کانون دفاع از حقوق بشر در ایران

بر اساس قانون و مذهب حاکم زن به عنوان نصف انسان محسوب می گردد عملاً بسیاری از مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر نقض شده و زیر پا گذاشته می شود .

پیوند ها

منشور کانون و اعلامیه جهانی حقوق بشر

اطلاعیه و اعلامیه های کانون

شماره جدید

 

بایگانی 55   

 

گزارش جلسه هماهنگی برگزاری کنگره

شاخه الدنبورگ- لر

خلیل رئیسی فرد

در تاریخ هفدهم آگوست 2006 جلسه هیئت رئیسه و مسئول روابط عمومی شاخه الدنبورگ– لر کانون دفاع از حقوق بشر در ایران به منظور هماهنگی و برنامه ریزی برای  هر چه بهتر ومناسبتر برگذار کردن کنگره سپتامبر کانون در شهر الدنبورگ، در ساعت 14.00 در محل شاخه تشکیل گردید.

پس از صحبت های مقدماتی توسط مسئول جلسه آقای خلیل رئیسی فرد، عناوین مورد نظر توسط منشی جلسه (مهدی پدران) لیست گردیده وپس از بررسی و شور و مشورت به شرح زیرمورد تائید قرار گرفت.

1-      محل برگذاری کنگره: با عنایت به اینکه محل اصلی برگزاری جلسات شاخه برای برگزاری کنگره کوچک تشخیص داده شد، مسئول روابط عمومی آقای حسین رضی  مسئولیت تدارک محل مناسبتری را به عهده گرفتند. تا با اقدامات مقتضی محلی در دانشگاه الدنبورگ  یا مرکز فرهنگی شهر تدارک نمایند.

2-      تنظیم فراخوان: مقرر گردید تنظیم فراخوان برگزاری کنگره تا یک هفته قبل از برگزاری کنگره توسط آقای مهدی پدران تکمیل و پس از تائید هیئت رئیسه کانون، به نمایندگی ها ایمیل شود.

3-      تنظیم برنامه زمانبندی برگزاری جلسه توسط آقای مهدی پدران در ظرف یک هفته، ضمن مشورت های لازمه با جناب آقای شفائی، به عمل آید.

4-      تدارک پذیرائی: مقرر گردید پذیرائی مختصری از شرکت کنندگان در کنگره به عمل آید. آقای خلیل رئیسی فرد مسئولیت تهیه لوازم و وسایل لازمه جهت پذیرائی از حدود پنجاه نفر را بر عهده گرفتند.

5-      تهیه پرچم: تدارک و آماده سازی حداقل چهار پرچم را اعضاء کمیته تبلیغات با سرپرستی آقای عبدالله عامل محترم زاده و همکاری آقای هادی بیات عهده دار گردیدند.

6-      مسئول جلسه کنگره: آقای خلیل رئیسی فرد به عنوان مسئول جلسه آقای عبدالله عامل محترم زاده به عنوان منشی جلسه  تعین گردیدند.

7-      جلسه داخلی شاخه: مقرر گردید در تاریخ بیست و چهارم آگوست جلسه داخلی شاخه الدنبورگ- لر با حضور کلیه اعضاء در محل اصلی جهت بررسی نهائی موارد فوق الذکر تشکیل گردد.

این جلسه  در ساعت 16.00 خاتمه یافت.

گزارش ماهیانه آگوست 2006 کانون دفاع از حقوق بشر نمایندگی الدنبورگ – لر

مهدی پدران

در تاریخ پنجشنبه 24 آگوست 2006 جلسه ماهیانه  نمایندگی الدنبورگ-

لر در محل شاخه با حضور جناب آقای شفائی صدر هیئت رئیسه و اکثریت اعضاء در ساعت14.00 تشکیل گردید.

در ابتدا آقای خلیل رئیسی فرد مسئول نمایندگی ضمن ابراز خوشامد گوئی و تشکر از حضور آقای شفائی و سایر حضار وهمچنین شرح مختصری از جلسه هفته گذشته هیئت رئیسه شاخه با مسئول روابط عمومی، و تصمیم گیری های به عمل آمده در آن جلسه، برنامه جلسه را به اطلاع حضار رساندند.

اهم نکات مطرح شده و تصمیمات متخذه به شرح زیر به تائید اکثریت حضار رسید.

1-      آموزش: پیرو مسایل مطرح شده در جلسات هیئت برنامه ریزی ونظارت در خصوص آموزش اعضاء جهت ارتقاء دانسته ها در خصوص مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق های آن، آقای صادق فیروزمند تقبل فرمودند که این دوره را برگذار نمایند.

2-      دستور جلسه و فراخوان: آقای مهدی پدران دستور جلسه و فراخوان کنگره سپتامبر را آماده نمودند که در جلسه مطرح و با تغییراتی در برنامه ها با تائید جناب آقای شفائی جهت ابلاغ به نمایندگی ها در اختیار مسئول آن قرار گرفت.

3-      انتخاب کمیته ها: خانم وفا سیاحی در کمیته زنان، آقایان عبدالله عامل محترم زاده، هادی بیات، وحید تقی نژاد و بهرام رخشان در کمیته تبلیغات، آقایان حسین رضی، مهدی پدران و هادی بیات در کمیته روابط عمومی، آقایان صادق فیروزمند و خلیل رئیسی  فرد در کمیته ادیان.

4-      تقسیم مسئولیت ها: آقای هادی بیات پرچم های باقیمانده را تکمیل نمایند. آقای خلیل رئیسی فرد مسئول جلسه و آقای عبدالله عامل محترم زاده منشی جلسه انتخاب شدند. خانم وفا سیاحی و هادی رئیسی فرد گروه پذیرائی کنندگان. آقایان هادی بیات و وحید تقی نژاد و بهرام رخشان مسئولیت نصب پلاکاردها و عکاسی.

آقایان هادی بیات و بهرام رخشان نیز کاندید امور خبرنگاری و عکاسی ماهنامه گردیدند. این جلسه در ساعت 17 خاتمه یافت.

حقوق زنان و تبعیض در حکومت اسلامی

مینا پژوهی

استاد دانشگاه در حال درس دادن هست، یکی از دانشجویان که در عین حال عضو حراست هم هست به او تذکر میدهد که خانم چرا حجابتان درست نیست او عصبانی میشود و میگوید: " تو خودت آستینت کوتاه است و خیلی کارهای غیر انسانی هم از تو دیده میشود به چه حقی به من تذکر میدهی؟!"

از کلاس خارج میشد و بعد با حجاب کامل بر میگردد و میگوید:

" تو هم چون یک مردی به خودت اجازه هر کاری را میدهی و در این مملکت همیشه حقوق  زن پایمال میشود.

به طور مثال افسانه نوروزی که در مقابله با تجاوز مأمور امنیتی و برای دفاع از خود او را با کارد کشته بود، و دادگاه حکم اعدام او را داده بود و دیوان عالی کشور هم  این حکم را تأیید کرده بود. همچنین 6 پاسداری که 5 زن ومرد را به جرمی واهی زنده بگور کرده بودند و دادگاه حکم اعدام داده بود و دیوان عالی کشور این حکم را رد کرده بود. اینها تنها نمونه هایی از نقض حقوق زنان در ایران است. سوال اساسی این است که: « چرا اساساً قانون میان زن و مرد اینطور تبعیض قائل شده است» قوه قضائیه ما چگونه به افسانه نوروزی رأی اعدام میدهد ولی آن6 نفرمی توانند آزاد باشند؟

 اصلاً چرا ما قاضی زن نداریم؟ و هزار و یک چرای دیگر؟؟؟

اعتراض کانون نويسندگان و مردم به جمع آوری ماهواره ها

نازنین مویدی

اقدام پليس در جمع آوری آنتنهای ماهواره ای اعتراض کانون نويسندگان و خبرگزاریهای جهان را به خود جلب کرد.

کانون نويسندگان که از سوی دولت ايران به رسميت شناخته نمی شود "دوستداران فرهنگ و هنر و انسانهای آزاديخواه" را به ايستادگی در برابر سياستهای فرهنگی و هنری دولت فراخوانده و به دولت جمهوری اسلامی هشدار داده است که سياستهای هنری و فرهنگی اش "شکوفايی نسل امروز و ميراث فرهنگی مردم را به خطر می اندازد و به سقوط می کشاند.

گویا در مملکت ما خبری از آزادی بیان و بر چیده شدن سانسورها نیست هر روز اخبار تازهای میشنویم مبنی بر اینکه خبرنگاری به علت چاپ خبری دستگیر شد زیرا آزادی گزارش و خبر در مملکت ما نیست. رژیم ایران با هر گونه خبر رسانی و گفتن حقایق مخالف است.

در حال حاضر سوژه جدید رژیم بر چیدن آنتنهای ماهوارهای و حمله به منازل مسکونی وجمع آوری دستگاهای رسیور میباشد. تا کی ما باید شاهد این گونه وقایع و ناهنجاریها در مملکتمان باشیم.

نگهداری و استفاده از تجهيزات دريافت شبکه های تلويزيونی ماهواره ای در ايران غيرقانونی است.

وبلاگهای نوشته شده بر خلاف موازین جمهوری اسلامی غیر قانونی شناخته شده و پیگرد دارد.

داشتن کامپیوتر وخط اینترنت مانعی ندارد اما تمامی استفاده کنندگان حق دسترسی به سایتهای مورد علاقه خود را ندارند وبا سانسور و فیلترشدن مواجه هستند.

وزارت ارشاد در اطلاعيه خود تأکيد کرده که درج هرگونه آگهی، اطلاعيه جذب نيرو، درخواست برنامه سازی، اعلاميه تأسيس دفتر در داخل کشور و موارد مشابه از شبکه های ماهواره ای فارسی زبان خلاف قانون است و نشريه ای که از اين دستور سرپيچی کند مورد پيگيری قرار خواهد گرفت.

تماشای برنامه های تلويزيونهای ماهواره ای در اين کشور اساساً ممنوع است و کسانی که تجهيزات دريافت تصاوير ماهواره ای از آنها به دست بيايد با مجازات روبرو خواهند شد بدین ترتیب در میابیم که تنها رسانه هائی که در خدمت نظام هستند حق ادامه فعالیت دارند!

بنا بر آنچه گذشت میتوان به این نتیجه قطعی و اثبات شده رسید که حکومت اسلامی در هیچ موردی اجازه آزادی عمل و بیان و اندیشه را به مردم نمیدهد ومی باید به عنوان ناقض اعلامیه جهانی حقوق بشر از طرف مجامع بین المللی به هر صورت ممکن از ادامه جنایات آن جلوگیری  شود.  به امید روزهای بهتر، روز های همراه با آزادی!!

برابری حقوق زن و مرد

فرزانه مهدی بیگی

« قانون اساسی حقوق کامل سیاسی، اقتصادی، اداری، مدنی، اجتماعی و فرهنگی زن راباید تدوین کرد. تامین برابری حقوق زن و مرد، شرط اساسی تحول بنیادی جامعه و ترقی آن است.»

در پیش نویس قانون اساسی در مورد برابری حقوق زن و مرد صراحت وجود ندارد. جملات کوتاه قانون اساسی درباره حقوق زن و خانواده مبهم، نارسا، دو پهلو و غیرکافی است. تکیه یک جانبه قانون اساسی بر حقوق زن به عنوان مادر، بدون تاکید بر حقوق برابر سیاسی اقتصادی و اجتماعی او، نمی تواند به انتظارات زنان از انقلاب، که در پیروزی آن سهم غیر قابل انکار و ارزنده ای داشته اند، پاسخ گوید. اگر قرار است جامعه ما بر عقب ماندگی های خود چیره شود و به سطح متعارف ترقی و تکامل دست یابد، روشن است که نمی تواند از نیروی خلاق اندیشه و کار نیمی از جامعه کشور خود را بی نیاز دارد و آنان را فقط به عنوان مادر و مربی کودک بشناسد.کراراً بر برابری حقوق زن و مرد تاکید شده است. وظیفه تنظیم کنندگان پیش نویس قانون اساسی آن بود که این اصل صحیح و عادلانه را روشن، دقیق و بی خدشه در کلیه عرصه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، اداری ومدنی برای زنان به رسمیت بشناسند، تا بنیاد مستحکمی برای تنظیم قوانین بعدی ایجاد گردد و ضامن معتبر برابر حقوقی زنان شود.

خواست  زنان آن است که در حیات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور امکان مشارکت فعال یابند، تمام قوانین بازدارنده ملغی اعلام شوند، شرایط لازم برای دست یافتن زنان، به تمام درجات اداری و شغلی فراهم شود، در حیات اقتصادی اثری از تبعیض نسبت به زنان باقی نماند، اقدامات ضرور در زمینه هماهنگ ساختن وظایف خانگی و اجتماعی زن به عمل آید، به عنوان همسر از حقوق برابر با مرد برخوردار باشند و در یک کلام، کلیه تبعیض ها از میان برداشته شوند، تمام مرزهای ممنوعه شکسته گردند و زمینه لازم برای شکوفایی  زن ایرانی فراهم شود. نباید فراموش کرد که زنان و دختران، طی نسل ها زنجیری رژیم های ارتجاعی و زندانی خانه بوده اند و به همین جهت عرصه ضرور برای  پرورش استعدادهای نهفته خود نداشته اند.

برای جبران این عقب ماندگی و ایجاد زمینه عینی برای برخورداری از حقوق برابر در همه عرصه ها، لازم است حتی در برخی از رشته ها و به ویژه در رشته آموزش و پرورش، امکانات بیشتری در دسترس زنان و دختران گذارده شود، تا بتوانند به سرعت عقب ماندگی سالیان را جبران کنند.

 

لازم به تاکید است که میان انجام وظایف زن به عنوان مادر و وظایف او به مثابه فرد برابر حقوق اجتماع، به هیچ وجه تضادی وجود ندارد. این وظیفه دولت های ملی و خدمتگزار مردم است که بنیادهای لازم را برای کمک به زنان و ایجاد پیوند منطقی میان وظایف خانگی و اجتماعی آنان فراهم آورند. تاسیس شبکه وسیع شیرخوارگاه ها، کودکستان ها، دبستان ها، غذاخوری ها و غیره را می توان از جمله این بنیادهای ضروری دانست که زنان را در انجام وظایف اجتماعی شان یاری می دهند.

دین اسلام در طلوع خود، منجی و رهایی بخش زنان بوده، قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز باید رها کننده زنان از زنجیر قوانین ارتجاعی و تبعیض گرا باشد و به ایجاد محمل های ضروری برای برابری واقعی زن و مرد، که برابری انسان هاست، یاری رساند. ولی متأسفانه آخوندها ازقدرت فهم و درک پائینی نسبت به قوانین برابری انسانها برخوردار میباشند. ولی عمده ترین مشکل بر سر راه تحقق حقوق واقعی زنان در ایران میباشد.

وظایف خطیر جنبش دانشجویی در شرایط کنونی

محسن فردوس

هفت سال از صدور فرمان « ولی فقیه» رژیم برای سرکوب کردن جنبش دانشجویی و فاجعه 18 تیر ماه میگذرد، مرتجعان و تاریک اندیشان حاکم به این اعتقاد بودند که با سرکوب وحشیانه دانشجویان مبارز که در دانشگاههای کشور در اعتراض به ادامه استبداد و پایمال شدن حقوق انسانی مردم و مخالفت با اوجگیری مجدد اختناق و بسته شدن روزنامه ها به پا خواسته بودند، خواهند توانست جنبش دانشجویی کشور را به خاموشی، گوشه گیری و جدایی از جنبش عمومی بر ضد استبداد وادار کنند. 7 سال قبل سرداران جهل و تاریکی « ولی فقیه» با یورش مسلحانه به خوابگاه دانشگاه تهران هزاران دانشجوی مبارزه وآزادی خواه را اسیر و شمار زیادی را زخمی کردند دانشجویان و دانشگاهها بار دیگر به اشغال نظامیان رژیم درآمده و  سخنگویان رژیم با هم ردیف خواندن دانشجویان با اراذل و اوباش تلاش کردند تا بر جنایات خود سرپوش گذارند.

البته هجوم مسلحانه به دانشگاههای کشور پدیده ای تازه در تاریخ پر افتخار و سراسر پیکار جنبش دانشجوئی نیست به عنوان نمونه رژیم شاهنشاهی در تاریخ 16 آذر ماه 1332 فرمان حمله به دانشگاههای کشور را صادر کرد و با قتل عام تعدادی از دانشجویان وهمچنین زخمی شدن آنان ودستگیری وبازداشت تعداد دیگری سنت خونین را پایه گذاری کرد که تابه امروز ادامه یافته است.

 برخلاف تصورات رژیم حاکم درباره خاموش شدن صدای حق طلبانه جنبش دانشجویی دانشجویان مبارزو آزادیخواه در طول 7 سال گذشته با وجود همه سختیها به پیکار خود بر ضد استبداد برای راه گشایی به سمت اصلاحات بنیادین وآزادی ادامه داده اند. جنبش دانشجویی کشور در شرایطی به استقبال بزرگداشت 18 تیر رفت که وطن ما وضعیت بس بحرانی و دشواری را پشت سر میگذارد امروز میهن ما بیش از هر زمان دیگری محتاج تحقق اتحاد گسترده نیروهای ملی آزادیخواه و پیشرو برای مقابله با توطئه های داخلی و دخالت گران خارجی است. تجربه دردناک سرکوب خونین 18 تیرماه نشان داد که جنبش دانشجویی کشور بدون حمایت دیگر نیروهای اجتماعی آزادی خواه و همچنین جنبش زنان به تنهایی قادر نیست در مصاف با ارتجاع حاکم به خواستهای خود دست پیدا کند.

 اما جنبش دانشجویی کشور نشان داده است که از بلوغ سیاسی برخوردار است نداهای اتحاد طلبی جنبش دانشجویی و تاکید به این امر مهم که باید جایگزین رژیم را خارج از چهارچوبهای تحمیلی «خودی» و«غیر خودی» پایه گذاری کرد در کنار تلاشهای آگاهانه برای پیوند زدن جنبش دانشجویی با سایر نیروهای اجتماعی آزادی خواه از جمله گامهای اولیه و مهمی است که باید با هوشیاری و بردباری و با گسترش و تحکیم آن زمینه را برای حرکتهای بعدی آماده کرد. جنبش سازمان یافته نیروگاهای اجتماعی و احزاب سازمانها و گروهای آزادیخواه میتوانند با وحدت عمل این توطئه های رژیم را خنثی کنند و فراموش نکنیم که در این دوران جنبش زنان میتواند تاثیر موثری در رسیدن به اهداف آزادی خواهانه ایرانیان داشته باشد.

در این روز ها با باید با گرامی داشت یاد همه شهیدان دانشجو، خواهان آزادی همه دانشجویان زندانی و دیگر زندانیان سیاسی باشیم. پیش بسوی همبستگی، وحدت و عدالت.

شکنجه زندانیان در نظام ولایت فقیه

امیر هود جی

هر گونه شکنجه و تنبیه بدنی و روانی نسبت به اشخاص، چه به دستور مقامات دولتی و قضایی باشد و چه خودسرانه از جانب ماموران دولتی اعمال گردد، شدیداً مستحق تعقیب و مجازات است. اعتراف یا شهادتی که با شکنجه، تنبیه، اکراه و اجبار گرفته شده باشد، فاقد ارزش و خالی از هر گونه اعتبار است.

مجازات تخلف از این اصل را قانون معین می کند. بدترین، ننگین ترین و نفرت انگیزترین خصلت رژیم آحوندی، خصلت اهریمنی شکنجه گری آن میباشد. آخوندها تمام اعمال ضد ملی خود را، همه خیانت های خانمان برانداز خود را به مردم ایران و همه تجاوزات خیره سرانه خود به ابتدایی ترین حقوق اساسی مردم ایران را زیر سایه شوم شکنجه گری توانست به موقع اجرا بگذارد.

شکنجه گری اهرم اصلی قدرت دیکتاتور و موثرترین وسیله ای بود که نه تنها برای از بین بردن مخالفان رژیم، بلکه برای تولید یک جو آکنده از وحشت و ترس و اعمال فشار بر همه مردم به منظور ساکت ساختن مخالفین به کار می رود. دستگاه شکنجه گری با یک عمل واحد شیطانی چندین اهدافی را تعقیب می کرد:

1 ـ در هم شکستن نیروی مقاومت مخالفان، به زانو درآوردن آن ها و تبدیل آن ها به انسان های بی اراده ای در خدمت رژیم و کشاندن آن ها در ورطه ننگین همکاری با رژیم.

2 ـ از بین بردن مبارزان سرسخت و تسلیم ناپذیر از طریق شکنجه کردن آن ها تا به حد مرگ.

3 ـ ایجاد محیط رعب و وحشت بین  مردم و بازداشتن آن ها از مبارزه از طریق دامن زدن شایعات مربوط به شکنجه.

4 ـ و بدین نحو خالی کردن میدان از مخالفین و باز گذاشتن دست عمال رژیم و در راس آن ها آخوندها برای انجام هر عمل ضد ملی، هر نوع خیانت علیه مصالح مردم، مهر باطله زدن به تمام مفاهیم مربوط به استقلال و حق حاکمیت ملی و دمکراسی، دادن آزادی به تاراجگران بین المللی برای یغمای ذخایر ملی ما، به شرط پرداخت حق السهم آخوندها، و از این راه تامین پشتیبانی قدرت ها برای بقاء و دوام قدرت مطلقه رژیم. در قانون اساسی انقلابی ایران ـ با درس گرفتن از همه واقعیت های گذشته ـ باید جای ویژه ای به مسئله تحریم مطلق و قاطع شکنجه و شکنجه گری داده شود. در وهله اول باید مجازات های سنگین برای هر کسی که به هر عنوان و به دستور هر مقام، هر گونه شکنجه جسمی و روانی را، به هر شکل و به هر ترتیب، در مورد هر فردی معمول دارد، پیش بینی گردد. هر دستور دهنده باید به مثابه مباشر عمل، مشمول چنین مجازاتی قرار گیرد.

باید در قانون اساسی تصریح شود که هر گونه اعتراف، که به وسیله اعمال شکنجه، اعم از روانی و جسمی گرفته شود، فاقد هر گونه ارزش و اعتبار قانونی است. قانون باید حافظ مطلق حقوق هر زندانی باشد. زندانی باید در پناه قانون خود را مصون از هر عمل و اقدامی بداند که با موازین قانونی و انسانی مغائرت دارد.      

در نهایت این که باید در جمهوری اسلامی ایران به شکنجه جسمی و روانی انسان، یکبار برای همیشه، پایان داده شود.

 

برگشت