کانون دفاع از حقوق بشر در ایران

بر اساس قانون و مذهب حاکم زن به عنوان نصف انسان محسوب می گردد عملاً بسیاری از مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر نقض شده و زیر پا گذاشته می شود .

پیوند ها

منشور کانون و اعلامیه جهانی حقوق بشر

اطلاعیه و اعلامیه های کانون

شماره جدید

 

بایگانی  52   

گزارش ماه یون 2006 نمایندگی - برمن

جلسه عمومی کانون در تاریخ 14.06.2006در محل لاگرهاوس با حضور هیئت رئیسه کانون و اعضای کانون تشکیل کردید

ابتدا آقای سیادت در مورد خط مشی آینده کانون صحبت کردند و سپس آقای ارشاد در مورد نقاط ضعف عملکردها سخن گفتند. ایشان گفتند که نبایست خط مشی مشخصی را دنبال کرده و میبایست فقط در حوزه منشور خود حرکت کند.

همچنین ایشان گفتند که عزل و انتصاب افراد میبایست فقط در حوزه عملکرد مجمع عمومی باشد.

سپس آقای هودجی در مورد تقسیم مسئولیتها و عدم تراکم مسئولیت ها در دست افراد خاص تأکید کردند. سپس آقای عیار در مورد نتیجه بخش بودن فعالیت کلیه افراد کانون و همچنین لزوم همدلی همه همکاران سخن گفتند.آقای داوری در مورد علت پذیرش مسئولیت جدیدشان و درخواست مساعدت سایر اعضا و همچنین خودجوش بودن افراد در مورد پذیرش مسئولیت ها سخن گفتند.آقای عیار در مورد پزیرش مسئولیت چاپ و نشر نشریه بشریت توسط افراد کانون برمن صحبت کردند.

سپس آقای سیادت در مورد مسئله مالی مربوطه توضیح لازم ارائه کردند، ایشان گفتند چاپ نشریه میبایست در محل انجام شود که مسئول مستقیم مالی قابل دسترسی باشد و مسئول آن هماهنگ با مسئول جدید مالی انتخاب گردد.

آقای رضا داوری مسئول روابط عمومی با توجه به حجم کار واکذار شده به ایشان از آقای ارشاد در خواست همکاری نمودند که  تا کنگره بعدی با ایشان در این امر بایشان یاری رسانند که آقای ارشاد هم موافقت خود را اعلام نمود

آقای سعید بروجردی در مورد اخبار ایران و سرکوب زنان بخاطر اعاده حقوق پایمال شده زنان در جمهوری اسلامی خبر دادند.

همچنین در مورد ضرب العجل تعیین تکلیف برنامه اتمی ایران اطلاعاتی ارائه کردند.

همچنین آقای رضا داوری در مورد اختلاف فی مابین انتخابات آتیه مجلس خبرگان اخباری ارائه کردند. 

گزارش ماهیانه آپریل 2006 نمایندگی آیسفلد

تنظیم : امیر عباس جلودار

عمده فعالیتهای این نمایندگی در ماه آپریل 2006 به ترتیب زیر است :

1. بازدید از محل سکونت ایرانیهای این کرایس ( ایشفلد ) و همچنین محل کار این عزیزان 

هدف : هر چه بیشتر کردن اعضای این شاخه در جهت گسترش فعالیتهای نمایندگی ایشسفلد اقدامات مذکور بین شهرهای وربیس ، لایفه فلد و مول هازن انجام گردید .

2. جمع آوری اطلاعات و اخبار جدید در مورد وقایع اخیر در ایران و واکنشهای جهانیان بخصوص آمریکا و غرب در قبال این اقدامات ، که این اخبار از منابع مختلف مانند روزنامه ها ، رادیو ، تلوزیون و اینترنت گردآوری شده است.

3. جلسات داخلی گروه :

شامل جلسات مقرر ماهانه که دوبار در این ماه صورت گرفت که هدف آن تبادل اطلاعات اعضاء و ارتقاء کیفی و هدفینه کردن فعالیتها میباشد.

موارد مورد بحث :

1. مسائل هسته ای ایران و واکنشهای محافل اجتماعی و دیپلماتیک در برخورد با آن

2. بررسی وضعیت زندانیان سیاسی در رژیم حاکم با توجه به تشدید و دستگیری و سرکوبهای جدید

3. بررسی مشکلات قشر مورد ستم رژیم اسلامی (زنان)

4. بررسی عمیق مقاومتهای جدید بوجود آمده در داخل کشور نظیر وقایع اخیر سیستان و بلوچستان و کرمانشاه

5. حمله جدید رژیم آخوندی به ارزشهای اقلیتهای مذهبی نظیر حمله و تخریب گورستان بهائیان

4. توزیع اعلامیه های آلمانی کانون و توضیح شفاهی آن به زبانهای ترکی و آذری بین ساکنین شهرهای بیشفروده و زل اشتات ، از جمله اعلامیه های کانون در زمینه نقض حقوق ادیان در ایران (توسط آقای اسماعیل عنایت اصل )

5. برپائی میز کتاب و پخش اعلامیه های کانون

این مراسم در تاریخ 15.05.2006 در شهر لاینه فلد برپا شد اما به علت ریزش باران شدید این مراسم تنها 2 ساعت بطول انجامید  

گزارش ماه یونی 2006 نمایندگی الدنبورگ – لر

حسین رضی

جلسـه ماهیانه کانون دفاع از حقوق بشـر در ایران نمایندگی الدنبورگ – لر در تاریخ نهم یونی 2006 به ریاست آقای خلیل رئیسی فرد و منشیگری آقای حسین رضی در ساعت 14:00 آغاز شـد.

آقای رئیسی در ابتدا پس از خوشامد گویی برنامه جلسه را به شرح زیر اعلام کردند :

1 – انتخابات مسـئولین کمیته ها و اعضـای آنها.

2 – بررسی چگونگی برگزاری جلسـه آینده هیئت نظارت و برنامه ریزی در دوم یولی در الدنبورگ.

3 – بررسی چگونگی برگزاری میز کتاب و تظاهرات ایستاده و همایش ویژه فاجعه کوی دانشگاه در تاریخ 8 یولی در الدنبورگ.

سپس بعنوان اولین برنامه هر یک از اعضـا علاقه مندی و تواناییهای خود را در مورد کمیته ها عنوان کردند که مورد بررسی و بحث همگان قرار گرفته و در نهایت به شـرح زیر به تصـویب و تایید اکثریت رسید :

-          آقای صادق فیروزمند مسئول کمیته ادیان.

-          آقای حسـین رضـی مسئول کمیته روابط عمومی و آقای مهدی پدران عضو این کمیته.

-          آقای عبداله عامل محترم زاده مسئول کمیته تبلیغات.

-          خانم وفا سیاحی مسئول کمیته زنان و آقای حسن عباسی و خانم مریم ساعتچی بعنوان اعضای این کمیته.

در ادامه چگونگی برگزاری جلسه هیات نظارت و برنامه ریزی مورد بررسی قرار گرفت. قرار بر این شد که این جلسه در مرکز نمایندگی با ریاست آقای حسین رضی و منشیگری آقای مهدی پدران برگزار گردد. سپس برای برگزاری هرچه بهتر این مراسم تقسیم کاری به شرح زیر مقرر شد :

-          آقای رئیسی فرد :  تهیه و تنظیم گزارش عملکرد نمایندگی.

-          آقای مهدی پدران: تهیه و ارسال دعوتنامه به نمایندگیهای کانون.

-          آقای محترم زاده : برگزاری مراسم و تدارکات و آماده سازی سالن جلسـه و امکانات پذیرایی از میهمانان.

سپس اعضا برای برگزاری میز کتاب و تظاهرات ایستاده و همایش فاجعه کوی دانشگاه به مشورت و برنامه ریزی پرداختند که نتیجه آن به شرح زیر میباشد :

-          تهیه و تنظیم نامه درخواست مجوز میز کتاب و تظاهرات ایستاده و پیگیری آن توسط آقای رضی

-          تهیه میز کتاب و اطلاعیه ها و اعلامیه های کانون توسط آقای رئیسـی.

-          تهیه و تنظیم فراخوان و قطعنامه مورد نیاز توسط آقای رضی.

-          تهیه و انتخاب شعار برای پارچه نویسی توسط آقایان رضی و پدران.

-          شعارنویسی روی پارچه و تدارکات و عکسبرداری مراسم توسط آقای محترم زاده.

همچنین در همایش مزبور که بمناسبت گرامیداشت مبارزه دانشجویان ایران در 18 تیر 1378 و اعتراض به حمله وحشیانه عوامل رژیم اسلامی به کوی دانشگاه برگزار میشود مقرر گردید که از خانم سوسن احمد گلی برای ایراد سخنرانی دعوت بعمل آید و نیزآقای حسین رضی بعنوان سخنران دوم در این همایش انتخاب گردیدند.

در این جلسه آقای مهدی زمانی تهرانی پس از دوره آزمایشی به عضویت کانون در آمده و سپس در کمیته ادیان ثبت نام نمودند .

این جلسـه در تاریخ هشتم یولی از ساعت 14:00 الی 15:00 بصورت میز کتاب و تظاهرات ایستاده در مرکز شهر الدنبورگ و در ادامه از ساعت 15:30 الی 18:00 با ریاست آقای رئیسی و منشیگری آقای مهدی پدران بصورت جلسه سخنرانی در محل دفتر نمایندگی الدنبورگ برگزار میگردد.این جلسه در ساعت 16:30 به پایان رسـید.

 

گزارشی از گردهمایی اعتراض به دستگیری دکتر رامین جهانبگلو

ملوک کمره

در روز شنبه مورخ بیستم ماه مه سال 2006 مراسمی به دعوت جمعیت دفاع از زنداتیان سیاسی ایران ـ کلن به منظور دفاع از زندانیان سیاسی و زنان و نوجوانان زیر 18 سال محکوم به اعدام در سراسر ایران از جمله ولی الله فیض مهدوی ، خالد هردانی در کرج ، رسول مصطفی نیا در کردستان ، فاطمه حقیقت پژوه ، کبری رحمان پور و نازنین دختر 17 ساله در تهران و به منظور جلب همبستگی با اندیشمندان و آزادیخواهان در بند در سراسر ایران نظیر دکتر رامین جهانبگلو برگزار گردید. این مراسم از ساعت  17 در مقابل کلیسای اصلی شهر کلن ( دم ) در مجاورت ایستگاه مرکزی قطار شروع گردید .

در این مراسم دهها تن از ایرانیان آزادیخواه حضور داشتند. آنچه که در طول مراسم توسط سخنرانان بر آن تاکید میگردید خطر بی توجهی به مساله حقوق بشر در ایران و احتمال اینکه مشابه سال 1367 که در خلال پذیرش قطعنامه سازمان ملل در خصوص آتش بس با عراق ، هزاران نفر از زندانیان سیاسی اعدام گردیدند ، جمهوری اسلامی با انحراف افکار عمومی بسمت اخبار مربوط به مصالحه بر سر برنامه اتمی مجددا اقدام به اعدام گسترده زندانیان سیاسی ، آزادیخواهان و دگراندیشان نمایند. در طول مراسم شرکت کنندگان به نشانه اعتراض به دستگیری و قتل اندیشمندان و دگراندیشان در ایران ، قلمهای شکسته در دست داشتند . همچنین شعارهایی مبنی بر آزادی زندانیان سیاسی و دانشجویی و محکومیت رژیم جمهوری اسلامی داده میشد .

در این مراسم خانم ملوک کمره و خانم مینا مشکاتی و آقای علی مشکاتی سه نفر از اعضای کانون دفاع از حقوق بشر در ایران شاخه کلن نیز حضور داشتند و ضمن توضیح وضعیت حقوق بشر در ایران برای شهروندان آلمانی نسبت به توزیع اعلامیه های کانون بین شهروندان ایرانی و آلمانی نیز اقدام نمودند. شهروندان آلمانی با اطلاع از ایدئولوژی حاکم در رژیم جمهوری اسلامی ایران و قیاس آن با ایدئولوژی ارائه شده توسط نازیها در آلمان متوجه شباهت این دو طرز تفکر گردیده و نگرانی خود را از ادامه و گسترش چنین تفکری ابراز می داشتند .

علیرغم وزش باد شدید مراسم تا ساعت 19 ادامه داشت.

متن سخنرانی آقای گلزار در جلسه 5 یونی 2006 برمن

عدالت احمدی نژاد یا دفاع از مافیا

گلزار

آقای احمدی نژاد برنامه حکومت خود را عدالت خواهی نامید و تحت این نام به مردم وعده ها داد . در این نوشتار سعی بر آن دارم که جای پای مافیا و عدم تحقق عدالت و آنهم عدالت اقتصادی را در رژیم مافیاهای حاکم بر ایران نشان دهم .

استبداد حاکم بر ایران ، با استفاده از قدرتی که دارد، ثروت طبیعی کشور (نفت و گاز و...) را به اقتصاد مسلط میفروشد. ارز ﺁن را بصورت کالا به مردم فروخته  و یا بصورت حقوق در اختیار آنها قرار می دهد.

    در اقتصاد ایران، 80 درصد را بخش دولتی تشکیل میدهد. وقتی در اقتصادی، مایه 80 درصد ﺁن رانت خواری است، بقیه نمیتواند اقتصاد رانت خواری نباشد. و چنین اقتصادی نمیتواند به فروش و پیش فروش روزافزون ثروت کشور متکی نباشد. از این روست که اقتصاد کشور به بیماری قرضه ستانی یعنی  در داخل از بانک مرکزی  و در خارج از قدرتها،  مبتلی شده و این بیماری چنان مزمن گشته است که  کل بودجه خارجی است . بدین سبب هم نظام بانکی و هم اقتصاد دولتی و نیز اقتصاد بخش خصوصی متناسب با فروش و پیش خور کردن   ثروت ملی ساخت گرفته اند. کسانی که معتقد بودند و یا هنوز هم هستند که نظام ولایت فقیه و بالتبع ساختار بودجه اش اصلاح پذیر است  ، نخستین اصلاح می باید در ساختار بودجه و بخش دولت و بستن مجاری رانت خواری صورت پذیرد . اگر بودجه های سالهای حکومت اصلاحات و  اولین بودجه حکومت احمدی نژاد  نتوانسته اند  به این مهم بپردازند، از این رو است که حفظ نظام استبدادی جز با بودجه های وابسته به نفت و رانت  ممکن نبوده و نیست.

     فلسفه حساب ذخیره ارزی در سال 84 این بود که با احتساب نفت بشکه ای 28 دلار در بودجه ، مازاد درآمدهای نفتی در آن حساب نگهداری شود و از منابع اين حساب برای مواقعی استفاده شود که درآمدهای نفتی از ميزان پيش بينی شده در بودجه سالانه کمتر باشد ، اکنون حکومت احمدی نژاد باپایه قرار دادن نفت بشکه ای 40 دلار ومابه التفاوت را یعنی بیش از 20  دلار در حال حاضر در هر بشکه نفت را به جای واریز کردن به حساب ذخیره ارزی، مستقیم در اختیار خود  میگیرد و  جالبتر  اینکه  پیش بینی هم شده است که مبلغ7/14 میلیارد تومان هم از حساب ذخایر ارزی دولت می تواند برداشت کند !

از طرف دیگر بنا بود در دوره آقای خاتمی بخشی از دولت را خصوصی کنند در این رابطه ميزان  تحقق خصوصي‌سازي در سال 84 به میزان 33  درصد بوده است. پس در بودجه سال 85که پیش بینی گردیده است که 31 درصد بیش از سال 84 سهام دولتی را به فروش رسانند ، با در نظر گرفتن سیاستهای غلط حکومت احمدی نژاد که امنیت اقتصادی را نیز در معرض خطر جدی قرار داده است ، و کمبودها و عدم تحققهایی که ذکر گردید  ،قابل عملی شدن نمی باشد.در نتیجه این کمبود در آمد،  بایستی از محلیاین بودجه جبران و تامین شود  که همان برداشت از محل صندوق ذخایر ارزی میباشد.

از طرف دیگر حدود 70درصد حجم کل لایحه بودجه سال 1385 به شرکت ها، موسسات و بانکی های دولتی اختصاص دارد دیوانسالاری که کمر اقتصاد ایران را از زمان شاه شکسته بود و مافیای حاکم بر ایران نیز همان برنامه را ادامه داده و حجم دیوانسالاری حدود سه برابر دیوانسالاری زمان شاه شده است . رشد دیوانسلاری و وابستگی اقتصاد به واردات و افزایش بی رویه نقدینگی و ... باعث بالا رفتن روزانه تورم در ایران شده است . در همین رابطه

   سایت آفتاب در3 بهمن 1384 دست به مقایسه قیمت   چند کالای اساسی و بسیار ضروری از فروردین ماه 1358 تا 1384  زده است . این مقایسه  نشان می دهد که طی این 26 سال هزینه های زندگی حداقل بین 700 تا 2500 برابر شده در حالی که حقوق کارکنان بازنشسته که حداکثر آن در فروردین 58 در گروه 12 و پایه 12 (بالاترین حقوق) بین 8 هزار و 630 تومان بوده کمتر از 30 برابر شده است. البته این مقایسه کل جامعه حقوق بگیران بازنشسته اعم از کارمند و کارگر و تا حتی حدودی شاغلین فعلی را هم شامل می شود. در ارتباط با افزایش قیمت ها و حقوق بازنشسته ها ذکر چند مثال اهمیت دارد. در این رابطه قیمت برنج اعلا از 96 ریال در فروردین 58 به 14 هزار ریال افزایش یافته که نشان از افزایش 140 درصدی دارد. گوشت قرمز 400 برابر، قند و شکر 15 برابر، چای 120 برابر، نان سنگک 200 برابر، نان تافتون 120 برابر، نان لواش 75 برابر، تخم مرغ 240 برابر، مرغ 230 برابر، پیکان 200 برابر و اجاره اتاق 400 برابر شده است.

از طرف دیگر ميزان بودجه اختصاص يافته به نهادها بیشتر از زمان بدعت دوران خاتمی گردیده  است .

ميزان بودجه اختصاص يافته به نهادها در سال 84 عبارت بود از: دبيرخانه مركزي ائمه جمعه صد ميليارد ريال، و مركز رسيدگي به امور مساجد 25 ميليارد ريال، بنياد حكمت صدرا 4 ميليارد ريال، ستاد امر به معروف و نهي از منكر 4 ميليارد ريال، مساجد روستا و شهرهاي زير 100 نفر 26 ميليارد ريال جامعه الزهرا 20 ميليارد ريال، ستاد عمره دانشجويي 3 ميليارد ريال و پژوهشكده امام خميني 3 ميليارد ريال. از سوي ديگر اين كميسيون همچنين اقدام به افزايش بودجه برخي از نهادها از جمله افزايش 45 ميليارد و 781 ميليون ريالي بودجه مجلس، 13 ميليارد و 691 ميليون ريالي مركز پژوهش هاي مجلس، 82 ميليارد و 226 ميليون ريالي شوراي نگهبان، 27 ميليارد ريالي سازمان بازرسي كل كشور، 28 ميليارد ريالي سازمان قضايي نيروهاي مسلح، يك ميليارد ريالي بسيج، 50 ميليارد ريالي نهاد نمايندگي" مقام معظم رهبري"، 110 ميليارد ريالي مركز خدمات حوزه علميه قم، 700 ميليارد ريالي بنياد شهيد و امور ايثارگران، 550 ميليارد ريالي سازمان صدا و سيما، 62 ميليارد و 500 ميليون ريالي مركز خدمات حوزه هاي علميه و 24 ميليارد ريالي حوزه هاي علميه خواهران كرد.اکنون بدنبال آن بدعت حکومت خاتمی به اقرار اميررضا خادم" عضو كميسيون فرهنگى مجلس هفتم  ،میزان بودجه نهادهاى مذهبى در لايحه بودجه سال ‪ ۱۳۸۵ به طور متوسط "صد در صد" افزایش یافته است.

رشد بودجه برخی از بنیادها  در لایحه بودجه سال 85 نسبت به سال 84 به شرح ذیل فساد بودجه سال 85 را نشان میدهد .

- مرکز خدمات حوزه علمیه قم 1/147 درصد

-شورای نگهبان 2/142 درصد

-نهاد نمایندگی" رهبری" در دانشگاه ها 8/140 درصد

-دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم 7/110 درصد

-شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی 5/96 درصد

-سازمان تبلیغات اسلامی 4/95 درصد

-سازمان صدا و سیما 46 درصد

 دبیرخانه مجلس خبرگان 44 درصد

-شورای عالی انقلاب فرهنگی 9/41 درصد

سازمان مديريت و برنامه ريزي که متولي اصلي نظام بودجه ريزي كشور است در حالی بودجه مرکز خدمات  حوزه علمیه قم را افزایش ا7/110 درصدی میدهد  كه به بسياري از وزارتخانه ها نظير وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشكي تنها در بخش حقوق پرسنل مواجه با کسری سا ل های 82 و 83 به میزان  320 میلیارد تومان میباشد و در بخش بهداشت و درمان با  6/348 میلیارد تومان کسری بودجه روبرو است.

   از طرف دیگر بسیاری از دانشگاهای کشور از بودجه کافی برخوردار نبوده بلکه کمبود بودجه نیز دارند و این امر نشانگر آن است که این حکومت ارزشی برای توسعه و رشد قائل نیست .

   سیاست اقتصادی چنین نظامی جز ایجاد بحران و از هم گسیختگی اقتصادی و معضلاتی  از قبیل اختلافات طبقاتی، تمركز ثروت، ازدیاد گروه‌های فقیر و جمعیت خانه به دوش‌ها یا كارتن‌ خواب‌ها و حاشیه‌نشین‌ها ، سیل عظیم بیکاران و  افزایش فقر وپیامدهایش از قبیل فسادهای اجتماعی چون اعتیاد و  خود فروشی و قاچاق انسان ،  انحصارات  و رانت ناشی از آن ، وجود بیش از 150 نهاد و بنیاد  سرمایه بر و معاف از مالیات ، تورم لجام گسیخته ، ورشکستگی واحد های تولیدی و در یک کلام  یک اقتصاد  بسته  و غیر مولد و سخت بیمار برجای نگذاشته است .

در زمینه سرمایه ذخیره ارزی بنا به گزارش وب سایت روزنا متعلق به روزنامه اعتماد ملی، 17 اردیبهشت 85 )  

   اختلاف بین"رئیس جمهور" و رئیس کل بانک مرکزی  به دنبال امتناع شيباني از اجراي دستورات احمدي نژاد در خصوص حساب هاي دولت ايران در بانک هاي خارج از کشور روی داده است.  احمدي نژاد به علت بالا گرفتن بحران هسته اي ميان ايران و غرب و با توجه به احتمال مسدود شدن حساب هاي ايران با تصميم شوراي امنيت، از رييس بانک مرکزي خواسته بود تمام پول هاي موجود در حساب هاي ايران در بانک هاي اروپايي از حساب دولت خارج و به حساب شخصي چند نفر از افراد "متدين" و "مورد اعتماد" که او معرفی مي کند ريخته شود تا در صورت مسدود شدن حساب هاي ايران، اختيار اين پول ها از دست دولت خارج نشود!!

     در نظام ولایت فقیه که در آن گروههای مافیایی حرف اول و آخررا میزنند ،البته بعید نیست که احمدی نژاد ایران را با  سیسیل اشتباه بگیرد !با این حساب  میبایست حدس زد که محل اختفای   مقدار 700 تن طلایی که  در 8 اوریل 2006 مجله لیبراسیون خبر از خارج کردنشان از بانکهای غربی در اکتبر گذشته  توسط جمهوری اسلامی ایران داده است ، تاریکخانه صندوق منزل کدام یک از دوستان احمدی نژاد میباشد!!

   حجم عظیم  بودجه  85و نیز ترکیب نامتعادل آن و وابستگی بیش از حد آن  به نفت ،تورم زا ، ضد اشتغال وفقر زا می باشد . هنوز چندی  از  ابلاغ این بودجه که سرشار از وعده های  اقتصادی  غیر قابل عملی شدن میباشد، نگذشته که شاهد دستور!آقای احمدی نژاد در مورد تخصیص اضافه حقوقی بی سابقه به کارگران  شدیم  که بدور از هر گونه سنجش عوارض و عواقب اقتصادی آن صورت گرفته است.

 در همین رابطه در اخبار آمده است :   7- اردیبهشت 85: به گزارش سايت محلی «بازباران» متعلق به جبهه مشارکت حوزه اصفهان، در پي تصميم وزارت كار مبني بر تعيين رقم 180 هزار توماني براي حداقل حقوق كارگران در سال 85 كه بدون حضور نماينده كارفرمايان صورت گرفت، بسياري از كارخانه‌ها و واحدهاي صنعتي استان اصفهان دست به تعديل نيرو و حتي تعطيلي موقت واحدهاي خود زدند.

   کارگران و مخصوصا   کارگران اخراجی  ، این طبقه محروم جامعه با رشد فزاینده  قیمتهای مواد خوراکی روبرو هستند. بنا به گزارش بانک مرکزی در 9 اردیبهشت 85 ،در اسفند ماه 1384 شاخص بهای گروه خوراکی ها، آشامیدنی ها و دخانیات در مقایسه با ماه قبل 6/3 درصد افزایش یافت. افزایش فوق بیشتر ناشی از بالا رفتن شاخص بهای گروه میوه ها و سبزی های تازه معادل 5/10 درصد بود. و به قول آقای محمد جهرمی " وزیر "کار وامور اجتماعی در  حکومت احمدی نژاد دید ( خبرگزاری مهر 1 اذر84):  نرخ واقعی بیکاری در کشور بیش از رقم 11 در صد  میباشد. در صورت عدم برنامه ریزی وسرمایه گذاری لازم نرخ بیکاری در کشور ظرف پنج سال آینده به 28 درصد خواهد رسید!

البته با چنین وابستگی و عدم برنامه ای مستقل از نفت برای استقلال اقتصادی طرح برخورداری از انرژی هسته ای برای دست یابی به برق خلاف عقل و برنامه ریزی استقلال طلبانه می باشد . بدین خاطر تحلیل وضعیت اقتصاد انژی هسته ای مخصوصا در شرایط کنونی لازم و مفید می باشد .

آیا انژی هسته ای اقتصادی است ؟

    تولید برق نیروگاه بوشهر حدود 7000 مگاوات ساعت (915 * 24 * 365 * 85%) در سال خواهد بود و با توجه به بازده نیروگاه و تاسیسات غنی سازی, بیش از 200 تن در سال کیک زرد لازم دارد.

اورانیوم در معادن بصورت سنگ بوده و پس از تصفیه بنام "کیک زرد" نامیده می شود. در معدن ساغند که بزرگترین معدن ایران می باشد, بیش از 1.5 میلیون تن سنگ اورانیوم یافته شده که خلوص آن 553 گرم در یک تن است, یعنی در مجموع حدود 825 تن کیک زرد.

   هزینه تولید اورانیوم (کیک زرد) برای هر معدنی متفاوت می باشد. قیمت فروش کنونی (2006) در حدود 40 دلار برای هر کیلوگرم است. معادن اورانیوم را به دو دسته بنابر هزینه تولید تقسیم کرده اند, تا 80 دلار و یا تا 130 دلار.

   میزان کل ذخایر اورانیوم موجود و حدث زده شده, با هر هزینه تولیدی, در دنیا معادل 4595 هزار تن می باشد. میزان مصرف اورانیوم در حال حاضر بیش از 65 هزار تن در سال است. در نتیجه اگر تعداد نیروگاهها بیشتر نشوند, سوخت هسته ای بین 40 تا 70 سال دیگر تمام خواهد شد.

  ذخایر ایران بسیار محدود بوده و با توجه به اینکه مصرف نیروگاهی همچون بوشهر بیش از 200 تن در سال است, ذخایر کشف شده و احتمالی فقط برای 7 سال این نیروگاه کافی است.

   ادعا می شود که ذخایر ایران تا 15 هزار تن می باشند, یعنی در حدود 10 برابر مقدار یافته شده. اگر هم چنین باشد, این مقدار, حداکثر سوخت 75 سال یک نیروگاه می شود.

    ذخایر نفت ایران در مقام سوم و گاز دوم در دنیا بوده با توجه به استخراج کنونی, ایران بیش از 87 سال نفت و 319 سال گاز خواهد داشت (ذخایر زیر دریای خزر بدرستی مشخص نشده اند). انرژی کل ذخایر اورانیوم ایران (یافته شده و احتمالی) معادل 11% تا 120% استخراج گاز در یک سال است. بعبارتی دیگر ذخایر گازی از لحاظ میزان انرژی بین 265 تا 2900 برابر ذخایر اورانیومی هستند.

    اگر ارزش یک تن نفت را 200 دلار, هزار متر مکعب گاز را 50 دلار و یک کیلوگرم اورانیوم (کیک زرد) را 40 دلار در نظر بگیریم, ارزش نفت ایران معادل 3400 میلیارد دلار, گاز 1300 میلیارد دلار و اورانیوم معادل 56 تا 600 میلیون دلار می باشند. هزینه تولید هر کیلوگرم کیک زرد در ایران بیش از 80 دلار است, تقریبا 2 تا 3 برابر قیمت کنونی جهانی.ارقام و آمار بالا نشان می دهند که سوخت گاز در ایران به صرف اقتصاد ایران است و سالم تر و بر خورداری از انرژی هسته ای در جهان رو پیری است و کارخانه جوانی جایگزین کارخانه های قدیمی نمی شود به شرح زیر .

 از میان 31 کشور دارنده نیروگاه هسته‌ای, 17 کشور در سالهای گذشته نیروگاهی نساخته اند. کشورهایی همچون آلمان, انگلیس, کانادا, اسپانیا و سویس در 10 سال گذشته و کشورهای سوئد, بلژیک, سویس, مجارستان, آرژانتین, آفریقای جنوبی و هلند در 20 سال گذشته.

 در 10 سال گذشته آمریکا, رومانی, برزیل و پاکستان فقط یکی و روسیه 2 نیروگاه ساخته اند.

   کشورهای اروپایی همچون اتریش, ایتالیا, ایرلند, دانمارک, یونان, لتلند, ایستلند, لوکزنبورگ, نروژ, لهستان و پرتقال از انرژی هسته‌ای استفاده نمی برند و به جز ایتالیا که 15 سال قبل تمام (4 نیروگاه) نیروگاههای هسته ای خود را بست, نیروگاه هسته ای ندارند.

   کنارگذاری انرژی هسته ای در کشور سوئد به تصویب رسیده و تا کنون چند راکتور بسته شده اند.

 آلمان نیز تا سال 2023 تمام نیروگاههای هسته‌ای خود را بتدریج خواهد بست. بلژیک هم دیگر نیروگاهی نخواهد ساخت و نیروگاههای خود را در سالهای آینده می بندد. اسلونی نیز تنها نیروگاه خود را خواهد بست. کشورهای دیگری همچون اسپانیا هم هستند که بدان می اندیشند

آیا تولید انرژی هسته ای در ایران اقتصادی است؟

   بازده نیروگاههای برق در ایران 37% می باشد, در صورتی که بازده نیروگاههای گازی امروزی (گاز و بخار باهم) حداقل 55% است. اگر ایران نیروگاههای خود را مدرن کند, می تواند تولید برق را به 55,000 مگاوات افزایش دهد. این مقدار 18,000 مگاوات بیش از تولید کنونی است که معادل 20 نیروگاه هسته ای شبیه نیروگاه بوشهر میباشد. اگر جمهوری اسلامی بدنبال نگه داری گاز برای نسلهای آینده است, چرا این نیروگاهها را تا کنون مدرنیزه نکرده و بجای آن در انرژی هسته ای سرمایه گذاری کرده و می کند؟ هزینه مدرنیزه کردن تمام نیروگاههای موجود بیش از 6 میلیارد دلار نخواهد بود (تغییرات زیادی لازم ندارند). در صورتی که هزینه ساخت نیروگاههای هسته ای که همین مقدار برق تولید کنند 30 میلیارد خواهد شد.

 هزینه ساخت یک نیروگاه هسته ای در ایران تقریبا 1.5 میلیارد دلار و حداقل 3 برابر هزینه ساخت یک نیروگاه مدرن گازی با توان یکسان است. ایران میتواند بعنوان مثال با ساختن یک نیروگاه معادل 1000 مگاواتی گازی در جنوب کشور از آب دریا استفاده کرده (با تغییراتی اندکی ممکن است و وجود هم دارد) و علاوه بر تولید برق, روزانه تا 100 هزار متر مکعب آب شیرین و 5 هزار تن نمک (3% آب دریا نمک است) بدست بیاورد. با این آب میتوان حداقل 5 هزار هکتار زمین کشاورزی را آبیاری کرد. ارزش برق, محصول تولیدی و نمک حاصل (بیش از 1.5 میلیون تن نمک در سال, هر تن 30 دلار باید باشد) خیلی بیشتر از قیمت فروش گاز خواهد بود. در دنیا سالانه حدود 200 میلیون تن نمک تولید میشود, که 97% آن برای تولید هزاران محصول شیمیایی استفاده میشود, همچون مواد پاک کننده, رنگها, پلاستیکها و غیره خواننده عزیر به خوبی تفاوت استفاده از انژی گاز در نیروگاهها را متوجه می شود و اگر اصل استقلال اصل حاکم برای  ایران باشد هیچ گروه استقلال و آزادی خواهی سرمایه های کشور را خرج تخریب نمی کند .

بنابر دلایل نوشته شده, هیچگونه دلایل اقتصادی و علمی برای انرژی و صنعت هسته ای وجود ندارد و این را جمهوری اسلامی بخوبی میداند. یکی از دلایل تلاش برای کسب این صنعت دسترسی به سلاح هسته ای می باشد. در نتیجه انگیزه اقدام برای دستیابی به صنعت هسته ای میتواند دسترسی به سلاح هسته ای باشد.

   راه حل در آمدن از استبداد و پیامدهای آن خارج از این نظام است . تجربه سالهای گذشته چه در دوران " سازندگی " آقای رفسنجانی و چه در دوران " اصلاحات " آقای خاتمی  و چه در دوره " عدالت خواهی " آقای احمدی نژاد فروش سرمایه های ملی و ویران کردن مملکت به نفع مافیاهای حاکم بوده است .

همچنان که در بخش انرژی توضیح دادم امکان توسعه کشور و تحولات اساسی وجود دارد .  تحول اساسی یعنی مبارزه با مافیاها و از بین بردن بودجه ها و نهادهای موازی و زالوهای ویران کننده اقتصاد کشور را کسانی می توانند میسر گردانند که مجهز به  اندیشه استقلال طلب و آزادی خواه باشند  .

 افرادی  که مبارزه با مافیا و مبارزه با وابستگی را اساس کار خود قرار داده و پشتیبان حقوق مردم باشند  . حق مردم ایران است که در آزادی و استقلال و برخورداری از حقوق خود زندگی آرام و رشدیابی داشته باشند . پس برای  احقاق این حق باید کوشش کرد .

 برداشتن مانع آزادیها اولین  قدم می باشد . باید برای فراهم کردن محیط زندگی در خور ایرانی این مانع را برداشت . حق برداشت مانع حق ایرانیان است . آمریکا و متحدانش حق مداخله در امور ایران را ندارند . اگر موافق مردم سالاری در ایران هستند ، روابط پنهانی خود را با ایران از میان بردارند  و موافق روابط شفاف بشوند .

و از طرف دیگر مدافع حقوق شهروندان ایرانی گردند و به مردم ایران قول بدهند که به کشور آنها تجاوز نمی کنند تا ایرانیان در آسودگی از تجاوز خارجی و پشتیبانی افکار جهانی مانع تحول و رشد که استبداد حاکم می باشد را بردارد .

همانطور که تجربه 100 سال گذشته نشان داده است که ایرانی به این مهم تواناست .

متن سخنرانی آقای خلیل رئیسی فرد در جلسه 5 یونی 2006 برمن

نقض حقوق اقوام و ملل توسط حاکمیت و استبدادی دینی

خلیل رئیسی فرد

با روی کار آمدن دولت آقای احمدی نژاد و یکپارچگی هر چه بیشتر حاکمیت، در مناسبات دولت و حاکمیت با ملل و اقوام، گروه های سیاسی ، تشکل های کارگران، دانشگاه ها و انجمن های دانشجوئی، مطبوعات و اصحاب آنان و در یک کلام با همه گروه ها ی غیر خودی که جریان راست افراطی در تعارض بنیادین با آنان میباشند وضعیت جدیدی به وجود آمده است .

وضعیتی متفاوت با دو دوره ریاست جمهوری آقای رفسنجانی، که همه امور در پشت صحنه رتق و فتق می شد و هم چنین متفاوت با دو دوره ریاست جمهوری آقای خاتمی که علی الظاهر به دنبال اصلاح طلبی و اصلاح  حاکمیت مستبد بود.

شرائط ناشی از روی کار آمدن احمی نژاد ، از جهات عدیده می توان با سیاست های اول انقلاب  هم در بعد سیاست های خارجی و هم در بعد سیاست های داخلی مقایسه کرد.

الف : سیاست خارجی.

پس از روی کار آمدن احمدی نژاد، آقای خاتمی در یک سخنرانی که علی الظاهر در آلمان ویا اطریش ایراد نموده اند، خاطر نشان کرده بودند که « دیدگاهها و سیاست های ایران در سطح کلان طراحی می شود و دولت مامور به اجرای آن  ها است. بنابراین با روی کار آمدن دولت جدید هیچ تغییری در سیاست های کلان کشور به وجود نمی آید» در صورتیکه کارنامه یکساله دولت جدید در بعد سیاست خارجی حاکی از تغییرات اساسی در دیدگاه  و موضع گیری می باشد که اهم این تغییرات را میتوان در موارد ذیل دید.

1-      اسرائیل: یکی از شاخصه های مهم سیاست خارجی جمهوری اسلامی، نحوه نگرش به اسرئیل می باشد. پس از خمینی که او هم مسئول رسمی نبود هیچ مسئولی در مورد اسرائیل چنین موضع گیری ننموده بود. برداشت ما و شاید که خیلی از محافل سیاسی هم از سخنان احمدی نژاد در خصوص اسرئیل و محو آن، بینگونه تصور می شد که از سر بی تجربگی و خامی و یا از روی احساسات شخصی می باشد که بعداً توسط سردمداران و ولی فقیه اصلاح خواهد شد. اما تائید خامنه ائی و تکرار چند باره آن در مناسبت های مختلف ، حاکی از چرخش عمیق سیاست خارجی میباشد

2-      حمایت از گروه های تروریست: حمایت از گروه های تروریست با روی کار آمدن احمدی نژاد به مثابه سال های اولیه انقلاب افزایش یافته است.

3-      حمایت همه جانبه از حماس و تقویت آن، فعال شدن طالبان و سایر گروه های تروریستی در افغانستان ، فعالتر شدن گروه های تروریستی سنی و شیعی در عراق و هم چنین عملیات رو به رشد  تروریستی در کشور های اسلامی، از موارد سیاست های بارز راست افراطی میباشد.

4-      اتم : حکومت جمهوری اسلامی از ابتدای استقرار خود به دنبال دستیابی  به بمب اتمی و سایر سلاح های کشتار جمعی بود. لیکن پس از روی کار آمدن احمی نزاد این برنامه با شدت بیشتر و علنی دنبال گردیده ک اکنون به یک معضل جهانی تبدیل شده است.

قدرت یابی راست افراطی و نگاه ایدئولوژیک و نظامی امنیتی به سیاست خارجی و هم چنین حضور قوی و گسترده سپاه پاسداران در تدوین سیاستهای کلان کشور، زمینه را برا تقویت عنصر جنگ افروزی در جمهوری اسلامی فراهم آورده است

ب: سیاست های داخلی:

یکی از مشخصه ها و شاید هم به شود گفت که اصلی و عمده ترین آن در ایدئولوژی های افراطی و علی الخصوص در نوع راستی آن، این است که برداشت خود را در تمام زمینه ها عین حقیقت دانسته و تا آنجا پیش میروند که خود را عین حق می دانند. به این سخنان آقای احمدی نژاد که در زاهدان ابراز نمودهاند توجه و دقت فرمائید.

  « تمام کسانی که اعتقاد داشتند عقل بشری و توانمندی های آن می تواند تمام مشکلات را حل کنند، در حال حاضر به بن بست رسیده اند.»

  « امروز سرتاسر جهان مملو از ظلم، بی عدالتی و فقر و محرومیت است. امروز آرامش، صلح و عدالت از جهان رخت بر بسته است. امروز بشریت تشنه عدالت و معنویت است و ان مطلبی که می تواند به نیاز های بشری پاسخ دهد، اسلام ناب محمدی است.»

  « امروز به لطف خداوند ملت ما پرچمدار اسلام ناب محمدی است. امروز ملت ما( منظور روحانیت شیعه و نوع رادیکالی آن) یک مسئولیت و یک ماموریت بزرگ پیش روی دارد. و آن پاسخ گوئی به نیاز های بشرامروز است این رسالت امروز ما است.

در ادامه می فرمایند که: کسانی که شعار آزادی بیان و حقوق بشر را در جهان سر می دهند و حنجره های خود را در این راستا پاره می کنند( یعنی ما که گوش بده نیستیم) تحمل کوچکترین حرف حق را ندارند. »

با تامل در این سخنان و دیگر فرمایشات سردمداران جمهوری اسلامی، که همگی حاکی از مواضع هدفمند جریان راست افراطی است، در می یابیم، در بعد خارجی و داخلی تنها جریان ذی حق فقط به فقط خود ما می باشیم و باید تمام ملت ها، قوم ها ، گروه ها و نحله های فکری همه تونمندی های خود را که از قبل عقل و خرد بدست آورده اند کنار بگذارند. زیرا که این عقل و خرد باعث شده آرامش از جهان رخت بر بندد و به بن بست برسند. پس جهت رفع مشکل و جهت دستیابی به عدالت و معنویت، باید به اسلام ناب محمدی مورد نظر ما روی بیآورند.

دنیا که هیچ وقعی و بهائی به ما و افکار ما نداشته و نخواهد داشت .

ما هم که قدرت به راه آوردن دنیا و تادیب آنان را نداریم.

پس همه توان خودرا جهت نیروهای داخلی تجهیز میکنیم.

لذا میبینیم که پس از روی کار آمدن احمدی نژاد سرکوبها شدت میگیرد.

سرکوب اقوام و ملل از جمله کردها، عرب ها، بلوچ ها و ترک ها گسترش می یابد.

سرکوب دانشگاهیان و دانشجویان گسترده تر میشود.

سرکوب اهل قلم و مطبوعات را شدت می بخشند.

فعالیت سینماگران و نویسندگان را می نمایند. سرکوب گروه های سیاسی و اجتماعی را توسعه داده و از گردهمائی های آنان به شدید ترین و خشن ترین نحو ممکن جلوگیری می کنند. تعدادی از این سرکوب ها به شرح زیر می باشد.

سرکوب و کشتار کرد ها در کرمانشاه و کردستان

سرکوب اعراب و خوزستانی ها در خرمشهر و آبادان همراه با کشتار

سرکوب و کشتار گسترده درسیستان و بلوچستان از بلوچ ها

سرکوب و کشتار ، همراه با دستگیری های گسترده ترک ها در آذربایجان

سرکوب شدید دانشجویان و بازنشستگی اجباری استادان که به انتصاب یک آخوند به ریاست دانشگاه تهران اعتراض نمودند.

سرکوب اکثر دانشجویان دانشگاه های مختلف از جمله دانشگاه صنعتی شریف، دانشگاه اصفهان، دانشگاه امیر کبیر،دانشگاه بابل، دانشگاه مشهد، دانشگاه علم و صنعت و غیره

سرکوب وحشیانه گردهمائی زنان به مناسبت روز جهانی زن در پارک دانشجوو مضروب نمودن شاعره گرانقدر خانم سیمین بهبهانی

تحقیر و سرکوب بانوان در پوشش مطرح نمودن ورود زنان به اماکن ورزشی

سرکوب گسترده کارگران شرکت واحد همراه با بازاداشت های وسیع

سرکوب گسترده کارگران کارخانجات نخریسی و پارچه بافی

سرکوب گسترده سنی مذهبان ، بهائیان و دیگر گروه های مذهبی

موارد ذکر شده که به زعم اینجانب همه با هم در ارتباط می باشند گوشه کوچکی از عملکرد حاکمیت جمهوری اسلامی می باشند. به دنبال صد ها سال حاکمیت پادشاهان مستبد ، حاکمیت شوونیست اسلامی گوی سبقت را در زمینه اجحاف و تبییض را ربود. دیدیم که جمهوری اسلامی ، بهترین جوانانمان را کشت، بهترین مغزهامان را فراری داد، غرور را از ما گرفت، اقتصادمان را ویران کرد، مصرف کننده بنجل های چینی شدیم، کارشناسان روسی بر همه چیز و همه جا دست انداختند، میبینیم که اخلاق ویران شده، فحشاء گسترش و قبح خود را از دست داد، اعتیاد گسترش یافت و دیدیم که تاریک ترین اندیشه های جمکرانی به سلطنت رسیدند. خشونت و بی رحمی علمای اسلام با تفکر شیعی، واقعاً که حیرت آور است قتل دختر 13 ساله و پسر 15 ساله و گرفتن حق زندگی از انسان ها آن هم در سن و سال شکوفائی، دل سنگ میخواهد و خوی درنده.

به هر روی سخن در این گونه فجایع زیاد میباشد و لا جرم بر اساس منشور جهانی حقوق بشر باید قبول داشته باشیم که:

ایرانی بودن به معنای تائید و تمکین به یک زبان و یک مذهب واحد نمی باشد. ایران به گواه تاریخ، یک کشور ائتلافی است و استقرار و تداوم این ائتلاف در درجه اول به وجود احترام متقابل ملل داخل ایران، نسبت به همدیگر و به ویژه حکومت مرکزی بستگی دارد.

امروزه انسان ترک آذربایجانی خود را عضوی از اعضاء جامعه بشری می دانند.

انسانی که صاحب عقل، وجدان و حیثت است. او می داند دنیا و تاریخ این حق را به او داده است که کسی نمی تواند با استناد به تفاوت فرهنگ، زبان، دین وملیت اش در حق او اجحاف کند. برای همین تفکراتی چون پان فارسیسم و پان اسلامیسم را که با استناد به تقدساتی چون« امت واحده، تمامیت ارضی و تضعیف زبان فارسی به عنوان عامل وحدت ایران» قبول نداشته و بر نمی تابند.

او می بیند که، کودک هفت ساله فارس به صورت طبیعی حق دارد با توجه به اندوخته های هفت ساله خود به زبان مادری خود به خواند و به نویسد، از رسانه های عمومی استفاده کند. اما کودک غیر فارس از این حق محروم می باشد.

او می بیند که حجم سرمایه گذاری شده در هشت سال ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی در کرمان، چند صد برابر چهار استان ترک نشین است و انسان آذربایجانی به مثابه سایر ملل و اقوام از جمله کرد، بلوچ، عرب و لر این رفتارها را ، عمل تبیض نژادی می دانند و در مقابل آن مقاومت مینمایند.

ما فعالین حقوق بشر هم، بر طبق آموزه های اصول و مواد دموکراتیک منشور جهانی حقوق بشر، رژیم اسلامی را محکوم نموده و از حرکت های حق طلبانه ملل و اقوام در راستای احقاق آن، جانبداری و پشتیبانی نمائیم.

مادران شریکان خاموش تجاوز به کودکان

نگین پور دلیر

بسیاری از اوقات مادران شریکان خاموش تجاوز به کودکانشان هستند و به خاطر حفظ  خانواده و آبرو، سوءاستفاده پدرها را نادیده می گیرند.

نسرین ستوده، وکیل انجمن حمایت از حقوق کودکان با بیان این مطلب در میز گرد « فعالیت سازمانهای غیر دولتی در مبارزه با خشونت » گفت: « قوانین ما در زمینه تجاوز به کودکان از سوی خانواده از سخت گیرانه ترین قوانین است و بر خلاف بسیاری از کشورها که تجاوز به کودکان یک بیماری محسوب شده و مجرم تحت مداوا قرار میگیرد، مجازات این جرم در کشور ما اعدام است، اما از سوی دیگر سیستم قضائی با تعلل با این موضوع برخورد میکند و تجاوز به کودکان در محاکم قضائی اصلأ جدی گرفته نمیشود.»

او با اشاره به قاضی پرونده ای که از کنار تجاوز به کودکان به راحتی میگذ شت و ادعا داشت اگر قرار عمل به قانون باشد، باید هر روز چند نفر اعدام شوند، گفت:

« در قوانین ما متجاوز را یا اعدام میکنند و یا آزاد و حد فاصلی برای درمان و اصلاح وجود ندارد ، در حالی که باید به جای مجارات به سوی اصلاح و درمان رفت. »

ستوده در پاسخ به این سوا ل که آیا عملکرد دادگاهها و رویه قضائی در این خصوص به انتظار اجتماعی پاسخ میدهد؟ گفت: « برای پاسخ به این سوا ل اول باید مشخص کنیم در جامعه ای که اخلاق جنسی در آن از پوشش افراد و به زعم بسیاری با سختگیری آغاز می شود، انتظار چه برخوردی با کسانی میرود که به نوعی به آزار جنسی کودکان پرداخته اند؟

او ادامه داد:« پاسخ به این سوال آسان است، چرا که آزار جنسی کودکان به موجب قوانین داخلی همه کشورها و اسناد بین المللی ممنوع است و جز تابوهای اجتماعی محسوب میشود.

 و آسیبهایی را برای کودکان به دنبال دارد که میتواند برای جامعه تهدید زا باشد، اما این تابو در جامعه ایران بسیار شدیدتر است و به همین جهت آسیب روانی وارده به شخص عمیق تر و گسترده تر خواهد بود. »

ستوده سپس با اشاره به اینکه نحوه برخورد دادگاهها با آزار جنسی کودکان در دو بخش آزار جنسی کودکان در خانواده و آزار آنها در خارج از خانواده تقسیم بندی میشود.

نمونه هایی از پرونده های قضائی آزار جنسی کودکان را بررسی کرد:

او در رابطه با آزار جنسی کودکان در داخل خانواده، از دختر  13 ساله ای گفت که از پدرش باردار شده بود و دو سال مورد سواستفاده پدر قرار داشت.

به گفته ستوده با اینکه دختر در دادگاه اعلام کرده بود که پدر در تمام این مدت ، چاقو به دست او را تهدید به مرگ کرده است، اما قرار مجرمیتی که دادگاه برای پدر صادر کرد فقط یک میلیون تومان بود که از سوی پدر بزرگ دختر ( پدر متهم ) وثیقه گذاشته شد و مرد از زندان بیرون آمد و حالا دادگاه دنبال این است که  DAN کودکی را که دختر به دنیا آورده، آزمایش کنند و در صورت اثبات اینکه کودک به پدر تعلق دارد حکم جدیدی صادر کنند.

در رابطه با آزار جنسی کودکان در خارج از خانه نیز او از پسر 9 ساله ای گفت که از سوی دو جوان 19 ساله مورد تجاوز قرار گرفته بود و با وجود مدارکی که از ارعاب و تهدید پسر 9 ساله خبر می داد و گواهی پزشک قانونی و اقرار اولیه متهمان ، دادگاه هر یک از آنها را فقط به تحمل 50 ضربه شلاق محکوم کرد.

نسرین ستوده ادامه داد: « جامعه ای که در آن اصول اخلاقی به ویژه اخلاق جنسی جای خویش را به طور گسترده ای تا مقررات قانونی ارتقا می دهد، در صدد انتقال این پیام است که اراده جدی برای مقابله با چنین اعمال ضد اخلاقی و ضد قانونی را دارد.

 این در حالی است که ما از اغلب دادگاه هایی که برای رسیدگی به کودک آزاری برگزار میشود ، دست خالی بر می گردیم.»

برگشت