کانون دفاع از حقوق بشر در ایران

بر اساس قانون و مذهب حاکم زن به عنوان نصف انسان محسوب می گردد عملاً بسیاری از مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر نقض شده و زیر پا گذاشته می شود .

پیوند ها

منشور کانون و اعلامیه جهانی حقوق بشر

اطلاعیه و اعلامیه های کانون

شماره جدید

 

بایگانی  46   

.

ایران موجود نیست سالانه بیش از 150 هزار نفر از کشور می گریزند از این بابت ایران از لحاظ فرار مغزها در جهان رتبه اول را دارد . در زمینه اعتیاد نیز میانگین سنی اعتیاد را بین 15 تا 27 سال عنوان می کنند و تعداد معتادین را 8/2 میلیون از طرف رژیم  اعلام می شود و از طرف سازمان بهزیستی  تعداد معتادان را 7/3 میلیون اعلام کرده اند  . در صورتی که تعداد معتادان به مواد مخدر و مشروبات الکلی حدود 5 میلیون نفر می باشند .بر اساس رشد اعتیاد سالانه 170 هزار نفر به معتادان ایران افزوده می شوند . از نظر اعتیاد نیز ایران مقام اول را در جهان دارا شده است  .

از لحاظ فرار سرمایه ها و نبود امنیت  اقتصادی نیز ایران جزو 5 کشور آخر جدول در جهان می باشد .

از لحاظ اعدام مقام اول را داراست .

از لحاظ فشار به مردم و مخصوصا زنان نیز در جهان بی همتاست .

از نظر فشار به نویسندگان و روشنفکران و دگر اندیشان و دانشجویان نیز مقام بالا را به خود اختصاص داده است .

در رابطه با فقر نیز طبق آمارهای منتشره از طرف دولت 14 در صد از شهر نشینان و 10 درصد روستائیان زیر خط فقر هستند . یعنی حدود 6 میلیون نفر شهر نشین و حدود 3 میلیون نفر روستایی زیر خط فقر هستند . خط فقر را 200 هزار تومان اعلام کرده اند و تا 2 سال قبل خط فقر  120 هزار تومان بود . در ضمن  900 هزار تا 1700 هزار نفر بنا بر  داده های آماری  مختلف زیر خط فقر مطلق ادامه حیات می دهند . بنا بر تعریف ،  زیر خط مطلق کسانی هستند که  غذا و پوشاک و مسکن نداشته  و از ضعف غذایی توان حرکت را ندارند .

در رابطه با اشتغال نیز وضعیت ایران با داشتن نیروی جوان ذکر شده بسیار بحرانی است . سالی 800 هزار نفر وارد بازار کار می شوند و دولت عنوان می کند که 600 هزار نفر از آنها می توانند جذب بازار کار شوند . که این دروغ بزرگی است . توان جذب نیروی جدید به اشتغال کمتر از 400 هزار نفر در سال است  . تعداد بیکاران در حال حاضر 5/4 میلیون نفر می باشند و 400 هزار نفر سالانه به آنها اضافه می شوند . در بعضی مناطق مثل کردستان و لرستان و سیستان و بلوچستان تعداد بیکاران از مرز 25 در صد هم بالا تر است .

ازدواج : میانگین سن ازدواج 29 سال شده است . در صورتی که در دو دهه قبل میانگین سن ازدواج 22تا 25 سال بوده است . در حال حاضر 5/2 میلیون نفر بالای سن ازدواج هستند و نتوانسته اند تشکیل خانواده بدهند .

طلاق : در سال 84 – 7/15 در صد به آمار طلاق اضافه شده است و طی سالهای 79 تا 83 ازدواج 17 در صد و طلاق 40 در صد رشد داشته است . رشد طلاق از بحرانهای اجتماعی و خانوادگی خبر می دهد . قابل توجه اینکه زنان در ایران تقاضای طلاق می توانند بکنند ولی این مرد است که باید رضایت و موافقت به طلاق بدهد . با  زنانی که تقاضای طلاق می کنند (که اکثریت تقاضا کنندگان را شامل می شوند ) ، قوه قضاییه به سختی پرونده آنها را مورد قبول قرار می دهد .

مشکلات اقتصادی و بودجه نیز جزو مشکلات اساسی مردم ایرانمی باشد  . بودجه  وابسته به نفت، بیماری لا علاج اقصادی است که هرچه زودتر باید علاج شده و عدم وابستگی به نفت جزو سیاستهای اولیه این کشور بشود . زیرا نفت بجز فقر و عدم رشد اقتصادی در دولتهای وابسته به خارج و قدرت مدار ، چیز دیگری به ارمغان نیاورده است .  در این شرایط تمام شدن نفت مساوی است با مرگ اقتصادی ایران .

افسردگی : مردم ایران جزو  افسرده ترین  مردمان کشورهای  جهان هستند . تعداد بیماران روحی و روانی و افسرده از طرف دولت 15 میلیون نفر اعلام شده است  . مهم این که دلایل افسردگی را فقر ، خشونتهای اجتماعی ،خشونت در چهار چوب خانواده ،  بیکاری ، طلاق ، نبود آینده روشن ، اعتیاد ، نبود آزادیها ، سرخوردگی های اجتماعی ، خیانتها به امید مردم ، فحشا ، گرانی ، بودجه های بدون پشتوانه ، تبعیضها ، رعایت نشدن حقوق ، آگاه نبودن مردم از حقوق خود ، باور نداشتن مردم به حقوق خود ، پایمال شدن حقوق مردم از طرف رژیم و ...می باشند .  قابل توجه اینکه دلایل افسردگی یک مجموعه است . مثل زنجیر به هم متصل هستند . هر شخص افسرده دارای یک سری از مشکلاتی  است که باید حل شود و یا خود حل کند تا ناراحتی افسردگی او از بین برود  . آدمهای بیکار افسرده هم هستند ، دارای مشکل خانوادگی هم می شوند ، احتمالا از مواد مخدر جهت تسکین مشکلات خود استفاده می کنند که منجر به اعتیاد می شود .   امکان دست به کار خلاف زدن نیز در آنها هست و ... این آدم وارد سلسه تبعیضها و فشارها می شود که بخشی از آنها را باید مدیریت اجتماعی یعنی دولت حل کند و مهمترین بخش بخشی است که باید مردم خود حل کنند .

جوان ایرانی چگونه باید از زنجیره افسردگی و مرگ تدریجی نجات یابد ؟

جوان ایرانی  یا دانشجو است  و می داند که بعد از تحصیل آینده ای ندارد .

یا کارمند و می داند که مطیع دستگاهی است  که کار مفید انجام نمی دهد و روزانه کار مفیدش بین 3 تا 20 دقیقه نیست  .

یا کارگر است و در سیستم منتاژ می باشد و در آن رشدی و اظهار نظر و ابراز وجودی برای او نیست .

یا دست فروش و واسطه گر است .

یا بیکار است .

یا در قاچاق کالا و مواد مخدر فعال است و یا ...

در تمامی این زمینه ها احساس سرخوردگی و غیر مفید بودن را حس می کند . خوب مشکل جامعه ما و مخصوصا نسل جوان ایران باید حل شود و نمی شود ناظر مرگ این نسل باشیم .

چگونه مردم می توانند  مشکلشان  را خود حل کنند ؟ راه حل چیست ؟

 راه حل اول راه حلی است که اکثر مردم از رژیم انتظار دارند .

راه حلی  که مخصوصا از دوران آقای رفسنجانی شروع شد . فشار بیش از حد به مردم و روزنامه ها و جوانان بود .  و در زمینه اقتصادی ایران و مردم را مقروض کرد و مافیاهای حاکم را قوی تر و بزرگتر از قبل نمود . دوران آقای خاتمی نیز اصلاحات او به نفع مافیای حاکم تمام شد و وعده ها که داد و عمل نکرد  ضربه های بزرگ به روح جوانان این کشور وارد نمود . بحرانها و فسادها و اعتیاد و فحشا و بیکاری و ... بیشتر از زمانی شدند که او دولت را در دست گرفت . پس نه آقایان رفسنجانی و  خاتمی که سعی می کردند خود را میانه رو و طرفدار آزادی و حقوق مردم نشان بدهند ، نتوانستند کاری در جهت احقاق حقوق مردم بکنند . آقای احمدی نژاد که از روز اول خط و نشانهای فراوان کشیده و نشان داده است که به حقوق مردم اعتقادی ندارد و در ذهن و عمل ایشان قدرت نقش اول را داراست . او ایران  و مردم ایران را وارد بحرانهای بزرگ داخلی و خارجی نموده است .

بخشی از جامعه جوان راه حل دریافت حقوق از دست رفته اش را از قدرت حاکم می خواهد .

راه حل این رژیم فرار مغزها و وابستگی بیشتربه کشورها ی سلطه گر ، فقر بیشتر  ،  اعتیاد ، بحرانهای پی در پی و جنگ 8 ساله و ... بوده و هست  .

راه حل اساسی و متناسب با حقوق انسان ، تغییر رابطه ملت با دولت است که   تنها از راه تغییر اعضای جامعه ممکن می شود .

بدین خاطر جامعه جوان ایران نباید به خود به عنوان یک مسئله نگاه کند که دولت باید آن مسئله را حل نماید . باید به خود و به تواناییهای خود بنگرد . و از راه اعتماد به خود ،  دولت  ولایت فقیه که خود را حاکم بر جان و مال و ناموس مردم می داند و  در واقع خود یک مسئله است را به عنوان نماد قدرت دگرگون کرده ، دولت مردم سالار را جانشین آن نماید .

   در هر جامعه ای اگر انسانها شعور همگانی بر آزادی و حقوق انسان داشته باشند ، آن جامعه در خلق هویت خویش نقش دارد . در غیر اینصورت نقش را به قدرت و بنیادهای اجتماعی که متناسب با قدرت شکل گرفته اند می دهد و مطیع آنها می شود و گذران زندگی می کند . به میزانی که اعضای جامعه استقلال و آزادی ندارند ، رابطه هاشان با یکدیگر نیز بر اساس حقوق انسان نبوده ،  بلکه  بر اساس رابطه قوا و رابطه جامعه با جامعه ها ی دیگر نیزبر اصل  رابطه قوا برقرار می گردد  . در این زمان  دولت ترجمان اراده آزاد اعضای جامعه ، سازماندهنده تمرکز و تکاثر قدرت می شود . این زمان رابطه دولت با ملت را دو لت در دست می گیرد . امروز ایران دچار همین بیماری است . تا زمانی که دولت سازمان مدیریتی نگردد که تمامی اعضای جامعه بر اصل عمل بر حقوق خویش و رعایت حقوق دیگری و حقوق جامعه و طبیعت و جامعه های دیگر ، در آن شرکت نکنند ، دولت قدرت است .

 عده ای از قدرت در ایران انتظار  دارند ، برای آنها و آینده آنها راه حلی متناسب با نیازهای آنها بدهد . که خطای بزرگی را مرتکب می شوند . 

 راه حل اصلی تحول در انسانها است که امیدی به قدرت نداشته باشند . البته جهت تحول مطلوب باید دولت قدرت مدار را از قدرت انداخت و دولت مردم سالار را جانشین آن کرد . دولت مردم سالاری  مدافع حقوق همگان بوده  و جهت تحول اندیشه ها و برقراری حقوق انسان برنامه ریزی و مدیریت کند .

از دید  قدرت حقوق دادنی و ستاندنی تعریف می شوند . در صورتی که قدرت با نه تنها یک حق بلکه با تمام حقوق انسان در تضاد است . قدرت حقوق را خارج انسان نشان می دهد  تا بگوید که از طریق اوست که می توان به حقوق دست یافت و این هدیه ای است که از قدرت مدار به زیر سلطه یا مردم می رسد .

سوال اینجا مطرح می شود که : اگر حقوق در دست قدرت است چرا خود آن را عمل و رعایت نمی کند ؟

قدرت ضد حق است . اگر موافق حق بشود دیگر قدرت نیست ، بلکه آزادی است . آزادی موافق حق است .

حقوق ذاتی انسان است و در زمان عمل واقعیت پیدا می کند . انسان با حقوقش متولد  می شود . اگر پدر و مادرها کودک را بر اساس دارا بودن حقوق تربیت کنند ، انسان هیچگاه مطیع قدرت نمی شود . زیرا زیست در آزادی به او اجازه نمی دهد که قدرت را انتخاب و مطیع آن بشود . حق مثل گنجینه ای است که اگر از او استفاده نشود گویی در صندوقی پنهان شده است . صاحب آن تنها می داند که آن را دارد و یا در مواردی فراموش می کند که دارای حقوق و گوهرهای فراوان است

حق را نمى‏توان داد و ستد كرد و در آن به ديگرى وكالت داد:

جهت روشن شدن مسئله چند سوال را مطرح می نمایم

 اگر بپرسيم: آيا ديگرى مى‏تواند به جاى شما زندگى كند؟ شما، خواننده  گرامى پاسخ مى‏دهيد: نه. آيا ديگرى مى‏تواند بجاى شما، فعاليت‏هاى حياتى شما را، از خوردن و خوابيدن و نفس كشيدن و... انجام دهد؟ پاسخ مى‏دهيد نه. آيا ديگرى مى‏تواند به جاى شما بياموزد، ابداع كند، اختراع كند؟ پاسخ مى‏دهيد: نه. آيا ديگرى مى‏تواند به جاى شما انس بگيرد، دوست شود، عاشق گردد؟ پاسخ مى‏دهيد: نه. آيا ديگرى مى‏تواند به جاى شما درباره چند و چون اين فعاليتها تصميم بگيرد؟ شما پاسخ مى‏دهيد: نه. پس وجود اين مستبدها كه به جاى همه تصميم مى‏گيرند از چه رو است؟ از اين رو مستبدها بوجود می آیند  كه آدميان از آزادى  و ديگر حقوق خويش غافل مى‏شوند . نمی دانند که هر حقی را  به عمل در نياوری، تمامی حقوق را به عمل در نياورده ای . اما  وقتی حق به عمل در نمی ﺁيد، در دم ، زور جانشين می شود. زور ها که انسانها جانشين حقوق خويش می کنند، « قدرتمندها » را پديد مى‏آورند و بر اکثريت بزرگ  مسلط مى‏شوند . ﺁنگاه،  افراد اين اکثريت بزرگ  شكوه سر مى‏دهند كه حاكمان آزادى و حقوق  ما را از ما گرفته‏اند!

      چه مى‏شود كه انسان گمان مى‏برد مى‏تواند اختيار رهبرى و تصميم‏گيرى را از خود سلب و به ديگرى واگذارد؟ چرا گمان مى‏برد آزادى دادنی يا ستاندنى است؟ چرا...

      انسان دارای 6 استعداد می باشد  (استعداد رهبرى، استعداد انس و عشق، استعداد علم (تعليم و تربيت)، استعداد  جستن انديشه راهنما  ، استعداد ابتكار و ابداع و خلق، استعداد فرهنگ وهنر، استعداد اقتصادى)  وقتى همه این استعدادها هماهنگ فعاليت مى‏كنند و، در آزادى، جريان رشد را پديد مى‏آورند و آدمى در اين جريان به پيش مى‏رود، كه انسان از آزادى و حقوق خويش غافل نگردد.

    مجموعه کاملی از  حقوق وقتی به عمل در می ﺁيند،  زندگى  ﺁزاد شدن در جريان رشد می شود. از اين رو: دو خاصه از 12 خاصه حق را جهت روشن شدن بیشتر می آورم .

 1- حق ذاتى حيات است. بنا بر اين، همانند حيات آن رانمى توان به ديگرى داد. موجود زنده تنها مى‏تواند از حقوق خويش غافل شود و بدان زندگى را ويران كند. آدمی باید بداند ،  آنچه را از ديگرى به زور مى‏ستاند ، حق نيست، آزادى نيست، حاصل ويرانگرى و عامل ويرانگرى است.

 2- از آنجا كه حق ذاتى حيات است همگان از آن برخوردارند. بدين  قرار،  حق را نه مى‏شود داد و ستد كرد و نه نياز به داد و ستد وجود دارد.

آدمی دارای چهار رابطه است .

رابطه خود با خود

رابطه خود با دیگری

رابطه خود با طبیعت

رابطه خود با خدا

تمامی این رابطه ها اگر بر اساس آزادی باشند یعنی کسی نه به خود نه به دیگری و نه به طبیعت زور نگوید و تخریب نکند ، و اعتقادش به خدا نه از روی ترس که از روی عشق به آزادی باشد ،  حاصلش رشد می شود و زیست در حقوق .

با یافتن   حقوق خود و احترام به حقوق دیگری انسان از بردگی زورها آزاد شده می تواند در آزاد شدن دیگران از بندگی زور نیز موفق باشد .

انسانی که بر حقوق زندگی می کند ، نمی تواند ویران کند ، تخریب طبیعت رابطه مستقیم دارد با انسانهایی که حقوق خود را فراموش کرده اند و بر اساس روابط قدرت زندگی می کنند .

باید نگذاشت که قدرت با تعاریف و عمل ضد آزادی ،  حقوق را به بردگی قدرت ببرد .

باید نگذاشت که اپوزیسیون اعمال ضد آزادی از او سر زند . اگر اپوزیسیون در زمان مخالفت با قدرت حاکم خود الگوی اجرای حق نباشد در زمان کسب قدرت ، به عامل سلطه تبدیل خواهد شد .

حقوق بشر نباید ابزاری بشود برای دین ستیزی . زیرا آزادی دینی نیز خود یک حق است .

سازمانهای حقوق بشر اگر فقط مدافع حقوق بمانند ، می توانند خارج از هر ملاحظه ای در مقام مدافع حقوق نقش تعیین کننده ای را در پیدایش بدیل مردم سالار و بر قراری آزادیها و آزاد شدن ایفا کنند .

سخنران بعدی آقای شفائی بودند.

ایشان در مورد اعلامیه حقوق زبانی مطالبی بیان کردند.و فرمودند طبق منشور سال 1948 چهار ماده در مورد مسائل زبان و ملیت ها تصویب شد. مواد 2 و 3و 6 و 26 و توضیحاتی در مورد این قوانین ذکر کردند و اینکه شاهان برای بقای خودشان همواره تبلیغ دین واحد، زبان واحد را داشتند و این طرز تفکر هنوز در جامعه ما حاکم است و اینکه آیا ما نیاز به داشتن زبان واحد داریم یا نه ؟بعد از 10 دقیقه استراحت در بخش پرسش و پاسخ سوالاتی توسط شرکت کنندگان منجمله آقایان سیادت وظاهری زاده در مورد کابینه احمدی نژاد و نقش استعمار در ایجاد سرنوشت یک ملت شد که آقای گلزلر به این سئوالات پاسخ دادند و سئوالاتی در مورد زبان مشترک اقوام ایرانی از آقای شفاهی شد که ایشان تا جائی که زمان بود پاسخ دادند.

اما چون احساس شد که این مبحث بحث کارشناسی وسیعی را میطلبد قرار شد جلسه در شهر الدنبورک در تاریخ 14 ژانویه 2006  به این مبحث داده شود .

و سپس آقای حسین رضی شعر زمستان از مهدی اخوان ثالث دکلمه نمودند که در زیر تقدیم می شود .

زمستان

سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت،

سرها در گريبان است.

كسی سر برنيارد كرد پاسخ گفتن و ديدار ياران را.

نگه جز پيش پا را ديد،‌ نتواند،

كه ره تاريك و لغزان است.

و گر دست محبت سوی كس يازی،

به اكراه آورد دست از بغل بيرون؛

كه سرما سخت سوزان است.

نفس كز گرمگاه سينه می آيد برون، ابری شود تاريك.

چو ديوار ايستد در پيش چشمانت.

نفس كاين است، پس ديگر چه داری چشم،

ز چشمِ دوستانِ دور يا نزديك؟

مسيحای جوانمرد من! ای ترسایِ پيرِ پيرهن چركين!

هوا بس ناجوانمردانه سرد است ... آی ...

دمت گرم و سرت خوش باد!

سلامم را تو پاسخ گوی، در بگشای!

منم من، ميهمان هر شبت؛ لولی وشِ مغموم.

منم من، سنگ تيپا خوردة رنجور.

منم، دشنامِ پستِ آفرينش، نغمة ناجور

نه از رومم، نه از زنگم. همان بيرنگِ بيرنگم.

بيا بگشای در، بگشای، دلتنگم.

حريفا! ميزبانا! ميهمانِ سال و ماهت پشتِ در چون موج می لرزد.

تگرگی نيست، مرگی نيست.

صدائي گر شنيدی، صحبت سرما و دندان است.

من امشب آمدستم وام بگزارم.

حسابت را كنار جام بگذارم.

چه مي‌گويی كه بيگه شد، سحر شد، بامداد آمد؟

فريبت می دهد، بر آسمان اين سرخیِ بعد از سحرگه نيست.

حريفا! گوشِ سرما برده است اين، يادگارِ سيلیِ سردِ زمستان است.

و قنديلِ سپهرِ تنگ ميدان، مرده يا زنده،

به تابوتِ ستبرِ ظلمتِ نُه تويِ مرگ اندود پنهانست.

حريفا! رو چراغ باده را بفروز، شب با روز يكسان است.

سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت.

هوا دلگير، درها بسته، سرها در گريبان، دستها پنهان.

نفس‌ها ابر، دلها خسته و غمگين،

درختان اسكلتهاي بلور آجين،

زمين دلمرده، سقف آسمان كوتاه،

غبار آلوده مهر و ماه،

زمستان است ...!

و سپس آقای حسن تسلیمی هم شعر کوچه از فریدون مشیری را برای حاضرین دکلمه نمودند

و در تمام مدت جلسه میز کتابی نیز توسط اعضای کانون هانوفر و با همکاری آقای اسماعیل عنایت  تهیه شده بود که بسیار پربار بود.

در ضمن کارکاتورهای آقای ذوالقدر که در باب نقض حقوق بشر در ایران طراحی شده بود در معرض دید شرکت کنندگان قرار گرفت .

که در زیر بعضی از کارکاتور ها ارائه می شود.

 

                 

 

  

ختم جلسه در ساعت 4 و 45 دقیقه توسط خانم سواحلی اعلام شد و میهمانان به پذیرائی کوچکی دعوت شدند .

بعد از پذیرائی جشنی به مناسبت روز جهانی حقوق بشر با هنرمندی خانم مهناز و آقایان  سیامک و حسین رضی و حسن تسلیمی و امین جزایری برگزار شد.

در پایان جلسه مسئول جلسه مجددا از تمامی عزیزانی که در برگزاری سالروز 10 دسامبر با ما همکاری داشتند آقای شفائی – آقای متین و همسر گرامیشان - خانم مهناز روشن آقای یوسفعلی ظاهری زاده آقای شاهرخ الیاسی و امید جزایری . سومر کرامت  دیگر عزیزان تشکر نمودند .

و جلسه در ساعت 20 خاتمه یافت

 

صورتجلسه ماه دسامبر کانون دفاع از حقوق بشر در ایران شاخه لر - الدنبورک

تنظیم : حسین رضی

جلسه ماهیانه کانون دفاع از حقوق بشر – شاخه الدنبورگ – لر در تاریخ 6 دسامبر 2005 با ریاست آقای خلیل رئیسی فرد مسئول محترم شاخه و حضور اکثریت اعضائ در ساعت 14 بعدازظهر در محل شاخه آغاز شد. در ابتدا آقای رئیسی فرد با خوش آمدگویی، برنامه جلسه را اعلام کردند . اولین برنامه بررسی و بحث و گفتگو در باره مسائل چاپ و نشرماهنامه « بشریت » بعنوان ارگان رسمی کانون بود . اعضائ همگی متفق القول بودند که ارگان رسمی کانون بعنوان آئینه تمام نمائی برای باز تاب کلیه فعالیتهای شاخه ها و اعضای کانون است . و می باید از طرف دست اندر کاران و مسئولین آن این موضوع در درجه اول با اهمیت تلقی گردد . به ویژه با اظهارات و توجهات خاص ریاست محترم کانون به آزادگی و استقلال و ضرورت فعالیت شاخه ها به نظر می رسد انعکاس اینگونه فعالیتها در ارگان رسمی کانون ، می تواند یکی از اثر گزارترین روشهای تعمیم فعالیت جدی به تمامی شاخه ها و اعضا قرار گیرد .اتخاذ سیاستهای تشویقی در کنار ارزیابی و نظارت برکارشاخه ها، از ارکان مورد باورها، در جهت هرچه مولدتر کردن فعالیتهای شاخه هاست .البته اعضای شاخه همگی بر مشکلات و موانع فراوان بر سر راه مسئولین و هیئت تحریریه محترم نشریه اذعان داشتند و قدردان زحمات آنان می باشند . در نهایت کلیه اعضائ پس از بحث و تبادل نظر فراوان با توجه به موارد پیش آمده در چاپ مطالب مربوطه به شاخه الدنبورگ – لردر ظرف سه ماه گذشته ، در یک جمع بندی تصمیم گرفتند درخواست های مشروحه در زیر را طی همین صورتجلسه رسما از مجموعه  هیئت رئیسه کانون ، جهت بررسی و ترتیب اثرتقا ضا نمایند : 1 . ارتقای کیفیت چاپ تصاویر در نشریه با توجه به اهمیت بسزای کاربرد آن برای کلیه اعضا .    

2 – عدم حذف و تغییر محتوای متون ارائه شده از سوی اعضا ، تحت هر عنوان ، بدون آگاهی نویسنده آن ،در راستای سیاست استقلال فکرو رای اعضا ی کانون و عدم تفتیش عقاید.

3 – اعطای اولویت چاپ به متون ارائه شده مرتبط با فعالیت های رسمی اعضا و شاخه ها در راستای برنامه هاو اهداف کانون نسبت به مقالات و اظهار نظرهای شخصی افراد ( البته بنظر اعضائ این شاخه ، نشریه کانون توانایی لازم را برای چاپ تمام و کمال هردو نوع این متون را داردو پیشنهاد فوق در صورتی مورد در خواست است که هیئت تحریریه نشریه از محدودیت چاپ بر خوردار باشند.) .سپس با توجه به اینکه تمدید دوره فعالیت  شاخه به مدت یک سال به تصویب مجمع عمومی کانون در 4 دسامبر 2005 رسید ، انجام انتخابات هیئت رئیسه و مسئولین کمیته های شاخه ضروری می نمود .قبل از بر گزاری انتخابات برای آگاهی ازچگونگی انتخاب هیئت رئیسه شاخه، اساسنامه کانون توسط اعضا مورد بررسی قرار گرفت که متاسفانه در این مورد اساسنامه آئین نامه مشخصی نداشت در طرفی دیگر آقای رئیسی فرد اعتقاد داشتند که مسئولیت نمایندگی با کسی است که در آغاز تقاضای تاسیس آنرا از هیئت رئیسه کانون داشته است .

بنابراین با توجه به ابهامات موجود اکثریت اعضا با ابقای موقت هیئت رئیسه موجود به مدت سه ماه یعنی تا مجموع عمومی آینده ( ماه مارس ) موافقت کردند تا در این فرصت از هیئت رئیسه کانون دستورالعمل لازم استعلام شود و سپس مجددا انتخابات هیئت رئیسه شاخه بر گزار گردد . بنابراین آقایان خلیل رئیسی فرد به عنوان مسئول شاخه ، حسین رضی به عنوان قائم مقام و مهدی پدران مسئول اموره ادرای و مالی در سمت های خود ابقا شدند .سپس انتخابات مسئولین کمیته ها بر گزار شد که نتیجه آن به قرار زیر می باشد :

1- آقای صادق فیروزمند : کمیته ادیان            

2 – آقای حسین رضی : کمیته زنان

3 – آقای مهدی پدران : کمیته روابط عمومی             

4 – آقای عبدالله عامل محترم زاده : کمیته تبلیغات

5 – اقای محمد پریوش : گروه کاری کودکان

 پس از انتخابات پذیرائی از حضار صورت گرفت و سپس در ساعت 16 جلسه به پایان رسید .

گزارش جلسه ماهیانه کانون دفاع از حقوق بشر در ایران- شاخه گوس لار

تنظیم : آرمین افرازی

اولین جلسه معارفه لند کرایز گوسلار

صورت جلسه اولین جلسه کانون دفاع از حقوق بشر در ایران شاخه لند کرایز گوس لار

این جلسه در روز سه شنبه مورخه 6/ 12 /2005 ساعت 15 با حضور مسئول کانون آقای شفائی و قائم مقام کانون آقای متین و مسئول نمایندگی آقای افرازی و اعضای کانون و دیگر علاقمندان برگزار شد.

 

 

در ابتدا آقای آرمین افرازی رئیس جلسه ضمن سلام و خیر مقدم به حاضرین در جلسه مطالبی پیرامون دفاع از حقوق بشر و نقض گسترده آن در ایران ایراد نمودند و سپس آقای متین در مورد اهداف کانون سخنرانی کردند

وهمچنین آقای شفائی در مورد فعالیت های کانون توضیحاتی دادند. سپس رای گیری برای دو نفر بعدی هیئت رئیسه انجام شد که از میان سه نفر کاندید ( خانم آفرین سجادی و آقای محمد حسن ذوالقدر و آقای محمد قهرمانی ) دونفر با رای گیری مخفی انتخاب شدندو از 9 رای ماخوذه خانم سجادی با 7 رای به عنوان مسئول مالی و اداری و آقای قهرمانی با 5 رای به عنوان قائم مقام انتخاب شدند..

 در خاتمه افراد کمیته ها شناخته و قرار شد در جلسه بعدی برای مسئولین کمیته ها رای گیری شود. اعضاکمیته ها بشرح زیر است .

زنان : خانم ها تیرگری ، کاظمی ، مظاهری ، پناهی ، مخلوق

روابط عمومی:آقایان شهسواری، ذوالقدر، یزدی مهرریزی، دشتی

تبلیغات : آقایان دشتی ، شهسواری ، ذوالقدر ، یزدی مهرریزی

ادیان : آقایان مرکزی و افرازی

 

صورت جلسه ماه نوامبر کانون دفاع از حقوق بشر در ایران شاخه لر - الدنبورک

تنظیم : مهدی پدران

جلسه ماهیانه کانون دفاع از حقوق بشر –شاخه الدنبورگ ،لر در ساعت 16 روز هشتم نوامبر 2005 در محل شاخه به ریاست آقای صادق فیروزمند آغاز شد . این جلسه به دعوت شاخه الدنبورگ – لر به منظور ایجاد رابطه و ارتباط بیشتر اعضا ئ کانون و با حضور آقای منوچهر شفاهی ، ریاست کانون و گروه های مختلفی از شاخه های کانون بر گزار شد .

در آغاز آقای فیروزمند با عرض سلام و خوش آمدگویی خدمت مهمانان ،از تمامی آنان به خاطر حضور گرم و صمیمی شان سپاسگذاری کرده و از زحمات اعضای شاخه برای برگزاری هرچه بهتر مراسم امروز قدردانی کردند.سپس ایشان در مورد دستور جلسه و برگه های ضمیمه آن از طرف بر گزارکنندگان جلسه بین حاضرین توزیع شده بود ، توضیحاتی دادند . سپس آقای رضی برای خواندن شعر دعوت شدند . آقای رضی پس از عرض سلام و خوش آمد گویی شعر زیبای قاصدک را از مهدی اخوان ثالث که مفهوم عمیق سیاسی و اعتراضی در آن نهفته است را بشرح زیر خواندند .

قاصدک! هان، چه خبر آوردي؟
از کجا، وز که خبر آوردي؟
خوش خبر باشي اما اما
گرد بام و در من
بي ثمر مي گردي
انتظار خبري نيست مرا
نه زياري نه ز ديُار و دياري- باري،
برو آنجا که بود چشمي و کوشي با کس
برو آنجا که ترا منتظرند
قاصدک در دل من همه کورند و کرند
دست بردار ازين در وطن خويش غريب
قاصد تجربه هاي همه تلخ
با دلم مي گويد
که دروغي تو، دروغ
که فريبي تو فريب
قاصدک! هان،ولي... آخر ... ايواي!
راستي آيا رفتي با باد؟
با توام، آي! کجا رفتي؟آي...!
راستي آيا جايي خبري هست هنوز؟
مانده خاکسترِ گرمي جايي؟
در اجاقي - طمع شعله نمي بندم - خردک شرري هست هنوز؟
قاصدک!
ابرهاي همه عالم شب و روز
در دلم مي گريند

سپس آقای فیروزمند ابتدا برای معرفی به حاضرین خلاصه ای از تاریخچه تشکیل نمایندگی کانون در الدنبورگ را تشریح نمودند و اعضای مربوطه را معرفی نمودند و سپس به اشاره به پایان مدت سه ماه فعالیت موقت نمایندگی در خواست تمدید فعالیت یکساله آنرا برای تصویب در مجمع عمومی آتی کانون ، مطرح نمودند . در ضمن گزارش خلاصه عملکرد شاخه را در ماه گذشته برای حاضرین قرائت کردند. ایشان فرمودند ما امیدواریم که هماهنگی ها و همکاریهای بیشتر میان شاخه ها وجود داشته باشد و جلسه امروز هم در همین راستا با دعوت از همه شاخه ها برگزار می شود و نیز فرمودند ما مشتاقانه از راهنمائیهای اعضائ با تجربه استفاده خواهیم کرد.ایشان فرمودند ما در پی این دوره تصمیم گرفتیم که حرکت غیر فعال شاخه را به حرکتی کاملا فعال و زنده تبدیل کنیم و بدین منظور اقدام به بر گزاری جلسات منظم هفتگی کردیم و در طی آنها با تعیین مفهوم عملکرد سازمانی ، روشهای موفق مدیریت و حرکت جمعی و تقسیم کار در پی دستیابی به اهداف کانون قدم برداشتیم

به طور خلاصه می توانیم عناوین زیر را به عنوان کارهای انجام شده ، یاد کرد :

برگزاری هفت جلسه منظم ومفید هفتگی.

ارتباط با گروه های فعال سیاسی آلمان در شهر الدنبورگ و دیگر شهر های نیدرزاکسن .

فعالیت ویژه در زمینه مشکلات و معضلات پناهندگان .

ترجمه نامه هایم Hesepe

تنظیم و ارائه نامه ای در رابطه با دوچرخه – که تنها وسیله نقلیه پناهندگان در هایم می باشد – به اداره مربوطه و پیگیری آن ، که حرکتی بسیار قانونی ، منسجم و چشم گیر بود که به اذعان خود مسئولین در چندین سال گذشته چنین حرکت سازمانی و قانونی بی سابقه بوده است .

بر گزاری متینگ و جلسات مشترک با کانون های فعال سیاسی آلمانی مدافع حقوق بشر و پناهندگان و تشریح وضعیت هایم الدنبورگ .

تهیه پرچم و آرم و شعارهای کانون با کمترین بار مالی .

تهیه ، تنظیم و پخش بولتن خبری.

طراحی ،تهیه و اجرای پروژه هالوین و پخش برونشور های آن در دانشگاه و مراکز مختلف الدنبورگ در میان شهروندان که مورد استقبال زیاد قرار گرفت .

سپس آقای شفائی برای ایراد سخنرانی به جایگاه تشریف آوردند . آقای شفائی با تشکر و قدر دانی و سخنان تحسین و تشویق آمیز خود نسبت به فعالیتهای شاخه فرمودند . بسیار جای امیدواریست که چنین گروه فعال و منظمی در این شاخه وجود دارد و نیز ایشان قول دادند که صمیمیانه و با تمام وجود به این شاخه کمک خواهند کرد . ایشان کارهای این شاخه را موجب تشویق و تشدید قوای خود و کانون دانستند و فرمودند بهتر است دیگر شاخه ها نیز از فعالیتهای این شاخه بر داشت و استفاده کنند . سپس فرمودند چون طبق دستور جلسه در پایان جلسه پرسش و پاسخ داریم ، صحبتهای خودرا در آن موقع ادامه خواهم داد.سپس آقای خلیل رئیسی فرد ریاست محترم شاخه الدنبورگ – لر به جایگاه آمدند تا اخبار مهم را ارائه دهند ایشان اخبار خود را به شرح زیر ارائه دادند . احمدی نژاد ، رئیس جمهوری ایران طی سخنانی گفته است ، رهبران آمریکا و اسرائیل باید از آتش قهر امت اسلام بسوزند . این سخنان اسامه بن لادن هم قبلا زده بود .

 این سخنان باعث شد که از 33 کشور عضو آژانس بین المللی انرژی اتمی 32 کشور رای به محکومیت ایران داده اند. حتی کره جنوبی هم به ایران رای منفی داد که در طی آن ایران کلیه واردات خود را از این کشور ممنوع کرد تونی بلر هم گفته است : ایران باید دست از اقدامات تروریستی خود بردارد .

آقای احمدی نژاد اقدام به برکناری و تعویض مدیران ارشد نظام کرده است . پس از ارائه اخبار توسط آقای رئیسی ، آقای رضی برای معرفی گروه کاری زنان بجایگاه دعوت شدند . ایشان با بیان مقدمه ای مبنی بر تبعیض و تجاوز تاریخی در مورد زنان و خصوصا کشور های اسلامی و ایران و اشکالات و نا رسائیهای فراوان در قوانین جمهوری اسلامی و عدم احقاق حقوق زنان و وجود موارد بیشماره نقض حقوق زنان در ایران به ضرورت پرداختن به زنان و پیگیری و احقاق حقوق آنان پرداخت و علاقه شخصی خود را به این موضوع پر اهمیت که از سالهای پیش از طریق مطالعه در مورد زنان بدست آورده را بیان کرد و اظهار امیدواری کرد که بتواند در این زمینه اقدامات شایان توجه ای انجام دهد . ایشان همچنین به فرهنگ مردم سالارانه و ادبیات مذکر اشاره کردند و فرمودند که متاسفانه در تاریخ ، تا قبل از فروغ فرخ زاد شعر زنانه نداشتیم.

در ادامه گفتند برای این منظور سایت های فراوانی که به این موضوع می پردازند را مورد مطالعه و کنکاش هرروزه قرار می دهند را ضد نقض حقوق زنان و مقالات و نوشته های مهم و معتبر در این زمینه را جمع آوری و آرشیو می کنند.بعد از سخنان آقای رضی ، آقای شفاهی با هدف راهنمائی خطاب به آقای رضی فرمودند که بهتر است تمام اخبار مربوط به زنان با منشور حقوق بشر و میثاق های کمیته ها و کنوانسیون های بین المللی زنان مقایسه شود و موارد نقض آن به مرکز کانون ارائه شود تا در گزارشهای ماهیانه و سالیانه کانون درج شود.

سپس آقای محمد پریوش جهت معرفی گروه کاری کودکان معرفی و دعوت شدند . ایشان با بیان اینکه وقتی در ایران بودند ، توانسته بودند علیرغم محدودیت ها و ممنوعیت های موجود از زندانهای ضد انسانی کودکان رژیم جمهوری اسلامی دیدن کنند و از نزدیک به فجایع این مرکز آشنا هستند .  ایشان خاطر نشان کردند که متاسفانه در این مرکز به کودکان تجاوز می شود .کودکانی که ظاهران برای تنبیه و تربیت به دلیل جرائم کوچک و کودکانه به آنجا آورده شده اند پس از گزراندن این دوره هرگز به زندگی انسانی و معمولی و شرافتمندانه باز نمی گردند. ایشان فرمودند کودکان معصوم ترین و پاک ترین قشر جامعه انسانی هستند و آینده جهان در دست آنها خواهد بود. ایشان با سخنرانی که همه حاضرین را تحت تاثیر قرار داده بود از همه خواستند که او را در این کار مقدس و مشکل یاری رسانند .آقای شفاهی نیز در تایید سخنان آقای پریوش فرمودند ، کودکان آینده سازان کشورند و اگر در دوره کودکی تحت ستم و تجاوز قرار بگیرند دچار عقده های روحی و روانی خواهند شد .که نتیجه آن در تمام مدت زندگی با آنان همراه خواهد بود ، موجب خواهد شد که آنان شخصیتهای بی ارزش و ناکارآوری باشند . ایشان با اشاره به میثاق های بین المللی در مورد کودکان ، ضرورت مطالعه آنرا بیان کردند .سپس آقای مهدی پدران برای معرفی گروه کاری تبلیغات دعوت شدند و با سلام و خیر مقدم اظهار داشتند که طبق شرح وظایفی که کانون برای کمیته تبلیغات ارائه داده ، این کمیته به گروه کاری ورزیده و مجرب و کارآزموده ای نیاز دارد . ایشان اقدامات مهم انجام شده توسط گروه کاری خود را به شرح زیر عنوان کردند :برای خارج کردن شاخه از انزوای ظاهری و گرفتن شکل سازمانی بهتر آن ، پرچم ، آرم ، و شعارهای کانون با هزینه های بسیار کم تهیه شد .تهیه مکان مناسب و ثابتی در شهر با رایزنی و تلاشهای اعضای شاخه ، خصوصا آقای پیروز مند و رضی .تهیه و تکثیر و توزیع خبر نامه هفتگی در سطح شهر الدنبورگ تهیه ، تکثیر و توزیع برونشورهای مربوطه به پروژه هالوین که بسیار مورد توجه قرار گرفت .سپس آقای عامل محترم زاده مجری پولتن خبری برای معرفی آن به جایگاه دعوت شدند.

 ایشان فرمودند ، این گروه کاری زیر مجموعه کمیته تبلیغات می باشد و با هدف انتشاره اخبار در میان ایرانی های ساکن الدنبورگ اقدام به نشر و توزیع پولتن خبری کرده است ، تا بدین وسیله کمکی در خبر رسانی به زبان فارسی به این افراد باشد.

 ایشان اشاره کردند این کار به دلیل عدم دسترسی مستقیم به امکانات لازم از قبیل اینترنت ، چاپگر و نرم افزارهای فارسی با دشواری زیادی صورت می گیرد و اظهار امیدواری کردند که بتوانند محصولی پر بار تر در آینده ارائه بنمایند.سپس آقای فیروزمند به شرح گروه کاری ادیان پرداختند . ایشان فرمودند با توجه به وجود دغدغه هائی در این زمینه بسیار مهم ، این فعالیت را انتخاب کردم .

 فرمودند متاسفانه به دلایل مختلف ، اخبار مشکلات اقلیتهای دینی در ایران عمدا پنهان مانده و علنی نمی شود و سایه حکومت دینی و نیز تعصبات دینی موجود در میان جامعه و نیز اعتقادات مربوط به خود افراد در این اقلیتها از علل اصلی این امر محسوب می گردد .

 ایشان فرمودند برنامه های زیادی دارند که در آینده با کمک و همت مسئولین کانون و اعضای آن انجام پذیر خواهد بود. و نیز فرمودند بنده تلاشی برای پرداختن به مقوله جدائی دین از سیاست و حکومت را در برنامه خود دارم .

 ایشان همچنین به طراحی پروژه هالوین اشاره کردند که با هدف آشکار کردن چهره شیطانی حاکمین بر ایران صورت پذیرفت و طی آن برونشوری تصویری حاوی پیامی به زبان آلمانی در انطباق با موضوع شب هالوین توسط ایشان طراحی گردید و با همکاری اعضای گروه در سطح شهر الدنبورگ میان مردم توزیع شد .سپس توسط آقای فیروزمند رئیسه جلسه ، 15 دقیقه وقت اسراحت و پذیرائی اعلام شد که توسط مسئولین تدارکات و انتظامات برگزار گردید .  و سپس خانم بیگی مسئول کمیته روابط عمومی کانون که از جمله مهمانان جلسه بودند دعوت به عمل آمد تا سخنرانی خود را که به مناسبت یاد بود فاجعه قتلهای زنجیره ای است ارائه دهد .ایشان ضمن تشکر به خاطر برگزاری با شکوه جلسه و انرژی مثبتی که از آن گرفته می شود – به نظر ایشان در چهار سال عضویتشان در کانون کمتر دیده شده است – سخنرانی خود را آغاز کردند . در این روزها که سالروز فاجعه قتل های زنجیره ای است ، قاتلین آن عزیزان که از مسئولان وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی بودند هنوز آزادانه و با حقوق و مزایای فوق العاده دولتی زندگی می کنند ، در صورتیکه وکلای مقتولین در حال حاضر در زندان های رژیم بسر می برند و پس از هشت سال هنوز هیچ اقدامی در زمینه این قتل ها توسط دادگاه های فرمایشی رژیم صورت نگرفته و در این مدت خانواده این عزیزان هرگز مجوز برگزاری حتی مراسم یاد بود هم نگرفته اند.سپس آقای سیادت  دبیر کانون و عضو هیئت رئیسه برمن برای سخنرانی به جایگاه تشریف آوردند .و ضمن تشکر از شاخه الدنبورگ ، اظهار امیدواری کردند که باب جدیدی از فعالیت های عمیق توسط این شاخه گشوده شود و نیز فرمودند این شاخه از لحاظ کیفی نمایندگی بسیار خوبی برای کانون است . ایشان در ادامه ، پیشنهاد دادند ، کمیته ای به عنوان کمیته تحقیقات در کانون تشکیل شود که کمیته فرهنگی را نیز که چندی پیش آقای رضی پیشنهاد تشکیل آنرا به کانون داده اند نیز در درون خود داشته باشد . این کمیته می تواند توسط افرادی که علاقمند به کارهای تحقیقاتی در زمینه های معضلات اجتماعی – فرهنگی – سیاسی ایران هستند تشکیل شود و با بررسی عملی معضلات کشور راهگشای آینده بوده و موجب ارتقای کیفی کانون نیز خواهد بود .

 سپس آقای فیروزمند فرمودند که ما از این پیشنهاد خوشحالیم و بنابراین نباید فراموش کرد که اگر ما در اینجا دچار این سختی ها هستیم بعلت کم توجهی و کم کاری نسلهای گذشته ما بوده است . سپس آقای عیار مسئول کمیته تبلیغات کانون به جایگاه آمدند و با تشکر از شاخه الدنبورگ ، دو پیشنهاد دادند مبنی بر اینکه کارها و پروژه های خود را به زبان آلمانی ترجمه کنیم تا در میان شهروندان توزیع شود و نیز هر ماه یک میز کتاب در شهربرای اطلاع رسانی و آگاه سازی شهروندان برگزار کنیم . در ادامه آقای سمیعی از شاخه فردن به جایگاه آمدند و با سلام و تحسین و تشکر فراوان از شاخه ، از همه اعضائ کانون دعوت کردند تا در جلسه ماهیانه آینده به شهر فردن تشریف بیاورند .سپس آقای قرائی از نمایندگی شهر هانوفر به جایگاه آمدند و ضمن تحسین و تشکر از گروه اعلام کردند که شاخه هانوفر در روز شنبه 12 نوامبر 2005 اقدام به بر گزاری میز کتاب خواهد کرد و هم پس از آن مراسم کانون در محل شاخه برگزار خواهد شد .

 بنابر این ایشان از همه اعضا ئ کانون دعوت کردند ، تا در این مراسم حضور داشته باشند . سپس آقای فیروزمند سئوال اول را که مبنی بر ، سیاست کانون در تحقق شعار دفاع از حقوق پناهندگی و مبارزه علیه حذف سیستماتیک حق پناهندگی چیست ؟

 مطرح کردند .آقای شفاهی با اشاره به سیاست و رویه کانون مبنی بر ارائه گزارش ماهیانه و سالیانه نقض حقوق بشر و اوضاع سیاسی در ایران فرمودند که این کار باعث می شود که دولت اروپائی بدانند که در ایران مشکل سیاسی بصورت عمده و عمیق وجود دارد و ایرانیان پناهجو مجبور به ترک وطن شده اند و مستحق دریافت حق پناهندگی هستند . در ضمن ایشان به حکم دادگاهی در آلمان اشاره کردند که طی آن تصریح شده است که کانون دفاع از حقوق بشر در ایران کاملا از سوی ایران تحت پیگیری است و از طرف ایران یک سازمان مخالف رژیم قلمداد می شود و اعضائ و فعالین آن تحت پیگرد عوامل جمهوری اسلامی خواهند بود . همچنین فرمودند: کانون برای اعضائ خود تائیدیه می دهد و در دادگاهها برای اعضائ شرکت کرده و از آنها دفاع می کند . ولی کانون از کارهای خلاف قانون و فعالیتهای خشونت آمیز و انجام تظاهرات پرهیز می کند . سپس سئوال دوم توسط آقای فیروزمند پرسیده شد ، مبنی بر اینکه آیا برای فعالیت های کانون و نمایندگیهای آن محدوده ای غیر از اساسنامه و منشور وجود دارد و به عبارت بهتر محدوده استقلال عملکرد نمایندگیها چیست ؟

آقای شفائی در این مورد فرمودند که نمایندگیها کاملا در انجام امور مستقل هستند و تنها در هنگام نشر و توزیع نشریات و اطلاعیه ها و فراخوان ها و راهپیمائیها می باید درخواست کتبی خود را به هیات مرکزی ارسال کنند تابه تائید برسد – در امور مالی هم شاخه ها مستقل هستند و تنها باید صورت مالی خودرا برای مرکز ارسال دارند .در پاسخ به سئوال کمیته ها و نحوه عملکرد آنها و ساختار ارتباطی کمیته ها و اعضائ درون کانون و ساختار نظارتی و ارزیابی عملکرد کمیته ها ، آقای شفائی فرمودند که متاسفانه شرح وظایف مدونی برای کمیته ها نداریم ولی برای هرکدام تعریف خاص داریم و اگر کسی بتواند شرح وظایف کمیته ها را تدوین کند از آن استقبال می کنیم و نیز فرمودند روابط عمومی کانون مدتی است که اقدام به آماده سازی و ساختار سازمانی کانون کرده است که به زودی اعلام خواهد شد و کانون تاکنون نظارتی برعملکرد کمیته ها نداشته و تنها کمیته ها در مجمع عمومی گزارش فعالیت های خود را ارائه می دهند .

 سپس آقای فیروزمند فرمودند برای جلوگیری از کارهای موازی و اطلاع از فعالیتهای نمایندگیهای مختلف و نیز انجام کارها و پروژه های مشترک بهتر است هرکمیته ای در شاخه زیر نظر کمیته مربوطه در مرکز فعالیت کند .در جواب سئوال آخر مبنی بر اینکه بعداز 5 سال فعالیت کانون ، به عنوان ریاست محترم کانون نقاط ضعف و قوت عمده از لحاظ تشکیلات و هم از بعد عملکرد چیست ؟

 آقای شفائی فرمودند کانون از مجموع 8-7 نفر آغاز کار خود، اکنون دارای چندین نمایندگی فعال است و با عضویت در گروه فعالین حقوق بشر اروپا و آمریکای شمالی در واقع به مجموعه بسیار بزرگ و قدرتمندی تبدیل شده است و نیز جنبه منفی کانون هم عدم همکاری فعال تمام اعضائ کانون است .در ادامه آقای فیروزمند فرمودند : یکی از ویژه گیهای مثبت کانون ، ویژگی دموکراتیک بودن آن است که طی آن افراد آزادی عمل و نظر کامل دارند . جلسه با سخنان آقای فیروزمند و تشکروقدردانی مجدد ایشان از حضور ریاست محترم کانون و میهمانان و اعضائ شاخه در ساعت 19.30 شب به پایان رسید .

نمره  فساد مالی مسئولان دولتی و سیاسی کشور

                                             

بر اساس گزارش 2005 سازمان بين المللي شفاف سازي، در 159 كشور جهان، ايران در شاخص فساد گريزي مسئولان دولتي و سياسي رتبه 93 را كسب كرد كه در مقايسه با رتبه 88 سال گذشته پنج رده تنزل نشان مي‌دهد.    به گزارش خبرنگار اقتصادي خبرگزاري فارس، سازمان بين المللي شفاف سازي كه هر ساله رتبه كشورهاي جهان را در شاخص مفاسد مالي و اقتصادي اعلام مي كند، امسال نيز اين شاخص را در 159 كشور جهان اعلام كرد. اين گزارش براساس 16 كار تحقيقاتي توسط 10 نهاد بين المللي تنظيم شده است.

سازمان بين المللي شفاف سازي نمره مبارزه با فساد را در كشورها از يك تا ده مشخص مي كند كه نمره ده نشان دهنده كمترين فساد و نمره يك نشان دهنده بيشترين فساد است.

ايران در گزارش سال 2005 نمره 9/2 را از ده كسب كرد كه در مقايسه سال گذشته تغييري نكرده است و دامنه تغيير نمره فساد اقتصادي ايران بين 3/2 تا 3/3 اعلام شده است.

ايران در گزارش سال گذشته در بين 146 كشور در رتبه 88 قرار گرفته بود. در گزارش سال جاري ايسلند نمره 7/9 را از ده كسب كرد و به عنوان سالم ترين كشور از نظر مسئولان دولتي و سياسي شناخته شد. اين در حالي است كه در سال جاري چاد با نمره 7/1 از ده فاسد ترين كشور از نظر مسئولان دولتي و سياسي ارزيابي شده است. در سال 2004 فنلاند با كسب نمره 7/9 از ده رتبه اول كمترين فساد پذيري را كسب كرده بود و هايتي نيز با كسب نمره پايين 5/1 در رتبه آخر قرار گرفته بود. به گزارش خبرنگار اقتصادي خبرگزاري فارس، دانشگاه كلمبيا، واحد اطلاعات اقتصادي لندن، مركز بين المللي اطلاعات تجاري خاورميانه، گروه بازرگاني بين المللي و مركز تحقيقات جهاني بازار گزارشي از فساد دولتي در ايران به سازمان بين المللي شفاف سازي ارايه كردند. بر اساس گزارش سال 2005، از نمره كامل ده كه حاكي از اقتصاد كاملا" سالم است، 117 كشور از مجموع 159 كشور جهان نمره كمتر از پنج گرفته‌اند كه حاكي از شايع بودن فساد دولتي در اكثر كشورهاي جهان است. در گزارش سال 2005 تنها كشورهاي ايسلند، فنلاند، نيوزلند، دانمارك، سنگاپور، سوئد و سوئيس نمره هاي بالاتر از 9 كسب كرده اند.اين گزارش حاكي است: وضعيت فساد مسئولان اسرائيل  در مقايسه با سال گذشته بدتر شده است و اين رژيم كه در سال گذشته در رتبه 26 قرار گرفته بود، در سال جاري به رتبه 28 تنزل كرد، اين در حالي است كه موقعيت آمريكا در مقايسه با سال گذشته دو پله صعود كرد و اين كشور در رتبه هفدهم قرار گرفت. پيتر آيگن رئيس سازمان بين المللي شفاف سازي در مقدمه اين گزارش گفت: فساد مالي مهمترين عامل شيوع فقر در جهان و بزرگترين مانع مبارزه با اين بليه است. وي تصريح كرد: براي مقابله با فقر بايد ابتدا مبارزه با مفاسد مالي و اقتصادي را مخصوصا" در سطح دولتي در اولويت قرار داد. اين گزارش رتبه برخي از كشورها را از كمترين فساد تا بيشترين فساد دولتي به شرح زير اعلام كرد:
ايسلند 1،فنلاند 2 ، نيوزلند 3، دانمارك 4، سنگاپور 5، سوئد 6، سوئيس 7، نروژ 8، استراليا 9، اتريش 10، هلند 11، انگليس 12، لوكزامبورگ 13، كانادا 14، هنگ كنگ 15، آلمان 16، آمريكا 17، فرانسه 18، بلژيك 19، ايرلند 20، ژاپن 22، پرتغال 26، عمان 29، امارات متحده عربي 30،بحرين 36، تايوان 34،اردن 38، قطر 33، مالزي 39، كاستاريكا 51،ايتاليا 41، كويت 45، آفريقاي جنوبي 46،كره جنوبي42، يونان 48، برزيل 63، كلمبيا 56، كوبا 59، غنا 65، مكزيك 66، تايلند 60، پرو 68، لهستان 74،سريلانكا 85، چين 82، عربستان سعودي 75، سوريه 76، مصر 72، مراكش 83، تركيه 69، ارمنستان 88، ماداگاسكار 99،لبنان 83، هند 92، روسيه 128، الجزاير 97، يمن 106، آرژانتين 98، پاكستان 146، زامبيا 115، قزاقستان 110، ونزوئلا 136، عراق 141، اندونزي 140، آنگولا 151، نيجريه 154، هايتي 155، ميانمار 156، تركمنستان 157، بنگلادش 158 و چاد 159

گزارش تظاهرات در دفاع از حقوق بشر ، در شهر کارلز روحه آلمان

علی مشکاتی

درتاریخ های 8 و 9 ماه دسامبر 2005 میلادی سمیناری با شرکت 16 وزیر امور داخله ایالت های آلمان و با حضور وزیر کشور به منظور بحث و تبادل نظر  و هماهنگی در خصوص موضوعات مختلف در شهر کارلز روحه ایالت بادن وورتن برگ تشکیل گردید.

یکی از موضوعات مورد بحث وضعیت اقامت 200 هزار پناهنده که با وضعیت تحمل شده ( دولدونگ ) در کشور آلمان به سر میبرندو بعضا سابقه اقامت بیش از 10 سال داشته و هر لحظه در معرض خطر اخراج و بازگرداندن به کشورشان میباشند که حتما خطرات جدی مورد انتظار آنان میباشد.از جمله اعدام و حبس و ....

از مجموع 200000 پناهنده متعلق به ملیت های مختلف تعداد 5000 نفر ایرانی میباشند .

بدین منظور و به جهت اعتراض به وضعیت نامشخص و تثبیت نشده پناهندگان فوق الاشاره تظاهراتی در تاریخ 8 دسامبر با برگزاری سمینار فوق در شهر کارلز روحه با شرکت تعداد کثیری از پناهندگان و نمایندگان سازمان های مختلف و شخصیت های حقیقی در میدان (حقوق انسانی ) این شهر برگزار گردید.مضمون همه سخنرانی ها در مخالفات با اخراج پناهندگان و نگاهی انسانیتر به پناهندگان بود.از جمله کسانی که در این تظاهرات سخنرانی نمودن عبارت بودند از آقای وریا احمدی دبیر همبستگی (فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی در آلمان) ، نماینده اتحادیه کارگری د گ ب خانم بریگیته کیشلر وکیل المانی ، نماینده کلوپ و تعدادی از پناهندگان که در وضعیت دولدونگ میباشند . در این تظاهرات خانم ملوک کمره و آقای علی مشکوتی از اعضای هیئت رئیسه کانون دفاع از حقوق بشر در ایران شاخه کلن با پرچم و پلاکارد های حاوی نقض حقوق بشر در ایران  نیز شرکت نمودند.

اعضای کانون در این مراسم به صورت فعال با پخش اطلاعیه و اعلامیه های کانون که گویای نقض دائمی و مستمر و برنامه ریزی شده حقوق بشر در ایران بود حضور خود را در این مراسم به اثبات رساندن که مورد توجه بسیاری از تظاهر کنندگان و حاضران قرار گرفت .

تظاهرات از ساعت 16 در میدان حقوق انسانی شروع و در ساعت 18 به پایان رسید و سپس راهپیمائی به سمت محل اقامت وزرا انجام و در ساعت 19 به پایان رسید.

در طول مدت تظاهرات و راه پیمائی که توسط شهروندان المانی هم همراهی میشد شعارهائی با مضمون اخراج پناهندگان را متوقف کنید و قوانین یکسان برای همه و .... توسط تظاهرات کنندگان برگزار میگردید که مورد توجه شهروندان آلمانی قرار گرفت .

 

حقوق ملت ایران چیست؟

نگاهی گذرا به قانون اساسی ایران!

سید علیرضا ریون

به سیستم قانون اساسی ایران و یا قوانین موضوعی آن، اگر خوب دقت کنید، متوجه میشوید که قانونی نیست؟ زیرا به هر شکل، قابل تفسیر و توجیه به نفع ملا یان حاکم است. حکومت گرایان می توانند، هر حرکت خلافی را علیه حقوق شهروندی و اعلامیه جهانی حقوق بشر ، تنها با یک "آرایش قانونی" و یا شرعی به اجرا درآورند! به عنوان نمونه ،مرگ خانم زهرا کاظمی، روزنامه نگار 54 ساله ایرانی- کانادایی در تابستان 2003  که این عمل خلاف قانون ، سؤال جدی را متوجه دستگاه قضایی جمهوری اسلامی کرده است. این دستگاه که به راحتی آدم می کشد، شکنجه می کند، روزنامه می بندد، سیاستمدار و روزنامه نگار را در زندان می اندازد و دهها جنایت دیگر، به چه کسی پاسخگو است؟

چرا می تواند به چنین کارهایی ادامه دهد؟

در همین ماجرای زهرا کاظمی، که اکنون مطرح شده است، این روزنامه نگار شکنجه شده، ناخن هایش کشیده شده، انگشتانش شکسته، به او تجاوز شده و بعد هم با ضربه مغزی کشته شده است. در این

 

برگشت