پیوند ها

منشور کانون و اعلامیه جهانی حقوق بشر

اطلاعیه و اعلامیه های کانون

شماره جدید بشریت

 

بایگانی 42   

 

پشت پرده طرح محفل امنيتى - نظامى در حمله به بد حجابى

رخشنده خسروشاهرودی

چرا چهره هاى سركوبگر رژيم و هسته اصلى دولت در حال تشكيل احمدى نژاد وارد صحنه شده اند و علنا دارند مى گويند كه به بهانه مقابله با "بدحجابى" مى خواهند بسيجى ها را در خيابان ها به جان زنان و دختران بياندازند؟

در حالى كه در پشت پرده فراكسيون اصلى اصولگرايان مجلس در حال آخرين جمع بندى در باره تركيب كابينه احمدى نژاد است، سخنگوى قوه قضاييه طرح حمله به زنان به بهانه بدحجابى را به موضوعى روز براى رسانه ها تبديل كرده است.

 جوهر حرف كريمى راد اين است كه بسيجى ها به عنوان ضابطان قضايى حق دارند در خيابان زنان و دختران را به بهانه بدحجابى بزنند و دستگير كنند. او گفته است:"بي‌حجاب و بدحجاب فرق نمي‌كند و وقتى ظاهر فرد مشخص است كه بر خلاف قانون عمل كرده جرم مشهود است و ضابطان با استفاده از راهكارهايى مي‌توانند برخورد قانونى كنند."

 عين همين موضوع را محمود سالاركيا معاون دادستان تهران مطرح كرده است گفته است:"نيرو‌هاى بسيجى هم در راستاى وظايف محوله بايد به برخورد با جرايم غيرمشهود بپردازند". و اضافه كرده است:"زماني‌كه در جامعه مشاهده مي‌شود، بي‌بند و بارى و مسايل بي‌عفتى وجود دارد، به معنى اين است كه اصل امربه معروف و نهى از منكر را فراموش كرده‌ايم لذا با توجه به اين‌كه امر به معروف و نهى از منكر از فروعات دين است در اين موارد ضابطان هم مي‌توانند تذكر لازم را بدهند و هم به عنوان جرم با فرد مجرم براى حفظ شئونات و ارزش‌ها برخورد كنند."

اما چرا چهره هاى سركوبگر رژيم وارد صحنه شده اند و علنا دارند مى گويند كه بسيجى ها را مى خواهند در خيابان ها به جان زنان و دختران بياندازند؟ مفاد و بندهاى حقوقى و شبه حقوقى كه كريمى راد به استناد آنها دستور حمله بسيجى ها به زنان بدحجاب را صادر مى كند، قبلا هم وجود داشته و اگر هم نمى داشته تفسير قانون از بعد اجرايى برعهده مفسران رسمى يعنى همين سركوبگران است و بنابراين چانه زنى با اين ها در باره تفسير از قانون امرى بيهوده است. بايد ديد كه چرا در حالى كه هنوز مجلس - حداقل در ظاهر - مهر لاستيكى مشروعيت خود را بر دولت احمدى نژاد نزده است، موضوع حمله به بدحجابان مطرح و از سوى اين ها عمده شده است؟

انتخابات اخير به معناى واقعى كلمه كودتايى در وزن و قدرت جناح هاى درونى رژيم بود. دستگاه ولايت به كمك سركوبگرترين و امنيتى ترين بخش محافل حكومتي، بخشى از روحانيت را از قدرت اصلى راند و گروهبندى امنيتى - نظامى را به جايش نشاند. با اين حال قدرت تندروها مستلزم تحكيم و تثبيت است و با چالش هاى گوناگونى از جانب سهم خواهان روبروست. وعده سركوب شديد بى حجابان توسط بسيجى ها تلاش تندروترين محافل امنيتى است براى تثبيت موقعيت خود در دولت احمدى نژاد.

براى اين گروه كه روزنامه كيهان سخنگوى آنها به شمار مى رود، حمله به حجاب مى تواند شروع خوبى باشد. اگر اين ارزيابى مقرون به واقعيت باشد در اين صورت بايد دانست كه تبليغات سطحى و ناپيگير در باره طالبانيسم و خطر قشرى گرى و بازگشت حجتيه و طرح جبهه دموكراسى و نظاير اين ها كه با تاكتيك ترساندن خامنه اى از عواقب رشد اين گروهبندى گره خورده است روند تثبيت موقعيت گروهبندى تندرو امنيتى - نظامى مزبور را متوقف نخواهد كرد. اين برخورد ميدان اصلى را براى تركتازى تيم تازه باز مى گذارد زيرا نوعى دنباله روى منفعلانه از خرده بحران هايى است كه اين تيم به تاسى از روش ديرينه دستگاه ولايى مبنى بر بحران سازى براى عبور و يا سرپوش گذاشتن از بحران هاى مزمن مطرح مى كند. برخورد موضعي، ابزارگونه و تبليغاتى با سركوب زنان شرايط مقابله با اين سركوب را دشوارتر مى كند و زنان را بيشتر در معرض آسيب قرار خواهد داد.

صرفنظر از هدف مقطعى گروهبندى امنيتى از مطرح كردن سركوب بد حجابان، اين نكته اكنون بيش از هر زمان شايان تاكيد است كه يك واكنش توانمند عمومى كه بخواهد به دام بحران سازى هاى مقطعى اين محفل و واكنش تدافعى بى چشم انداز در برابر آنها نيافتد ناچار است بر اهميت پيوند متقابل ميان مشكلات معيشتى مردم و مطالبات آزادى خواهانه آنها تكيه كند.  

فرستاده تام الاختیار سازمان ملل در اقدامی که در نوع خود بی نظیر است.

دریک حرکت استثنائی

عادل حمودی

آقای میلان کوتاری نماینده ویژه دبیر کل سازمان ملل آقای کوفی عنان با هماهنگی قبلی کانون دفاع از حقوق بشر اهواز، به شهر اهواز سفر کرد  و ضمن دیدار از مناطق محروم آن منطقه در جریان مشکلات قومیتهای ساکن آن مناطق از نزدیک قرار گرفتند

علیرغم آنکه ساکنان این منطقه بر روی دریایی از نفت زندگی می کنند و روزانه بالغ بر 4 الی 5 میلیون بشکه نفت خام استخراج شده و  از این سرزمین صادر میشود وهمچنین میلیارد ها متر مکعب گازکه از این منطقه که از طریق لوله ها و وسایل سوخت گیری دیگر به کشورهای مختلف جهان صادر میگردد، مردم این منطقه در محرومیت فوق العاده ای بسر میبرند.و هم حکومت های قبلی و هم فعلی یعنی جمهوری اسلامی در حق این مردم ظلم و ستم مضاعف روا داشته اند .و اسلام را حربه ای جهت سرکوب مردم این مناطق بکار برده اند.

این سفرکه با استقبال رسانه های گروهی محلی،عربی و جهانی مواجه شد و هدف مهم واساسی آن،تحقیق در مورد تجاوزاتی که در حق مردم عرب اهواز و ملتهای غیر فارس دیگر صورت گرفته بود.ازجمله مهاجرت اجباری و امور متعلق به مسکن و مصادره زمین ها.

در جریان سفری که یک هفته در ایران و یک روز در منطقه اهواز بطول کشید،

آقای کوتاری نماینده ویژه دبیر کل سازمان ملل گفت از خلال دیدار و بازدید بعضی مناطق شهر اهواز ،اوضاع در این مناطق را نگران کننده مشاهده نموده است.

آقای میلان کوتاری به اطلاع رساند که گزارش کامل خود را به کمیته ویژه حقوق بشر در سازمان ملل تقدیم خواهد کرد.

وی در مصاحبه های خود با رسانه های گروهی و جمعی و همچنین رسانه های محلی گفت که من در جریان دیدار از کوت النواصر دریاچه بزرگی را آلوده و کثیف از آبهای فاضلاب مشاهده کردم.

و همچنین در جریان گفتگو با ساکنان ،از شیوع امراض بسیار خطرناک و بسیار نگران کننده ای اطلاع یافتم در صورتیکه ایالت اهواز از غنی ترین مناطق نفتی می باشد.

آقای کوتاری اضافه کرد که یکی دیگر از مشکلات که ساکنان اصلی این سرزمین یعنی اعراب از آن ناراضی وناراحت بودند و هستند مصادره زمین های آنهاست که از سوی حکومتهای ایرانی صورت میگیرد.

نماینده ویژه سازمان ملل گفت : اوضاع این منطقه در زمینه مسکن و امور اقتصادی و تعقیب سیاست مهاجرت اجباری برای اهداف سیاسی بسیار نگران کننده و مایه تاسف می باشد.

همچنین ایشان گفت در جریان بازدید و دیدار از کرمانشاه ، از اوضاع اسف بار در این منطقه مثاثر شدم ولی وقتی بعضی مناطق شهر اهواز را دیدم و اوضاع ساکنان اصلی عرب آنجا را مشاهده کردم به شدت شوکه شدم.

رئيس پزشکی قانونی آذربايجان غربی:

شوانه خودزنی کرده بود!!!؟

فيروز محمدی، سرپرست پزشکی قانونی استان آذربايجان غربی در گفتگو با خبرگزاری دانشجويان ايران، احتمال شکنجه کمال اسفرم معروف به شوانه سيدقادری را که چندی پيش در شهر مهاباد در اين استان به ضرب گلوله مأموران انتظامی کشته شد رد کرده و گفته که وی اقدام به خودزنی کرده بوده است.

با خواندن این گزارش خنده دار که حاکی از نهایت رزالت و دنائت رژیم اسلامی است پی می بریم که چگونه ممکن است که شخصی را بکشند و پس از کشتن به ماشین بسته و بمدت 2 ساعت در شهر بگردانند و ایشان هم پس از این بلاها که به جسد بی روح وی آورده اند خود زنی نماید . واقعاً چه پاسخی به این موضوع می شود داد؟

یا شاید این هم از برکات نماینده خدا در زمین است که پس از مردن وی را زنده کرده و بعد خودزنی کرده باشد؟

اقدس جواد پور

به گفته وی، در جسد شوانه غير از اثر دو گلوله ای که به جلوی سينه چپ و پشت ران راست او اصابت کرده بوده، جوشگاههايی ناشی از خودزنی نيز مشاهده شده که نشانگر تيپ شخصيتی اوست.

در زیر نگاهی به عکس های شوانه قادری بفرمائید تا ببینید عجب خود زنی نموده است

        

 

کشته شدن شوانه و انتشار تصاويری از جسد او که از شکنجه وی پيش از مرگ حکايت می کرد باعث برانگيخته شدن حساسيت عمومی و تنشهايی در شهر مهاباد شد که به ديگر شهرهای کردنشين غرب ايران گسترش شد و چند هفته ادامه يافت.

طی اين نا آرامی، دست کم سه نفر کشته و شمار زيادی مجروح شدند و به بانکها و ساختمانهای دولتی حمله شد.

مقامهای جمهوری اسلامی اين حوادث را ناشی از دخالت گروه مسلح حيات آزاد کردستان، موسوم به پژاک و حتی آمريکا دانسته و شوانه را فردی شرور و سابقه دار توصيف کرده اند.

اکبر فيض، رئيس دادگستری آذربايجان‌غربی به خبرگزاری دانشجويان ايران گفته است شوانه به اتهامات متعددی تحت تعقيب قرار داشت که از جمله‌ آنها قتل پسری پانزده ساله بوده که به همراه دو نفر ديگر بعد از تعرض اقدام به اين کار کرده است.

آقای فيض جرايم ديگری چون اخلال در انتخابات و پناهنده شدن به گروهکها را نيز به شوانه نسبت داده و گفته که برای وی حکم جلب صادر شده بوده و مأموران بارها و بارها برای دستگيری به سراغش رفته بوند اما نتوانسته بودند او را دستگير کنند تا اينکه روزی به آنها اطلاع داده می‌ شود که شوانه همراه با چند نفر ديگر در جايی در حال ميگساری است ولی هنگامی که برای دستگيری‌ اش به محل می روند، او بنا به روال قبلی با مأموران درگير می ‌شود و مأموران نيز به موجب قانون، چون مورد حمله قرار گرفته بودند، از خود دفاع کردند که در اين حادثه دو تير به مقتول اصابت می ‌کند ولی او در راه بيمارستان می ‌ميرد.

رئيس دادگستری آذربايجان‌غربی در عين حال مدعی شده که "گروهکها" عضويت شوانه را نپذيرفته و چون ديده ‌بودند او زياد از نظر سياسی قابل بهره ‌برداری نيست، بيرونش ‌کردند و از جسدش بيشتر از خودش بهره و سود بردند.

او شمار دستگيرشدگان حوادث اخير در مناطق کردنشين استان آذربايجان غربی را يکصد و ده نفر اعلام کرده و گفته اغلب آنان بلاقيد آزاد شده ‌و پرونده بقيه نيز در دادگاه انقلاب در دست بررسی است.

علاوه بر اينها شماری نيز در استان کردستان بازداشت شده اند که گروههای مختلف سياسی و فعالان حقوق بشر در داخل و خارج ايران خواهان آزادی آنها شده اند.

آزادی انتخاب مذهب

محمد پریوش

رژیم اسلامی ایران در واقع با حذف مسئله انتخابی بودن دین و جایگزین کردن موروثی بودن دین بهترین راه حل خود را برای بهره برداری از انسانها و استثمار کردن آنها به معرض نمایش گذاشته است .

زمانی که کودکی در ایران متولد میشود خواسته یا ناخواسته رهرو پدران خود میباشد و باید دین اسلام را باید به عنوان دین رسمی خود برگزیند و در واقع میراث دار پدران خود باشد و اگر از روی کنجکاوی تحقیق و تفحصی در رابطه با اینکه آیا ادیان آسمانی دیگر برتری نسبت به این دارد به عمل آورد هرگز نمیتواند دین خود را تغییر دهد زیرا حکم جزائی این کار در رژیم ایران مرگ میباشد.

دین اسلام دین یکپارچگی و وحدت بوده است زمانی که در حدود 400 سال پیش شاه عباس صفوی بخاطر سیاست بازی و مسائل جاری در مملکت حرف از دین تشیع بمیان کشید و در واقع به این دین جامه عمل پوشاند تا از این راه برای رسیدن به اهداف خود مسیر کوتاه تری را طی کند و شاید هم بتوان گفت راه را برای بهره برداری از دین در بعد سیاست و مادی هموار کرد .

زمانی که خداوند متعال پیامبران را برای راهنمائی انسانها برگزید در هیچیک از ادیان صحبتی از ارجعیت دینی و اینکه دین اسلام دین برتر در دنیا میباشد و روی برگرداندن از آن حکم مرگ را دارد ، نبود. خداوند متعال انسانها را آزاد آفرید تا آزادانه زندگی کنند و آزادانه دین را انتخاب کنند و به عبادت خداوند مشغول شوند .

نه اینکه دین بازیچه ای باشد برای بهره برداری سیاستمداران.

    ادامه دارد

نام عزيزان ما را از صفحات تاريخ حذف نكنيد!

عباس جلالی

ايمل را كه خواندم دچار اضطراب شدم. جزييات آن را يادم نيست ولی مضمونش اين بود كه مسئولين شهرداری و بهشت زهرا تصميم گرفته‌اند گورستان خاوران را «ساماندهي» كنند. و دقيقا همين «ساماندهي» نگرانم كرد. بايد كاری كرد. برای مرده‌ها يا برای زنده‌‌ها؟ نمي‌دانم. فرقی ندارد به هرحال به نظر مي‌رسد گاهی مرده‌ها اهميتشان از زنده‌ها بيشتر مي‌شود. شايد هم ترس از «ارواح» اين زنده‌هاست كه عده‌ای را برآن‌داشته خانه‌ای ابدی آن‌ها را «ساماندهي» كنند. بر در هر«خانه»ای سنگي، پلاكی يا نشانی بگذارند و نام صاحب‌خانه را برآن بنويسند.

      

و اگر جا كم آمد چي؟

نمي‌دانم.

شايد همين باعث اضطرابم شد. حتما جا كم مي‌آيد.

نمي‌دانم در آن گورستان چند صد متری يا حداكثر هزارمتری، چند تا سنگ، پلاك يا نشان مي‌شود گذاشت.

مي‌دانم كه به راحتی مي‌توان حق وحقوق مرده‌ها را ناديده گرفت، بويژه اگر كه صاحبی نداشته باشد. پس آن‌ها خيلی هم نگران «ارواح» مردگان نيستند، آن‌چه آن‌ها را نگران كرده زنده‌ها هستند. آن هم نه حق وحقوقشان، بلكه سوالاتشان. و ناتوانی اينان در پاسخ به اين سوالات. پاسخ برای آن‌هم كشتار ويا پاسخ برای دفن دسته‌جمعی آن‌ كشته شدگان. مشكل آن‌ها زنده‌ها هستند، نه مرده‌ها. زنده‌ها هستند كه مي‌دانند اگر مرده‌اشان را گوربه گور كنند و يا نشان گورش را پاك كنند ديگر پيدايش نخواهند كرد.

به خود گفتم:

 «خب تو كه تمام اين سال‌ها يك بار بيشتر سرخاكش نرفتی، اضطرابت از چيست؟»

 اضطرابم نه از گور به گور شدن او است و نه از ناپديد شدن قبرش. آن‌چه مرا مضطرب می‌كند ناپديد شدن خودش است، خاطره‌اش است و پاك كردن اسمش از صفحه تاريخ. ومی‌دانم كه اگر بخواهند اين كار را بكنند او خودش قادر نيست كاری بكند. تمام بار حفظ اين نام به عهده من است. حفظ صفحات و يا حتی كلماتی از تاريخ. يادم آمد اوايل دهه شصت بود كه تاريخ ايران را می‌خواندم و در هيچ كتابخانه‌ای دولتی و دانشگاهی نتوانستم نشانی از صفحات تاريخ سلسله پهلوی پيدا كنم. تمامی آن صفحات به عيان و با كمال گستاخی و بی‌مسئوليتی از كتاب‌های تاريخ كنده شده بود.

مرده‌ها اينطوری حذف می‌شوند و تاريخ به اينگونه ابتر می‌شود و تحريف، بخصوص اگر كه مدعی نداشته باشد. بخصوص كه همه مخالف آن اشخاص و نام‌ها باشند، انگار كسی دلش برای تاريخ نمي‌سوزد! خب اگر تصميم بگيرند آن‌جا را دوباره بلدوز بياندازند واين‌بار چمن بكارند و چندتايی هم سنگ قبر بگذارند، آن‌وقت چه كسی باور خواهد كرد كه فرشيد نامی هم در آن گورستان به خاك سپرده شده يا اصلا چه كسی باور خواهد كرد كه او چگونه كشته شده‌؟

شايد هم كسانی بيايند و اساسا وجود چنين كسی در تاريخ را انكار كنند. آن‌وقت چه كسی باور خواهد كرد كه من برادری به نام فرشيد داشتم كه روز هفده مهر سال شصت، درست هفده روز پس از دستگيری‌اش و حتما بدون محاكمه و دادگاه اعدام شد و هرگز ندانستيم در كدامين كنج و گوشه گورستان خاوران با لباس‌های خونين برتنش به خاك سپرده شد؟

اضطرابم بخاطر از دست دادن دوباره او بود.

بخصوص كه مي‌دانستم اين بار مي‌توانم كاری بكنم و بايد بجنبم. شايد برای همين بود كه با حرارت پيشنهاد دادم همه خانواده‌هايی كه در آن گورستان عزيزدفن شده‌ای دارند به آنانی كه داعيه ساماندهی گورستان را در سردارند مراجعه كنند و يا مشخصات عزيز خود را اعلام كنند و پي‌گير سنگ قبری به نام او شوند. مهم نيست او كجاست. مهم اين است كه نامش را كسی خط نزند. مي‌گويم حتی اگر جای كافی برای گذاشتن سنگ قبر برای همه آنان نيست، اصلا سنگ قبر را فراموش كنيم، بيايد و اسامی اعدام‌شدگان و مبارزين دفن شده در آن گورستان را برلوحی در كنار در بنويسيد و يا بالای هركانالی كه در هر كدامش ده‌ها جوان به خاك خفته‌اند، و بعد تمام آن گورستان را تبديل به گلستانی كنيد برای بازی بچه‌هايشان و قدم خواهران و برادران، مادران و پدران ... آن‌ها، ولی نام عزيزان ما را از صفحه تاريخ خط نزنيد. مادران، خواهران، همسران، برادران، پدران و فرزندان آن‌ها مي‌توانند به ياد عزيزانشان گل‌های آن گلستان را ببويند. اگر واقعا هدفی انسانی در كار است! اگر كه نيست ترجيح ما اين است كه گورستان را به همان شكلی كه هست حفظ كنيم و يا اگر قرار است ساماندهی شود خود برآن امر نظارت داشته باشيم.

حداقل در هر 8 ساعت یک مورد نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی  اتفاق میافتد

ترجمه نامه « فعالین ایرانی دفاع از حقوق بشر در اروپا و امریکای شمالی »

  به رئيس کميسيون حقوق بشر سازمان ملل متحد

در رابطه با سرکوب تجمع مسالمت آميزمردم مناطق کرد نشين

خانم لويز آربور

رئيس کميسيون حقوق بشر سازمان ملل متحد !

طبق اخبار منتشره دولتی و غير دولتی ، بدنبال قتل همراه با شکنجه کمال اسفرام (شوانه)  25 ساله در تاريخ20تير 84  در شهرستان مهاباد توسط نيروی انتظامی ، مردم در مقابل فرمانداری مهاباد تجمع موده و خواهان محاکمه آمرين و عاملين شکنجه و قتل کمال اسفرام می شوند . نيروهای اطلاعاتی و انتظامی با حمله به تجمع آرام مردم اقدام به ضرب و شتم آنها نموده و عده ای را  دستگيری می کنند .

در ادامه  مردم مناطق کردنشين در شهرهای بوکان ، ربط ، اشنويه ، پيرانشهر ، سردشت ، بانه ، ديواندره ، سنندج و سقز با حمايت از خواست مردم مهاباد اقدام به اعتراض مي نمايند . مسئولين رژيم جمهوری اسلامی ايران به جای پاسخگويي به خواست مردم با بکار گیری هلی کوپترهای جنگی اقدام به  سرکوب وسيع آنها مي نمايند . 

 رژيم جمهوری اسلامی ايران در امتداد  نقض گسترده ، مستمر و برنامه ريزی شده حقوق بشر،تجمعات مسالمت آميز  مردم کردستان را همچون ديگر اعتراضات مردمی توسط نيروهای انتظامی سرکوب نمود.

طی 25 روز گذشته در شهرهای مناطق کردنشين تعداد زيادی کشته ، مجروح و دستگير شده اند . بر اساس آمار منتشره  حدود 25  نفر کشته که اسامی تعدادی از آنها به این شرح است :

 1 ـ عباس رمضان زاده 2 ـ  ناصر نيلوفری 3 ـ بهزاد رحيمی 4 ـ  عبيد کمالی 5 ـ  کاوه وکيلی 6 ـ  کاوه حجازی 7 ـ  محمد شريعتی 8 ـ  فرزاد محمدی 9 ـ  افشين مروتی 10 ـ  شادمان محمدی 11 رحمان( در شهرستان سقز )12 ـ  عمر امینی 13  ـ حیدر عبدالله زاده 14 ـ  جميله خضری 15 ـ بایزید علی حسن( در شهرستان اشنویه )16 ـ لقمان نصراللهی 17 ـ حکیم سوور( در شهرستان بانه )18 ـ حسین بالانی در شهرستان سردشت  19 ـ کمال اسفرام درشهرستان مهاباد 20 ـ حسن احمدی در شهرستان مریوان و ...

 درضمن بیش از 1000 نفر بازداشت شد ه اند که اسامی تعدادی از آنها به این شرح است :

 1 ـ  رويا طلوعی  2 - مادح احمدی 3- جلال اقوامی 4 ـ آزاد زمانی 5- كيوان ملاميرزايی 6 - فرهاد صابری 7 - اميد اسدی 8- شاهو عبدالهی 9- حسن تاری مرادی 10 - وريا زمانی 11- عليرضا نصرتی 12- فايق مرادی 13- وهاب محمد رضايی 14- ارسلان صادقی نيا  15- اميرعلي  ويسی 16 ـ رئوف حيدريان  17- ميلاد محبوبی 18 - سيروان كشاورز  19- كمال محمدی  20- ساسان آقاياری  21- فرزاد صلواتی  22- شاهو امجدی 23 - حبیب الله ساعت خوانی 24 - جواد رحیمی  25- صلاح فیضی 26 - هیرش  رحیمی  27- توفیق سیفی28- فرهاد علی خانی 29- تیمور قبادی 30- خالد امجدی  31- هیوا حسینی 32- نیما فلاحی 33- سامان بهمن زاده 34- جمال علی محمد 35 ـ  فرید صبحانی 36 ـ ایرج کنعان 37 - آرمان امینی  38 - داریوش آ رمند  39-  صلاح زمانی  40 - افشین حبیبی 41 - حمید نفسی 42- افشین غریبی  43 - وهاب علی خانی 44 - حمید تزئینی 45- سامان بهمن زاده  46 - شاهو سليمی 47ـ  سیروان فیضی نژاد  48 ـ عرفان سلیمانی 49 ـ رامین امینی 50 ـ خالد امینی 51 ـ امید معینی 52 ـ عمر مرادیان 53 ـ امید اسدی 54 ـ لقمان غلامی 55 ـ محمود صالحی 56 ـ  جهانبخش فیضی نژاد 57  - پويا  و ...

 طبق گزارشات منتشره صدها نفر زخمی نيز گزارش شده است . همچنین دو نشریه کردی زبان بنامهای « ئاسو » و « آشتی » توقیف گردیده اند.

ما "فعالين ايرانی دفاع از حقوق بشر در اروپا و آمريکای شمالی" از شما و دبير کل سازمان ملل متحد خواستاريم که :

1 ـ تمامی دستگير شدگان را هرچه زودتر آزاد کنند . گفتنی است که دستگير شدگان امکان دسترسی به وکيل مدافع ندارند و خانواده هايشان از محل بازداشت آنها بي اطلاعند .

2 ـ  منع تعقيب مجروحين و معالجه سريع آنها .

3 ـ تحويل دادن اجساد به خانوادهای مقتولين و اجازه سوگواری برای آنها .

4 ـ اعزام يک هيئت تحقيق از جانب کميسيون حقوق بشر سازمان ملل به محل درگيريها .

  «فعالين ايرانی دفاع از حقوق بشر در اروپا و امريکای شمالی»

ihrnena@gmail.com                       

71 مرداد  1384  برابر با 8  اگوست 2005

انجمن فعالان حقوق بشر در ايران ـ کانادا : FaalanHRC@yahoo.ca

  hoghoghebashar@rahaeii.com انجمن مدافعین حقوق بشرو دمکراسی در ایران –   فرانسه

اتحاد برای دفاع ازحقوق بشر در ایران – واشنگتن – آمریکا : adhri1@yahoo.com

انجمن مدافعين حقوق بشر در ايران ـ بلژيک kanon253@hotmail.com

  info@vzvmiran.de :کانون دفاع از حقوق بشر در ایران - آلمان

shafaei@azadegy.de شبکه فعالان حقوق بشر ایرانی در آلمان :

kdaddih@hotmail.com : کانون دفاع ازدمکراسی در ایران– هلند

info@komitedefa.org  : کمیته دفاع از حقوق بشر در ایران – سوئد 

defendhriran_ca@yahoo.com :کمیته دفاع از حقوق بشر در ایران – کالیفرنیا – آمریکا

noranali2003@yahoo.noکمیته نوران ( کمیته دفاع از حقوق بشر در ایران – نروژ) :  

yebarak@yahoo.ca  :  سازمان ایرانیان غرب کانادا – ونکور – کانادا

demokrasi9@yahoo.comکمیته دفاع از آزادی و دمکراسی در ایران – اطریش :

mnrecht@hotmail.com فعالین ایرانی حقوق بشر- سوئیس:

کميته اتحاد برای دمکراسی در ايران ـ ايتاليا : updi@libero.it

kupg_iran@yahoo.de کمیته دفاع از زندانیان سیاسی ایران- برلین:

info@irantestimony.com  : Irantestimony - فعالان دفاع از حقوق بشر

اطلاعیه شماره 62

 
 

 

برگشت