کانون دفاع از حقوق بشر در ایران

بر اساس قانون و مذهب حاکم زن به عنوان نصف انسان محسوب می گردد عملاً بسیاری از مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر نقض شده و زیر پا گذاشته می شود .

پیوند ها

منشور کانون و اعلامیه جهانی حقوق بشر

اطلاعیه و اعلامیه های کانون

شماره جدید بشریت

 

بایگانی  41   

صورت جلسه عمومی تیرماه کانون دفاع از حقوق بشر در ایران – شاخه هانور

تنظیم : شاهرخ الیاسی

جلسه در تاریخ 9 یولی در ساعت 1430 در دفتر مرکزی کانون شاخه هانور (IIK فاوست) تشکیل گردید .

ابتدا آقای شاهرخ الیاسی مسئول جلسه به حاضرین خیر مقدم گفته و از حضور همکارانمان از دیگر شاخه ها درتظاهرات ایستاده و این جلسه  ابراز خوشحالی نمودند.

سپس در خصوص روز آغاز جنبش دانشجوئی 18 تیر و مشکلاتی که در ایران برای آزادی بیان وجود دارد صحبت نموده و سپس آقا ی حسین رضی از همکاران شاخه الدنبورک – لر خاطراتی از تظاهرات 18 تیر و مصائبی که دانشجویان پس از 18 تیر داشتند سخن گفتند که حاضرین را تحت تاثیر قرار داده و از جمع تقاضای یک دقیقه سکوت به احترام مرگ ابراهیم نژاد و نقص عضو تعدادی از دانشجویان و به احترام دانشجویان زندانی و دیگر زندانیان سیاسی و عقیدتی که اینک در زندان هستند و در حال اعتصاب غذا می باشند نمود . پس از یک دقیقه سکوت آقای شفائی در خصوص وضعیت اعتصاب غذای زرافشان و گنجی به شکل حادی در آمده صحبت شد .

مسئول جلسه سپس از آقای امیر خزائی خواستند که تحلیل اخبار عمده ماه گذشته را بیان نمایند که ایشان در خصوص انتخابات و نتیجه آن و وضعیت سخت زندانیان سیاسی در زندان گوهردشت (رجائی شهر) ترور آقای قاسملو در وین و امکان ارتباط احمدی نژاد در این ترور و فعال شدن مجدد مایلی کهن عنصر اطلاعاتی در ورزش ایران و صحبت نمودند و در پایان هم طنزی در خصوص انتخابات گفتند:

مرحله اول انتخابات را 7 سامورائی (رفسنجانی، معین، کروبی، احمدی نژاد، مهرعلیزاده، قالیباف، لاریجانی) و مرحله دوم را شاهزاده و گدا (رفسنجانی، احمدی نژاد) گفته اند.

در ادامه اخبار آقای مهدی پدران اخباری از وضعیت دیگر زندانیان دانشجو در شهرهای دیگرچون تبریز صحبت نموده و در خصوص رد صلاحیت 800 نفر از دانشجویان قبول شده در کنکور  پذیرفته شده به دلیل بهائی بودن اجازه ثبت نام در دانشگاه را نداشتند.

خانم تیرگری در اخبار ماه از تولد بابک خرمدین در تیر ماه نام برده و ضمن توضیحی در خصوص این شخص و مبارزاتش در دوران خلفای عباسی از حضور گسترده مردم آذربایجان در مراسم سالروز تولد این شخص در قلعه بابک خرمدین ( کلیبر) صحبت نموده و گفتند که:

این نظام حتی از این حضور هم وحشت نموده و دستور بازداشت بسیاری از مردم را دادند و نیروهای بسیاری را برای کنترل مسیر قرار داده است و این جای شگفتی دارد که این رژیم با این همه امکانات مالی گسترده و داشتن مزدوران فراوان از حضور مردم برای یک روز و یاد یک قهرمان ملی به هراس افتاده و عده بیش از 1000 نفر را بازداشت نموده است و پس از اعلام گزارشاتی بسیاری از روزنامه نگاران و سایت ها و وبلاک های را که در این خصوص نوشته بودند فیلتر نمود.

و سپس در بخش سخنرانی آقای خلیل رئیسی در خصوص انتخابات ریاست جمهوری و امکان کار رئیس جمهور طبق قانون اساسی مطالبی را عنوان و سپس جایگاه و نحوه انتخاب احمدی نژاد را در آینده بررسی و مطرح نمودند.  در ادامه سخنان به مسئله بستن شدن دانشگاه ها در ابتدای انقلاب به بهانه انقلاب فرهنگی توضیحاتی دادند که در این خصوص خانم مریم تیرکری هم از وضعیت آنموقع مطالبی را مطرح نمودند.

در ادامه جلسه آقای امیر خزائی 2 ماده 17 و 18 از اعلامیه جهانی حقوق بشر را قرائت و با وضعیت ایران فعلی مقایسه نمود که از عمده مطالب ایشان گفتند که در ایران فقط 4 دین (سنی، مسیحی، یهودی، زرتشتی) فقط حق زندگی دارند ، اینان حتی حق تبلیغ آئین خود و یا حق مدیریت های رده بالای مملکتی و یا قضاوت و ... را ندارند و دیگر ادیان و مذاهب که اساساً در ایران حق حیات ندارند .

در ادامه خانم مریم تیرگری نحوه عمل ماده 18 در این را بازنگری نموده و می گوید که زنان در ایران نیمه مردان هستند که این خودش نقض آشکاری از حعلامیه جهانی حقوق بشر است ولی از این نقض فاحش تر محاسبه زن زرتشتی در مقابل مردان یک چهارم می باشد .

در ادامه جلسه آقای سومر کرامت در خصوص زبان مادری و دلایل ایجاد یک کنوانسیون در خصوص وضعیت زبان مادری صحبت کردند .

این بحث در جلسه مورد بحث قرار گرفت و عقایدی در خصوص الزام در بودن زبان رسمی وجود داشت که در این رابطه آقای شفائی با ابراز مخالفت در بودن زبان رسمی ولی آزادی در انتخاب زبان دوم و حق و ارزش دادن به زبان مادری را تائید و توضیحاتی دادند و مقرر شد که ادامه این بحث در جلسه آینده ادامه پیدا کند .

در پایان مقرر شد که آقای آرمین افرازی مسئول جلسه و امیر خزائی و شاهرخ الیاسی تحلیل اخبار ماه و سومر کرامت 3 ماده 19-20-21 اعلامیه جهانی حقوق بشر را باز خوانی و با وضعیت ایران مقایسه نماید . و شاهرخ الیاسی برای سخنرانی در خصوص زبان مادری انتخاب گردید و مقرر شد بقیه دوستان در این خصوص مطالعه بیشتری نموده که پس از پایان صحبت آقای الیاسی پرسش و پاسخ و بحث عمومی داشته باشیم .   جلسه در ساعت 1630 خاتمه یافت.

صورت جلسه عمومی تیر ماه کانون دفاع از حقوق بشر در ایران - شاخه الدنبورگ - لر

تنظیم : حسین رضی

جلسه افتتاحیه شاخه الدنبورگ و لر کانون دفاع از حقوق بشر در ایران در روز پنجشنبه  005.07.14 درهایم بلاکن بورک با حضور رییس هیئت رئیسه کانون دفاع از حقوق بشر در ایران آقای  منوچهر شفایی و عده ای از ایرانیان مقیم هایم و شهرهای مختلف  برگزار شد.

ابتدا آقای خلیل رییسی مسئول شاخه بعنوان مسئول جلسه با عرض خیر مقدم ، جلسه را در ساعت 15 آغاز نموده و سپس آقای شفایی تاریخچه ای از حقوق بشر و میثاق های مربوطه و ارزش حقوق بشر در جهان فعلی و سپس  از فعالیت های کانون در چند سال گذشته به حاضرین توضیح داده و در ادامه توضح مفصلی در خصوص مقایسه اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق های آن و ارتباط  آن با جمهوری اسلامی ایران و بررسی مواردی از نقض حقوق بشر در ایران بود

سپس جلسهً پرسش و پاسخ بر گزار شد که افرادی که سوالی در رابطه با حقوق بشر و کانون دفاع از حقوق بشردر ایران داشتند. که توسط آقای شفایی پاسخ داده شد.

در ضمن ادامه جلسه بین حضار بحث و گفتگویی در مورد مسایل حقوق بشری از جمله در خصوص مجازات اعدام و یا قصاص مطرح شد که در بحث اکثر حاضرین نظرات خود را اعلام نمودند و بر اساس پیشنهاد مسئول جلسه قرار شد که همین بحث در جلسه آینده مطرح شود .

بعد از موارد مذکور 15 دقیقه دقیقه استراحت و پذیرایی برگزار شد

در بخش بعدی جلسه خانم فرنوش عرفان یمسئول کمیته دفاع از حقوق ادیان در خصوص وضعیت ادیان در ایران سخنرانی نموده و از میان حاضرین برای همکاری دعوت به عمل آمد

در این جلسه چند تن از حاضرین برای عضویت در کانون علاقمند شده و ثبت نام نمودند و مقرر شد که در اولین جلسه ماهانه کانون که در برمن برگزار می شود حاضر شوند .

در پایان مقرر شد که در جلسه آینده سه شنبه 9 آگوست 2005 در ساعت 15.30 همین محل برگزار ضمن اجرای برنامه جلسه، نسبت به انتخاب دو نفر هیئت رئیسه و مسئولین کمیته ها از میان کاندیدا ها رای گیری شود. از اینرو از هیئت رئیسه کانون برای حضور در این جلسه دعوت به عمل آمد.

و سپس جمع توافق نمود که در اولین 3 شنبه هر ماه راس ساعت 15.30 جلسات ماهانه که شامل ( اخبار تحلیلی ماه و سخنرانی و خواندن و تفسیر مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر اقدام شود ) برگزار گردد .

در پایان آقای حسین رضی به عنوان مسئول جلسه آینده و آقای مهدی پدران و خانم فرنوش عرفانی مسئول تهیه اخبار ماه و تحلیل آنها انتخاب شدند و سپس خانم عرفانی برای قرائت 3 ماده از مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر و مطابقت آن ها با شرایط و اوضاع روز ایران انتخاب و سپس آقای علیرضا قیدی به عنوان سخن ران جلسه انتخاب گردیدند .

جلسه در ساعت 1830 خاتمه یافت .

جلسه عمومی ماهیانه تیر ماه کانون دفاع حقوق بشردر ایران- شاخه براکه - برمن هافن

تنظیم : نازنین مویدی

جلسه عمومی ماهیانه کانون دفاع حقوق بشردر ایران- شاخه براکه - برمن هافن  سه شنبه 19 یولی  در ساعت 1530 اغاز شد  ابتدا جلسه به مسئولیت خانم مویدی اغاز پس از خیر مقدم به حاضرین از خانم مژگان آزاد دعوت نمودند که نسبت به اخبار ویژه ماه گذشته در ایران صحبت نمایند .

ایشان ابتدا از قتل فجیع جوان مهابادی شوانه سید قادری به دست ماموران دولتی که پس از مجروح نمودن این جوان وی پشت ماشین بسته و بدور شهر گرداندند و فردای هم مردم پس از دیدن جسد لهیده شده این جوان به حرکت در آمده و اینک چند روز است که این شهر در تنش و درگیری می باشد و سپس در خصوص قتل یک مامور سپاه در شمال که گویا از قتل قاسملو در اتریش اطلاعاتی و مدارکی دال بر دست داشتن احمدی نژاد در این ترور داشته که بدستور کشته شده است .

در ادامه خانم مویدی در خصوص تظاهرات دانشجویان مقابل درب دانشگاه برای آزادی گنجی و زرافشان و دیگر زندانیان سیاسی اقدام نمودند اعلام نود که در این  تجمع بیش از  پنج هزار نفر حاضر بودند که با برخورد  وحشیانه نیروهای انتظامی بر خوردار شدند که در ان تظاهرات خانوادهای زندانی های سیاسی از جمله خانم  معصومه شفیعی و دخترش هم حضور داشتند و طی مصاحیبه ایی که بی بی سی  و رادیو صدای المان  با خانم معصومه شفیعی داشت . ایشان گفتند که دخترم چندین ضربه باتوم خورده است و سایر تظاهرکنندگان با برخورد وحشیانه نیروهای انتظامی مواجه شدند و در نهایت به گروههای پراکنده تبدیل شده و شعارهای گنجی آزاد باید گردد /زندانی سیاسی ازاد باید گردد /وووو  سر دادند و وی اضافه نمود که هیچ گونه بی احترامی از سوی تظاهر کنندگان به نظام نشد و حدود سه تا چهار ساعت به طول انجامید و عده ایی هم بازداشت شدند .

 و در ادامه از وضعیت اکبر گنجی روزنامه نگار و افشا کننده رازهای قتل های زنجیره ای صحبت نموده و گزارشی را که تهیه نموده بودند بشرح زیر قرائت نمود 

اکبر گنجی، روزنامه نگار ايرانی، به بيمارستان منتقل شده است.

 

معصومه شفيعی، همسر آقای گنجی، به بی بی سی گفت که همسرش از زندان به بيمارستان "ميلاد" منتقل شده است.

خانم شفيعی گفت که وی برای ملاقات همسرش به اين بيمارستان رفته اما اجازه ملاقات به وی داده نشده است. وی اظهار اميدواری کرد تا مقامات به وی اجازه ديدار باهمسرش را بدهند.

وی گفت تا زمانی که موفق به ديدار همسرش نشود، نمی تواند در خصوص سلامتی او و وضعيت جسسمانيش اظهار نظری بکند. اما وی تاکيد کرد که نگران حال همسرش است.

آقای گنجی بيش از 36 روز است که در اعتراض به نحوه رفتار مقامات با وی و نگه داشتنش در زندان در اعتصاب غذا بسر می برد.م

در همين حال سعيد مرتضوی دادستان عمومی و انقلاب تهران گفت که آقای گنجی برای جراحی و "درمان مينيسك پای راستش"، به بيمارستانی در خارج از زندان منتقل شد.

او گفت که شورای پزشكان در نامه‌ای خطاب به زندان اوين اعلام کرد كه "مينيسك پای راست آقای اكبر گنجی پاره شده و احتياج به عمل جراحی دارد."

 

آقای مرتضوی در گفتگويی با خبرگزاری جمهوری اسلامی ايران (ايرنا) تاکيد کرد که آقای گنجی "اساسا در اعتصاب غذا نبوده و بصورت مرتب مواد غذايی و پروتئينی مصرف می‌كند" و شورای پزشكان متخصص بعدازظهر جمعه گذشته او را معاينه کردند.

که بدیهی این یک دروغ کامل است و با تصویر ایشان متوجه می شوید که چگونه تغذیه می شود و از دیگر عجایب اینکه ایشان مشکلات جسمی متعدد دارد ولی برای معالجه مینسک پا به بیمارستان اعزام می شود که این گویای حوداث ناگواری برای اکبر گنجی خواهد بود.

و خانم آزاد در پایان اخبار سیاسی در خصوص انتخاب محمود احمدی نژاد به ریاست جمهوری که نشانه آغاز سرکوب های دیگری در ایران را هشدار می دهد .و در خبر دیگری که  یکی از ماموران سپاه پاسداران به نام سرهنگ مرتضی متین فر که شامگاه چهار شنبه در شهرک شهید محلاتی تهران با ضربه های  متعدد چاقو به قتل .رسیده بود و سپس جسدش را اتش زده بودند را گزارش نمودند.

در پایان مقرر شد که خانم مژگان آزاد مسئول جلسه باشند .جلسه در ساعت 1800 خاتمه یافت     

.         

اکبر گنجی در شرایط بحرانی همچنان مقاومت می کند

تتنظیم: محمد خزینه دارلو

 • عيسي سحرخيز: وضعيت آقاي گنجي به جايي رسيده است که خداي نا کرده يک حادثه ناگوار ميتواند يک شُک در جامعه ايجاد کند.

• معصومه شفيعي: چشمانش به سختي ميبينند. سطح الکتروليت ها، بويژه پتاسيم به مرز بحراني رسيده است، کاهش بيش از اين موجب خلل در کار کليه ها خواهد شد.

• ماموران با نوجوانان حامي گنجي درگیر شدند. این ماموران با خشونت هر چه بيش تر به عده اي جوان و نوجوان که براي اعلام حمايت از گنجي جمع شده بودند، حمله بردند و چهارده نفر از آن ها را دستگير کردند

شهروند - خسرو شميراني: به سختي ميتواند خود را کنترل کند. پس از چند جمله اول بغض بزرگي که مانع از جاري شدن کلمات وي ميشد منفجر ميشود. يکي از دوستان خانواده مي گويد: "او همچون کوه است، نيمه ي ديگر گنجي است."

اما آنچه همسر، مادر و فرزندان گنجي امروز با  آن مواجه شدند اشک کوه را جاري ساخته است. معصومه شفيعي ساعتي پس از بازگست از ملاقات همسرش چنين توضيح ميدهد: "روز سختي بود. گنجي چند روز پيش گفته بود که امروز ، " روز مادر"، همراه با مادر وي و فرزندانم به ملاقات او بروم، اما اي کاش نرفته بودم. حالش خيلي بد است. نميتواند راه برود. چشمانش به سختي ميبينند. ميگفت در سه روز اخير تنها ١٢٠ صفحه از رماني را که در دست دارد خوانده است. چشمانش بيش از اين امان نميدهند. اين در حالي است که او در حالت عادي هر روز يا هر دو روز يک کتاب ميخواند. ..."

بغض دوباره در گلويش گره ميخورد، راه بر کلامش ميبندد و ...

پوزش ميخواهد و ادامه ميدهد: "کولر اتاق خاموش است اما بدون پتو احساس سرما ميکند." و سپس ميافزايد که در قرنطينه ي بيمارستان ميلاد،  به جز خانواده هيچکس، حتي وکلايش امکان ملاقات گنجي را ندارند."

آقاي عيسي سحرخيز که به عنوان معتمد اکبر گنجي عضو تيم سه نفره اي است که با مسولان قضايي در باره شرايط وي مذاکره کرده است ميگويد: " گنجي تضمين ميخواهد که طرف مقابل به نتايج مذاکرات پايبند بماند اما ما کسي را نيافتيم که چنين تضميني بدهد. به همين دليل ظاهرا مذاکرات مفهوم خود را از دست داده اند.  اين اواخر طرف مقابل خواسته است که سحرخيز از دور مذاکزات حذف بشود و طبيعتا آقايان حجاريان و تهراني اين شرط را نپذيرفته اند. "

او مي افزايد: "دوشنبه تعدادي وبلاگ نويسان براي همدردي با گنجي و خواندن دعا به بيمارستان ميلاد رفته بودند. گفته ميشود بين ١۴ تا ۴٠ نفر دستگير شده اند که از آنها اطلاعي در دست نيست."

با توجه به تلاشهاي انجام شده، وضعيت اکبر گنجي و بن بست موجود از آقاي  سحرخيز ميپرسم آيا دعوت به حضورمردم در خيابان براي حمايت از اکبر گنجي به عنوان يک راهکار براي دوستان اصلاح طلب وي مطرح است. ميگويد: "ما هيچ چيزي را رد نميکنيم. به نظر ما وضعيت آقاي گنجي به جايي رسيده است که خداي نا کرده يک حادثه ناگوار ميتواند يک شُک در جامعه ايجاد کند. ممکن است حرکات ناخواسته اي ايجاد شود که ابعاد آنها، از آنچه شما به آن اشاره کرديد بسيار گسترده تر باشد. البته جربان مقابل در پي سرکوب بر خواهد آمد. با اين وجود به دلايل انساني و وخامت وضع آقاي گنجي، دوستاني که در تلاش براي تغيير وضعيت ايشان هستند، هيچ راهي را از نظر دور نمي کنند."

يک نويسنده عضو کانون نويسندگان ايران، شرايط حاضر و احساسات خود را در اين جمله خلاصه ميکند: "گنجي ستاره اي است که نبايد غروب کند."

روزنت "روز" نیز در گزارشي نوشته است: ماموران با نوجوانان حامي گنجي درگیر شدند. این ماموران با خشونت هر چه بيش تر به عده اي از جوان و نوجوان را که براي اعلام حمايت از گنجي جمع شده بودند، حمله بردند و چهارده نفر از آن ها را دستگير کردند

"روز"  افزوده است: مرتضوي خود از نوجوانان در دادگاه فرودگاه بازجوئي کرد.همزمان با افزايش مراقبت هاي امنيتي در اطراف و داخل بيمارستان ميلاد که از هفته گذشته با انتقال اکبر گنجي به آن جا در موقعيت ويژه اي قرار گرفته و رفت و آمد همه افراد به درون آن کنترل مي شود، خبر رسيد که ماموران با خشونت هر چه بيش تر به عده اي از جوان و نوجوان را که براي اعلام حمايت از گنجي جمع شده بودند، حمله بردند و چهارده نفر از آن ها را دستگير کردند.

شاهدان عيني گزارش داده اند که در ميان دستگير شدگان نوجوان زير ۱۸ سال نيز ديده مي شدند که دستگيريشان با اعتراض دو نفر از حاضران روبرو شد اما ماموران سعيد مرتضوي حاضر به شنيدن هيچ توضيحي نبودند و هشت دختر جوان را سوار ميني بوسي کردند که آماده شده بود و به گفته خودشان به اوين انتقال دادند. گفته شده دو نفر از دخترهاي نوجوان گريه مي کردند اما شعار مي دادند که اکبر گنجي بايد آزاد شود. خبر رسيده که بازجوئي از دستگير شدگان توسط مرتضوي در دادگاه مستقر در فرودگاه مهرآباد صورت گرفته است.

گفته مي شود به والدين اين گروه از نوجوانان تاکيد شده است که نبايد خبر بازداشت فرزندانشان را به کسي بگويند و گرنه فرزندانشان دچار مشکل بيش تري خواهند شد. به همين خاطر از روز دوشنبه هيچ خبري از دستگيري آنان منتشر نشده است.

برخي از تحليل گران احتمال مي دهند که با توجه پرونده سازي هاي اخير کيهان، بازداشت دستجمعي اين نوجوانان و جوانان، بخشي از سناريوي مرتضوي و عواملش باشد تا دستگيرشدگان را وادار به اعتراف هايي براي زمينه سازي دور جديدي از برخورد هاي امنيتي با مدافعان حقوق بشر کنند.

دستگيري خبرنگار

در همان زماني که درگيري و دستگيري دختران و پسراني که به حمايت گنجي جمع شده بوند ادامه داشت ماموران امنيتي داخل بيمارستان با تلفن همراه مرتضوي را با خبر کردند که خبرنگاري را گرفته اند که خواستار ملاقات و مصاحبه با رييس بيمارستان شده بود. گويا دستور دستگيري فوري او صادر مي شد. وي کسي نبوده است جز مسعود باستاني.

اين روزنامه نگار، در سال هاي گذشته با خبرگزاري ايلنا و روزنامه هاي مختلف اصلاح طلب همکاري داشته و به خاطر فعاليت هاي رسانه اي خود، دادگاهي شده است. دادگاه تجديد نظر، اخيراً حکم ۶ ماه زندان مسعود باستاني در زندان اراک را تاييد کرده است. با توجه به اين که در زندان اراک، احتمال زنداني شدن اين روزنامه نگار در ميان جنايتکاران حرفه اي وجود دارد، فعالان حقوق بشر از وضعيت آتي او، به ويژه در پي دستگيري اخير، به شدت ابراز نگراني مي کنند.

آخرين گزارش مسعود باستاني در شماره روز ۲۲ تير در "روز" چاپ شد و به گفتگوي وي با سيف زاده وکيل مدافع پرونده قتل زهرا کاظمي اختصاص داشت.

اقرار رژیم به شکنجه در زندان ها

امیرخزائی

در فروردین 1383 بر اساس دستور شاهرودی هيات نظارت و بازرسی حفظ حقوق شهروندی در زندان ها تشکیل گردید و عباسعلی عليزاده، رييس كل دادگستری استان تهران و رييس هيات نظارت و بازرسی حفظ حقوق شهروندی، اقدامات انجام شده در رابطه با حفظ حقوق شهروندی را طی گزارش مفصلی به آيت‌الله هاشمی شاهرودی، رييس قوه‌ی قضاييه تقديم كرده و اعلام نموده است .

استفاده از چشم‌بند، ضرب و شتم متهمان، تعيين تكليف نشدن متهمان و طولانی شدن مدت تحقيقات، زندان برای نوجوان ١٣ ساله به خاطر دزديدن يك مرغ در بدترين بازداشتگاه‌ها، نگهداری پيرزن متولد ١٣١١ در زندان به‌خاطر ناتوانی مالی، دستگيری زنی به جای شوهرش كه متهم به جرايم مواد مخدر و متواری است، بلاتكليف بودن ١٤٠٠ زندانی يكی از زندان‌ها و... از موارد بارز نقض حقوق شهروندی است كه هيات نظارت و بازرسی حفظ حقوق شهروندی در چند ماه بررسی خود از بازداشتگاه‌ها به آن رسيده است كه به دنبال پيگيری‌های خبرنگار ايسنا از سوی رييس دادگستری تهران در اختيار اين خبرگزاری قرار گرفت.

در گزارش تهيه‌شده از سوی هيات نظارت و بازرسی حفظ حقوق شهروندی، گزارش بازرسی از بازداشتگاه آگاهی تهران، بازداشتگاه سازمان حفاظت اطلاعات ارتش، بازداشتگاه اماكن، بازداشتگاه حفاظت اطلاعات وزارت دفاع موسوم به ٦٤، بازداشتگاه حفاظت اطلاعات نيروی انتظامی، زندان رجايی‌شهر، بازداشتگاه حفاظت اطلاعات سپاه، بازداشتگاه اطلاعات سپاه، بند ٢٠٩ وزارت اطلاعات زندان اوين، بازداشتگاه آگاهی در شهرری، ستاد مبارزه با مواد مخدر ری، بازداشتگاه كلانتری ١٦٠ خزانه، زندان قزل حصار كرج واحد ٣، ندامتگاه خورين ورامين، بازداشتگاه آگاهی ورامين، بازداشتگاه آگاهی شهريار، بازداشتگاه ستاد مبارزه با مواد مخدر شهريار، از دادگاه انقلاب اسلامی تهران و دادسرای ناحيه ٧ انقلاب و ذكر شده كه در آن از وجود موارد بارز از نقض حقوق شهروندی خبر داده شده است كه هيات مذكور افراد متخلف را شناسايی و با برخی از آنها برخورد كرده است.

پيرو دستورالعمل رييس قوه‌ی قضاييه، دادگستری استان تهران اقدام به اختصاص شعبی برای رسيدگی و جمع‌آوری شكايات واصله درباره‌ی نقض حقوق شهروندی كرد كه شعبه ٧٩ دادگاه كيفری، شعبه ١٠٥٩ دادگاه عمومی تهران، شعبه دوم بازپرسی دادسرای تهران، شعبه‌های دوم و پنجم دادگاههای نظامی تهران شعبه ١٢ بازپرس و شعبه اول دادياری دادسرای نظامی تهران در اين راستا و در جهت سهولت مراجعه شهروندان و رسيدگی سريع‌تر به شكايات واصله در خصوص حقوق شهروندی تعيين شدند.

تاكنون ١٤٣ شكايت به اين هيات واصل شده است كه يكی از آنها مربوط به شخصی است كه از دی ماه سال ١٣٦٧ در زندان به سر می‌برد كه در پرونده بازداشتی وی هيچ‌گونه سابقه‌ای از سوی مرجع قضايی يا حكم محكوميت وجود ندارد.

در اولين بازرسی خود گزارش بازرسی‌های خود از بازداشتگاه‌های حفاظت و اطلاعات، آگاهی و اطلاعات نيروی انتظامی، حفاظت اطلاعات ارتش در مورد وضعيت زندانيان و مسائل مربوط به بهداشت و نحوه‌ی ملاقات زندانيان و شيوه‌های اتخاذ شده در مورد احضار، جلب و نحوه دستگيری آنها را جمع‌آوری و در مورد احضار و برخورد با افراد خاطی تصميماتی اتخاذ كرد.

در اين گزارش آمده است كه تعداد ١٤٠٠ نفر زندانی در زندان رجايی شهر بلاتكليف هستند كه وضعيت آنها بايد بررسی و چنانچه توسط مراجع ذی‌ربط تقصير يا قصوری صورت گرفته باشد، اقدام قانونی صورت گيرد. در مرحله‌ی ديگری از بازرسی‌های خود به زندان رجايی‌شهر مراجعه می‌كند و در كمال تعجب شاهد وجود پيرزنی متولد ١٣١١ در زندان می‌شود و در صحبت با وی متوجه می‌شود كه او چهار ماه است در زندان به سر می‌برد، اين پيرزن منزلش را به سه افغانی رهن داده كه چون نتوانسته رهن را به آنها برگرداند در زندان به سر می‌برد يا در اين زندان خانمی می‌گفت چون به شوهرش تهمت مواد مخدر زده شده و وی متواری است، او را به جای شوهرش دستگير كرده‌اند. از جمله موارد مهم اين گزارش نابسامانی‌های محيط بازداشتگاه‌هاست. در بخش‌نامه آيت‌الله هاشمی شاهرودی تاكيد شده كه فضای هر بازداشتگاه نبايد از ١٢ متر كمتر باشد در حالی كه بر اساس اطلاعات به دست آمده در جريان بازديد هيات نظارت و بازرسی حفظ حقوق شهروندی، متهمانی وجود داشتند كه طی ٨ يا ٩ ماه در فضای كمتر از يك متر بازداشت شده بودند.

عليرغم تمام تاكيدات قانونی بر ممنوعيت شكنجه، گزارش تهيه شده از سوی هيات وجود شكنجه و انفرادی را در بازداشتگاه پذيرفته و درصدد انجام اقداماتی برای حل آن هستند. در اين گزارش اقرار با اكراه فاقد اعتبار دانسته شده است و استفاده از چشم بند كه در جريان بازرسی‌ها با آن برخورد كردند را مورد انتقاد شديد قرار دادند.

هنگام مطالعه‌ی گزارش تهيه شده به بازداشت نوجوان ١٣ ساله به خاطر دزديدن يك مرغ به مدت شش روز در بدترين بازداشتگاه ورامين برخورد كردم؟

همچنين در اين گزارش عنوان شده كه هيات نظارت بر حفظ حقوق شهروندی خواستار آن شده است كه مواردی از احتمال تعرض به دختران و زنان بازداشت‌شده و زندانی مورد بررسی قرار گيرد و نتايج اين بررسی به اطلاع هيات رسانده شود.

با این گزارشات اين سوال برايم مطرح شد چه كسی بايد پاسخگوی اين موارد كه نقض بارز حقوق شهروندان است باشد؟

آيا می‌توان حقی كه تضييع شده را به صاحبش برگرداند؟

خسارت‌های مادی و معنوی ناشی از اين سهل‌انگاری‌ها را چه كسی جبران خواهد نمود؟

رأی مردم

مینا بگوهی 

سالهائی که میگذرد یک دوره هست و تمام میشود.هر دوره ای هم اسمهای خودشونو دارند.امااون قدرتی که بتواندتاریخ را صاف کند برای آینده اون مهمه.دائم میگویند توسعه اقتصادی،هیچ توسعه ای از توسعه دیگر جدا نیست.

اقتصاد فرهنگ را می آورد، فرهنگ سیاستو میسازه. سیاست ا قتصاد را میاره ،این یعنی ارتباط با اقتصاد جهان. اقتصاد جهان هم یا حداقل بخش مهمی از آن یعنی آمریکا، آنوقت میشد پر شرط و شروط. توسعه اقتصادی و سیاسی جمعشون با هم میشد یه اجرا، اما این اجرا قدرت میخواد، این ارکستر باید درست بزند، اول این و دوم اون نداره،یه زنجیره، دست رهبر که بالا میره آرایش و کمپوزیسیون این ارکستر باید درست باشد.ویولون دوم کمر به قتل ویولون اول نبنده، آنموقع ما صاحب یک موسیقی اجتماعی صحیح با یه خلاقیت واقعی هستیم.

این ارکست روکی انتخاب می کند؟

فعالیتهای اپوزسیون خارج از کشوروداخل و ارتباط آنها با وضع فعلی ایران. برای نتیجه گرفتن از این فعالیتها پیدا کردن یک هدف مشترک است( آزادی، حاکمیت مردم، دموکراسی ). 

 با حکومتی روبرو هستیم که هیچکدام از این اصول را عملأ نه رعایت می کند و نه ذاتأ با آن همگن است.

برخوردی که همگی پس از انقلاب تجربه کرده ایم، ما را به این نتیجه می رساند که تنها از طریق پیدا کردن یک راه حل سکولار هست که میتوانیم دموکراسی را در مملکتمان پایه ریزی کنیم.حکومت دینی یا دخالت مستقیم دین در حکومت، اساس گرفتاری ما از بدو پدیدار شدن حکومت اسلامی است و امروز به اعتراف بسیاری از افرادکه در خود نظام بوده اند یا همکاری داشته اند، نه تنها مملکت را در وضع بدی می بینند ، بلکه به خود مذهب هم آسیبهایی رسیده که تنها بدلیل دخالت مستقیم مذهب در حکومت بوده و کاملأ مشهود است. برای دستیابی به نوع گرایشمان برای شکل تازه نظام در آینده و دموکراسی سکولار،هر گرایش سیاسی که به اساس دموکراسی و مردم سالاری اعتقاد دارد. چه چپ و چه راست، چه مشروطه خواه چه جمهوریخواه و یا هر نوع حکومت دیگری در این موقعیت و مقطع زمانی همه باید در عمل همسو، هم فکرو هم منظور باشند. این هدف والا و ملی که ماورای اهداف مسلکی و ایدئولوژی قرار می گیرد امروز اولویت دارد. پس اولویت فعلأ آزادی ایران است.

زن؟ اسلام- زن؟ و جمهوری اسلامی

(قسمت اول)                       

چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست

 سخن شناس نه ای جان من، خطا اینجاست

در نشریه قبل مقاله ای تحت عنوان زن ؟ و اسلام چاپ گردیده بود که در آن با اشاره به آیاتی از قران، از ظلم رفته به زنان توسط اسلام ادعا شده بود . از آنجا که مسئله زنان و حقوق ایشان از دیر باز بویژه  در زمان کنونی مورد توجه محافل حقوق بشر بوده و از مسائل مهم روز بشمار می آید و از طرف دیگر با توجه به دین اکثریت قریب به اتفاق مردم کشورمان که اسلام می باشد لازم دیدم سلسله مقاله ای تحت این عنوان ارائه گردد تا اولا خوانندگان محترم نظر اسلام را در مورد زنان دانسته و هم مقایسه ای با قوانین و منشور حقوق بشر گردیده و هم تفاوت آنچه را که نظر واقعی  اسلام بوده با انچه امروز بنام اسلام توسط رژیم جمهوری اسلامی ارائه می گردد آشکار شود.

اکثریت محافل مترقی ویا متمدن کنونی با برابر دانستن کامل زنان با مردان در تمامی امور سعی دارند ضمن جذب زنان ، حقوق از دست رفته آنان را باز یافته و از ظلم مضاعف بر آنان جلوگیری نمایند .

اما نکته مهمی که در مقدمه این بحث لازم است یادآوری گردد اینستکه  آیا مبارزه برای احقاق حقوق زنان که به واقع مورد ستم تاریخی قرار گرفته اند مستلزم برابر دانستن آنان با مردان در تمامی شئون زندگی است ؟

یا اینکه این برابری نیز خود یک نوع ظلم به زنان است ؟ اگر فکر کنیم که انسان اعم از زن و مرد متشکل از جسم و روح  می باشد با اندکی تفکر درمی یابیم که نه فیزیک بدن و جسم مردان با زنان برابر است  و نه روح و روان آنان .

در اینکه زنان از نظر فیزیکی با مردان فرق دارند شکی نیست . اما اینکه آیا ایندو از نظر روح و روان و متافیزیک نیز با یکدیگر فرق دارند جای سئوال است .

دقت گردد که صحبت از بهتری یا بدتری  نیست بلکه صورت مسئله وجود اختلاف در این دو است. زنان عموما از روحیه ای لطیف تر نسبت به مردان برخوردارند و احساسات و عواطف در زندگی آنان از جایگاه ویژهای برخوردار است. آنان بیشتر روابط خود را با پدیده های اطراف خود بر اساس عواطف بنیان می نهند عموما دارای قلبی لطیف و زودرنجند.

در مقابل ، مردان اساس روابط خود را با پدیده های اطراف بصورت عقلی و ریاضی برقرار می کنند . خشونت و جنگ با طبع مردان بیش از زنان سازگاری دارد . در کشاکش زندگی زناشوئی زنان به لحاظ عواطف صدمه پذیر تر از مردان میباشند. این نمونه و دههامورد  دیگرحاکی از تفاوت روحیه و صفات مردان وزنان می باشد البته ذکر این نکته ضروری است که بعضا زنانی یافت میشوند که بیش از مردان با مسائل عقلانی بر خورد کرده و فاقد احساسات لطیف زنانه میباشند و یا لعکس مردانی یافت می شوند که فوق االعاده روحیه ای لطیف و احساساتی عمیق دارند اما ما باید در بررسی هر موضوعی عموم و یا بیشترین را در نظر بگیریم و استثنا ها نمی تواند مبنای قضاوت و بررسی ما باشد .

در همه امور استثنا وجود دارد ولی قوانین بر اساس اکثریت پایه گذاری میشود. بنابراین اساس این فرض که زنان کاملا با مردان برابرند و هیچ تفاوتی میان ایندو نمی باشد و میبایستی در تمامی شئون برابری کامل آنان را مبنا قرار داد از باطل بوده و ریشه و مبنای منطقی و فلسفی ندارد. اگر ما از زنان انتظار داشته باشیم که دقیقا مساوی ساعات کار مردان در خارج از خانه شاغل باشند ویا دختران هم پایه و همدوش پسران در صورت بروز جنگ در صحنه نبرد حضور یابند و یا مسئولیت درآمدجهت هزینه های زندگی مشترک بطور مساوی بر دوش آنان باشد ! آیا این برابری لطف و احقاق حقوق زنان است ؟

و یا بالعکس ظلمی و باری مضاعف بر دوش آنها؟

زنان و مردان با داشتن جسم و روح یکسان و در مواردی متفاوت! اما مکمل یکدیگر برای تشکیل زندگی مشترک در کنار یکدیگر آفریده شده اند. آنان بیش از نود مشترکات روحی و جسمی دارند امادر  مواردی نیز با یکدیگر تفاوت دارند و این تفاوت هاست که اساس زندگی مشترک آنان و جاذبه با هم بودن، را تشکیل میدهد برابر بودن کامل احساسات و عواطف زندگی را خسته کننده و غیر جذاب می نماید.

 

با یاد و تأملی بر نقد سانسور

 حمید بیات

یکروز پس از انتخاب به اصطلاح دمکراسی ریاست جمهوری در ایران، و اعترا ض گسترده ، که اتفاقأ از بحث برانگیزترین موضوعات، اعتراض کروبی ریاست مجلس سابق و رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت به تقلب آرأ و نامه بیش از یکصد وهشتاد نماینده به رفسنجانی بخاطرصبرو حوصله فراوان و عدم واکنش به چنین موضوعی که کلأ از مقا له ما خارج است، دست بر قضا تلویزیون را روشن کردم و مصاحبه تلویزیونی رئیس جمهوری جدید المحبوب ایران را دیدیم، ( چقدر محبوبانه لبخند می زدو خوشحال بود که چنین منصب دولتی بزرگی را که در خواب هم نمی توانست ببیند را به چنگ آورده و در کمال ناباوری و بسیار ناشیانه به سئوالات رسانه ای جواب می گفت ) شاید شما هم یکشنبه 26 یونی ( 5 تیرماه ) ساعت پنج سری به برنامه های ایران در تلویزیون زده باشید و خودآگاه باشید از موضوعات آن ولی بعد از چندین سری طرح سئوال که به وضوح می توانستی از طراح سئوال شخصیت و نوع نگرش و حتی روزنامه او را که از چپی یا راستی هاست را تشخیص داده جالبترین قسمت شروع می شود، ( البته نادیده میگیریم که بعضأ سئوالها حتی جواب هم نداشت و طراح هاج و واج می ماند که جدأ این آقا رئیس جمهور هستند یا ... )مخصوصأ وقتی سئوال شد که با عدم شناخت شما از سیاست و چهره نا آشنای شما در سیاست کار خود را چگونه انجام می دهید، ایشان فرمودند رئیس جمهور نباید یک سیاستمدار باشد بلکه باید مدیرلایقی باشد، که احتمالأ این درجه را نیز خودشان برای خودشان در نظر گرفته اند و از همه بدتر اینکه چندین مرتبه اعلام نمودند من مهندس هستم و دکتر واستاد دانشگاه و ..... که باز هم خدا را شکر که پا را بیش از این فراتر نگذاشت چون خرید چنین درجاتی در ایران مخصوصأ بعد از انتخابات مجلس بسیار زیاد شده و فعلأ درجه دکترا هنوز قیمتش معلوم نیست ! ) آری قسمت مهم این بود که پیرمردی مسن احوال پشت تریبون قرار گرفت و با نام خدا و ائمه حرفش را آغاز نمود و گفت:

 پیامبر اسلام فرمود شکم گشنه دین و ایمان ندارد و حال ما در جامعه ای زندگی می کنیم که فقر و گرسنگی و فحشا و زنا و ربا، قاچاق مواد مخدر و بیکاری بیداد می کند و قاچاقچیان دست در دست سیاستمداران و قدرت مداران حاکم ! ؟

صدا قطع شد. به همین راحتی، انگار چهار نفر علاف بیکار آمده اند مصاحبه یا جامعه جهانی که خبرنگاران را جهت اطلاع رسانی فرستاده ....

مجری سراسیمه وارد عمل شد و طبق معمول گفت وقفه پیش آمده در صدا در حال رفع میباشد، و ما فقط دست زدن چند خبرنگار را دیدیم که نمی دانستند با این کار چه گوری برای خودشان خواهند کَند، و آقای دمکراسی جدید ایران را در حال پاک کردن عرق خود، چون مانند لبو کمی سرخ شده بودند و دائمأ مانند نواری که گیر دارد می گفتند متشکرم بله، بله .

طراح سئوال باز به خود جرأت داده و گفت پس جواب من چه شد ؟

که آقای رئیس دمکراسی فرمودند شما خودتان جواب سئوالتان را دادید ولی متوجه نشدید، چه جالب انسانها دیوانه هستند جواب را میدانند و سئوال میکنند البته تا امروز که شما این مقا له را می خوانید جوابش را هم خودش، هم پدرش فهمیده اند که دیگر...

سالی که نکوست، از بهارش پیداست

برگشت