کانون دفاع از حقوق بشر در ایران

بر اساس قانون و مذهب حاکم زن به عنوان نصف انسان محسوب می گردد عملاً بسیاری از مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر نقض شده و زیر پا گذاشته می شود .

پیوند ها

منشور کانون و اعلامیه جهانی حقوق بشر

اطلاعیه و اعلامیه های کانون

شماره جدید بشریت

 

بایگانی 39   

 

   

                              

گزارش جلسه عمومی کانون دفاع از حقوق بشر شاخه برمن

تهیه و تنظیم :

 

جلسه عمومی کانون دفاع از حقوق بشر برمن در روز پنجشنبه  12.05.05ساعت2 بعد از ظهر در محل لاگرهاوس با حضور اعضای هیئت رئیسه آقایان کوروش عیار و مسئولین کمیته ها آقای قربانی، خانم شیرزادی و خانم خسروی و سایر اعضای کانون تشکیل گردید.

ابتدا آقای پیشنهاد نمود که لیستی از وکلا ،سازمانهای سیاسی فعال و دادگاهها تهیه گردد تا بطور مستمر در جریان فعالیتهای کانون قرار گیرند .

در این جلسه آقای از همکاری اعضا در برگزاری راه پیمائی اول ماه می تشکر نموده و به ویژه از زحمات آقای سعید رسولی در امر تهیه پلاکارد و شعار های نوشته شده روی پارچه  فدر دانی نمودند .

آقای هودجی جهت تهیه لیست با همکاری آقای عیار و همچنین آقای محمدی جهت تهیه متون آلمانی اعلام آمادگی نموده و قرار شد این مسئله بطور جدی پیگیری شود .

در مورد تظاهرات ماه آتیه و یا اواخر ماه جاری ، آقای رسولی هماهنگی لازم با آقای شفائی بعمل می آورند.

در این جلسه اهم اخبار به اطلاع عموم رسانیده شد و هماهنگی لازم جهت پیشبرد کارها بین اعضا بعمل آمد. 

 

گزارش مجمع عمومی کانون دفاع از حقوق بشر در ماه مای 2005

تهیه و تنظیم :

 

جلسه عمومی کانون دفاع از حقوق بشر در تاریخ 01.05.2005 ساعت یک بعد از ظهر در محل لاگرهاوس به ریاست آقای محسن سمیعی تشکیل گردید.                               

ابتدا آقای شفائی ازفعالیت و کارهای انجام شده بویژه در هانوفر، برمن ، آنابرگ اظهار خرسندی کرده و گفتند در روز 29 ماه می کنگره ای داریم که از کلیه نمایندگی ها جهت شرکت در آن دعوت به عمل آید. اهم کارهای انجام شده در ماه گذشته عباتست از:

افزایش حجم سایت اینترنت- کار بر روی اساسنامه جهت تغییرات لازم ،ضمنا از کسانی کسانی که مایل هستند در این رابطه فعالیتی داشته باشند ثبت نام بعمل می آید – چاپ و پخش موارد نقض حقوق بشر فروردین ماه- چاپ و پخش چندین نمونه  میثاق های حقوق بشر که درخواست میشود نظرات خود را در این مورد اعلام نمایید-چاپ و پخش اطلاعیه ای در مورد نقض حقوق بشر ادیان با همکاری خانم عرفانی .                 

سپس از آقای سیادت عضو هیئت رئیسه کانون برمن خواسته شد که فعالیت ماهانه شهر برمن را به اطلاع حضار برسانند . ایشان کارهای انجام شده در ماه جاری را به اطلاع  مجمع رساندند . سپس خانم رخشنده خسروی مسئول کمیته زنان  در مورد فعالیت کمیته زنان برمن و سپس خانم فرزانه بیگی مسئول روابط عمومی در مورد کارهای انجام شده توسط  روابط عمومی کانون و نیز سرکشی به هایمها و کمک به پناهجویان توضیحاتی دادند.                                                                                                          

همچنان آقای کورش عیار مسئول تبلیغات کانون نیز فعالیت های انجام شده را به اطلاع رساند.

خانم فرنوش عرفانی نیز از سرکشی به هایم های منطقه اولدنبورک سخن گفتند و مقاله ای در مورد نقض حقوق ادیان قرائت کردند.

سپس خانم اخبار ماه گذشته و تحلیل بعضی را به اطلاع جمع رساندند.

اهم اخبار حوادث خوزستان و کشته شدن حدود 50 نفر و دستگیری بیش از 1000 نفر و همچنین مساله انتخابات ریاست جمهوری و مسائل اتمی ایران بود .           

خانم طیبه شیرزادی نیز در مورد دستگیری گسترده مردم اهواز و کنترل امنیتی این شهرستان و سرکوب وحشیانه مردم خبر دادند . سپس آقای شفائی نیز مسائلی پیرامون اتفاقات ماه گذشته حول محور نقض حقوق بشر توسط رژیم ایران اظهاراتی بیان داشتند .

سپس خانم نوش آفرین بهرامی و آقای ناصر بشیری و خانم شهروز کاوه ای و خانم سپیده کاوه ای و آقای محمد خزینه دار لو خود را به اعضای مجمع معرفی کردند.                 

پیشنویس اساسنامه توسط آقای شفائی قرائت گردید و از اعضای کانون خواسته شد که چنانچه نظرات اصلاحی دارند ارائه نمایند. پس از استراحت جلسه مجددا با سخنرانی آقای شفائی پیرامون میثاق های حقوق بشر شروع گردید .

سپس خانم مویدی و خانم فرنوش عرفانی پیرامون حقوق زنان مقاله های مبسوطی قرائت نمودند.                                

رئیس جلسه آینده آقای شفائی – مسئولین اخبار آقای محمدی و خانم بیگی خواهند بود.                                                                                                  

سخنران جلسه آینده آقای و خانم شهروز کاوه ای در مورد منشور کانون و آقایان داوری و سمیعی و قهرمانی درمورد انتخابات تعیین گردیدند.                    

گزارش ماهیانه کانون دفاع از حقوق بشر در ایران

( آنابرگ) در ماه مه

تهیه و تنظیم : محمد رضا عباس زاده دربان 

 

این جلسه با کلیه اعضا در کرچ آم ساعت سه بعد از ظهر برگزار گردید،در این جلسه از کشورهای مختلف(کزوو/ یوگوسلاوی / آلبانی ) میهمانانی شرکت داشتند، که مسئولیت مترجمی جلسه را آقای سهیل عباس زاده بعهده گرفته بودند.

در ابتدای جلسه پیرامون جلسات ماهیانه وسپس موارد نقض حقوق بشر در ایران برای میهمانان تجزیه و تحلیل گردید.

سپس مسئول جلسه آقای محمدرضا عباس زاده دربان پیرامون مسائل سیاسی و درگیری های سیاسی در ایران و همینطور در مورد رقابت های انتخابات آتی ریاست جمهوری در ایران سخنرانی کردند. و ادامه مطلب جلسه قبل را بشرح تکمیل کردند.

امنیت خاورمیانه و جهانیان

در ماه قبل صحبت کردم که چرا ایران نباید این صلاح خطرناک و مخرب را داشته باشد، یا به قولی به آن نباید دسترسی پیدا کند، و این را میتوان از دو جهت مورد بحث و گفتگو قرار داد.                                                 

 1 - در این قسمت میتوان گفت که واقعأ باید دیدگاهمان را خوب باز کنیم و تمام جوانب را بسنجیم،اگر قرار باشد به این انرژی از دیدگاه صلح آمیز نگاه شود و مورد مصارف برق استفاده شود و جایگزین نفت گردد،و از آن به نفع میهن عزیزمان برداشت شود و از آن استفاده بهینه و  صلح آمیزبعمل آید باید گفت، چرا نباید داشته باشیم! بلکه باید روی داشتن  آن هم همه ایرانیان عزیز پافشاری کنند، واصرار بورزند که ایران هم احتیاج مبرمی به این انرژی دارد. و نمیتواند جای هیچ بحث و گفتگویی داشته باشد.                                                                                      

2- اما چرا همه بحث وگفتگوبا اروپاییها در کار است و آمریکا ا صرار میورزد که ایران نباید به این انرژی دست پیدا کند، خود جای بحث و تفحص دارد. 

3- موضوع صحبتهای سردمداران رژیم آخوندی که با تمام وقاحت تمام ابعاد انسانی را زیر پا نهاده و میگو یند که اگر آمریکا حمله نظامی کند  تمامی خاورمیانه را به آتش خواهند کشید. واقعا انسان نمیداند قسم حضرت عباس را باور کند یا اینکه دم خروس را ! یا به تعبیر دیگر که میگویند، برای آمریکا در خاورمیانه جهنمی خلاص نشدنی می سازیم. ( و از طرف دیگر که اروپاییها که میگویند ما هنوز نمی دانیم که طرف صحبتهای ما با ایران چه کسی است ، پس از این رو دولت ایران قابل اطمینان نیست، حق هم دارند. ) سالها است که مردم دنیا این حرفهای هیچ وپوچ رژیم آخوندیرا شنیده اند و استدلال بی منطق آنان را باور ندارند .     

4- سئوال دیگر اینکه آیا واقعا این رزیم ملائی  در زمینه تولید سوخت هسته ای تا چه اندازه  پیشرفت داشته است که ادعای  تولید آنرا بوسیله کارشناسان خود می کند و یا از طرفی می گوید ما بایستی سوخت هسته ای را انبار سازی نمائیم و یا اینکه ما خود زباله های اتمی را  دفن می کنیم.

از تمام دولتمردان ایران هم بارها شنیدیم که گفتند:

 تمام دنیا باید بداند که غنی سازی اورانیوم را کنار نمیگذاریم و ایران این حق را از آن خود میدانیم که در آینده نیاز به هیچ کشور خارجی نداشته باشد. و از آن هم دست بر نمیداریم.

پس خدا به داد ملت مظلوم ایران برسد، حالا که احتیاج به کشورهای خارجی دارد چه بلاهایی به سر ملت مظلوم ایران می آورند.

وای بر آن روزی که دیگر احتیاج  به کسی نداشته باشند ، آنوقت چه می خواهند بکنند .

در حال حاظر هم گفتگوهای ایران و اروپاییان بی نتیجه مانده است و ماهها مذاکرات فقط جهت وقت گذرانی و فریبکاریهای دولت ایران بوده است. در آخر هم باید به عرضتان برسانم هر چیز خطرناکی از چاقوی کوچک گرفته تا بمب اتم ، باید به دست آدم یا دولتهای صالح بیفتد که از آن بتواند سالم استفاده کند ، وای بر آن روزی که این سلاحهای مخرب به دست آدمها یا دولتهای خونخوار و خطرناک و تندرو و تروریست و ناقض حقوق بشر بیفتد.

در این جلسه مقرر شد که اعضا لازم است  که در کنگره مورخ 29 مای 2005 در برمن شرکت کنند .

و جلسه در ساعت 6 بعد از ظهر خاتمه یافت.

پنجمین جلسه عمومی کانون شاخه براکه و برمن هافن آپریل 2005

تهیه و تنظیم : نازنین مویدی

در این جلسه ابتدا آقای منوچهر شفائی مسئول کانون دفاع از حقوق بشردر ایران جلسه را اغاز کرد ودراین جلسه خانم نازنین مویدی به عنوان مسئول جلسه انتخاب شدند . در ابتدا مویدی با خوش آمد گوئی به حاضرین و متن مقاله ای را به شرح زیربیان کرد.

(ترس ملایان )

در تمام سالهای رنجی که بر مردم ایران وارد شده وما میدانیم که هر روز بدتر از دیروز و شدیدتر شدن وضع مردم ونابسامانی این این ملت رنج کشیده چیز دیگری نمیشنویم.همیشه ملایان ترس از افشا شدن را دارند و برای اینکه به اهداف خود برسند می خواهند جوانان دانشجوی ما و روزنامه نگاران دهانشان بسته باشد وراهی که رزیم جلوی پای انها میگذارند بدونه چون وچرا قبول کنند اما انها کور خوانده اند ایرانیان مبارز در هر کجا ی دنیا که باشندبا هر نقض حقوق بشر در ایران میشود فریاد میزنند واین نقض حقوق انسانی را به گوش تمام دنیا میرسانند ملایان میخواهند  زنان ایرانی فقط نشسته وکور وکر باشند ودائمان سربر زمین گذاشته وعبادت کنند ولی احمقان نمیدانند زنان ایرانی بیدارتر و هوشیارتر از قبل از حقوق انسانی خود غافل نمیشوند ما زنان ایرانی از حق خود دفاع کرده ودر مقابل تمام بی عدالتیها بایستیم .اگر ملایان صدها هزار از این خواهران حزب الله تعلیم دهند که با زنان ایرانی مبارزه کنند نمی توانند دید باز را از زنان ایرانی گرفته وما این را به ملایان می گوئیم و دولت ملایان را به سرنگونی میرسانیم و حقوق انسانی را به ایران به ارمغان میاوریم .

    

و بعد از خواندن مقاله در اقای شفائی در خصوص اعلامیه جهانی حقوق بشر و تشکیل و شرایط فعلی توضیح دهند .اقای شفائی در گفتهای خود تاریخچه ای ازتشکیل سازمان ملل و تنظیم اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاقهای مربوط به ان (میثاق حقوق مدنی / سیاسی / اقتصادی / زبان مادری /زنان /شکنجه /عدم کشتار و نسل کشی و... ) صحبت و بر اساس سئوال یکی از شرکت کنندکان نسبت به تاریخ پادشاهی 2500ساله ایران و جایگاه مردم در این دوران صحبت نمودند.

مسئول جلسه 15دقیقه برای پرسش و به نسبت به مسائل یاد شده به حاضرین دادند و پس از پرسش وپاسخ ، اتفاق اخیر اهواز سوال و نسبت به دلیل حادثه  فاجعه بار اخیر خوزستان توضیح کاملی داده شدو راجع به اهواز ایشون فرمودند /سه هفته پیش یک نامه برای از طریق اینترنت دریافت نمودند که متن آن:از دفتر ریاست جمهوری اسلامی وایشون متن را برای ما خواندند وخلاصه متن در این محتوا بود که نسل عرب را منقرض کنند . وانها را از خانه و کاشانه خود جدا کنند . مردم اهواز متوجه شدند وبه  استانداری مراجعه و تجمع نمودندکه با حمله نیروهای انتظامی مواجهه شده و در این میلن ابتدا 7 نفر کشته شده و سپس تظاهرات ادامه و گسترش پیدا نمود . بعد از ان در ساعت3 برای 15 دقیقه استراحت وسپس با کاندید شدن اعضای منطقه برای ادامه کار نسبت به رای گیری وانتخاب مسئولین کمیته های شاخه اقدام شد

1.اقای پرویز مقدم مسئول وعضو هیئت رئیسه

2خانم نازنین مویدی قائم مقام مسئول عضو هیئت رئیسه وامور مالی

3خانم روشنک خوشاب عضو هیئت رئیسه انتخاب شدند

سپس در خصوص مسئول کمیته ها رای گیری شده و

 خانم فرانک خوشاب عضو کمیته زنان

 اقای حاج حسینی مسئول کمیته تبلیقات

امین خوشاب کمیته روابط عمومی انتخاب گردیدند .

وافراد به عضویت کمیته ها بشرح ذیل تائید شدن

کمیته روابط عمومی امین خوشاب /نازنین مویدی /حسین حاجی حسینی /محمد احمدی

کمیته تبلیغات /حسین حاج حسینی /امین خوشاب ، روشنک خوشاب / فرانک خوشاب

کمیته زنان نازنین مویدی  فرانک خوشاب روشنک خوشاب، بحجت احمدی /ریحانه یوسفی

در این جلسه در رابطه با شرایط خاص حقوق بشر و دیگر سازمانها اپوزوسیون تشریح نموده و توضیح دادند که تمامی نیروها و یا فعالان برای رسیدن به موفقیت نیاز دارند حقوق بشر را پذ یرفته وبه عنوان مبدأ کاری خود قرار دهند .جلسه در ساعت 5 بعد از ظهر خاتمه یافت

کانون دفاع از حقوق بشر در ایران _ شاخه براکه وبرمن هافن

گزارش جلسه ماهیانه کانون دفاع از حقوق بشر (شاخه هانوفر ) 14 مای

تنظیم: آرمین افرازی

جلسه با حضور اعضای  کانون در تاریخ  14.05.05 در محل  فاوس تشکیل گردید.

ابتدا مسئول جلسه خانم ملکی به حاضرین خیر مقدم گفته و سپس از آقای شفائی خواستند که صحبت کنند و در مورد اهمیت برنامه ریزی و دقت در امورو فعالیتهای کانون مطالبی اظهار داشتند.

سپس آقای آرمین افرازی پیرامون اعلامیه حقوق بشرو تاریخچه آن سخنرانی کردند. خلاصه ای از متن سخنرانی بدین شرح است.

شاید بیراهه نباشد اگر اعلامیه حقوق بشر را نسخه بالنسبه جامعی از سرفصلهای مهم نیازهای وجودی بشر امروزی است. و نیز شاید اغراق نباشد اگر بگوییم که مباحث گسترده حقوق بشر کلا از سه اصل اصیل که میتوان آنها را مادر اصلها خواند تقسیم شده است. و آن سه اصل عبارتند از تاکید بر ارزش و حرمت و کرامت انسانها.

تاکید بر واقعیت تکثر و پلورالیسم در برداشتها و رویکردها و آیینها و شعائرو رسوم و آداب و تاکید بر مسالحه وعدم تعصب در برخورد با عقاید وآرای مخالف که حافظ از آن به لامروت ومدارا تعبیر کرده است.

اصل اول که در ماده اول اعلامیه جهانی حقوق بشر اینگونه بیان شده،متن مصوب مجلس شورای ملی ایران که متن رسمی است. چونکه اعلامیه حقوق بشر ترجمه رسمی ندارد،تاکید بر والائی و شرف انسان دارد.که ادیان الهی را با آرمانهای حقوق بشر پیوند میدهد.

همچنین در مورد اعلامیه حقوق بشر که ماده ( 1-12 ) آن به بیان حقوق اساسی ، آزادیهای فردی ، منع شکنجه و حق تشکیل حکومت می پردازد.

ومواد ( 22-29) بیانگر حقوق اقتصادی، تفریح، زندگی بهتر مسئولیتهای محدود فرد، در برابر جامعه وبرعکس و حق گسترده فرد بر جامه را نشانه شدید مدرن بودن اعلامیه میداند.

وهمچنین تفسیر ماده 30 بعنوان اینکه راه بر تفسیرهای متناقض و متعارض با روح اعلامیه از اصول می بندد.

در خاتمه هم آقای شفائی در مورد زبان ولهجه در ایران سخنانی ایراد فرمودند وبرای ماه آینده هم مسئول خبرآقای شاهرخ الیاسی و خانم روملا ابراهیمی تعیین شدند وهمچنین خانم بهاره قاصدیان وفاطمه الیاسی در رابطه با اعلامیه حقوق بشر سخنرانی خواهند کرد. و نیز انتخابات مجدد ( هیئت رئیسه، و کمیته ها  ) کانون دفاع از حقوق بشر در ایران شاخه هانور در ماه آینده برگزار خواهد شد.

گزارش جلسه ماهیانه کانون دفاع از حقوق بشر در ایران شاخه فردن در تاریخ 8 مای 2005

سعید رسولی

جلسه با حضور اعضاء در ساعت  12 ظهر در شهر آخیم تشکیل گردید

ابتدا مسئول جلسه آقای محسن سمیعی با خیر مقدم به حاضرین ابتدا از حضور آقای شفائی مدیر کانون ابراز خرسندی نموده و از ایشان خواستند که در خصوص کانون صحبت نمایند و ایشان مطالبی در خصوص نحوه  فعالیت کانون صحبت نمودند.سپس مسئول منطقه آقای محسن سمیعی گزارش ماه گذشته را دادند وآقای سمیعی از تلاش کمیته های تبلیغات و روابط عمومی و زنان قدر دانی نموده وچون دوره 6 ماهه به اتمام رسیده بود درخواست انتخابات مجدد را نمودند . که مورد توافق مجمع قرار گرفت و مقرر شد پس از استراحت کاندیداها خود را معرفی و سپس انتخاب بصورت مخفی برگزار کنند .

و سپیده کاوه ئی ، امیر نیلچیان، محمد دارخزینه دارلو اخبار ماه قبل را به نوبت گفته و تحلیل نمودند.

سپس آقای امیررضا نیلچیان از میان اخبار خود چند مورد ضد یشری از جمله کودکان خیابانی  را بطور جداگانه تحلیل نمودند.

   

در بخش سخنرانی خانم سپس شهروزکاوه ئی مطالبی به شرح زیر برای حاضرین صحبت کردند .

زندان رجائی شهر ( گوهردشت ) و حوادث مربوطه

در پايان هفته ي گذشته، بند يک زندان رجايي شهر محلي که چندين زنداني سياسي مخالف رژيم جمهوري اسلامي در آن بسر مي برند شاهد سه سوء قصد و سه خودکشي بود.در وقايع جداگانه در زندان رجايي شهر (گوهردشت سابق)، "سهراب کله سر"، "قادرخالصي" و "يونس يوسفي اسکو" در اتاقهاي خود مورد سوء قصد قرار گرفتند.حمله کنندگان به اين زندانيان از چاقو هاي دست ساز بهره برده و سهراب کله سر را از ناحيه صورت، قادر خالصي را از ناحيه چشم سمت چپ و يونس يوسفي اسکو را از ناحيه کتف تا بازو مجروح ساختند. بر طبق اين گزارش مديريت بند يک زندان رجاي شهر پس از بازگرداندن اين افراد از بهداري زندان، آنان را به بند يک منتقل کرده که اين اقدام، جو بند را متشنج نگه داشته و زمينه ي درگيري هاي بعدي را محيا ساخته است.

همچنين سه جوان زنداني در همان بند به صورت دسته جمعي اقدام به خودکشي کردند.آقايان "حسين راسخ"، "علي زندي" و جوان مجهول الهويه ي ديگري با خوردن ده ها قرص "لارگاردين" و "سنوباربيتول" سعي در خاتمه دادن به رنج و اسارت کردند.فشار رواني حبس در شرايطي همچون شرايط طاقت فرساي بند يک زندان رجايي شهر کرج همراه با نااميدي در ادامه ي زندگي باعث شده است که تعداد زيادي از زندانيان تصميم به خودکشي بگيرند.زندان رجايي شهر کرج علي رغم داشتن بخش اعصاب و روان، به درمان اين جوانان افسرده که مبدل به بيماران روحي و رواني شده اند نپرداخته و تنها با تجويز قرص هاي روانگردان و آرام بخش آنها را دست بسر مي کند.

قاتل کودکان پاکدشت در کنار زندانيان سياسي در زندان رجايي شهر کرج

همچنين از زندان رجايي شهر کرج گزارش شده است که "علي باقي" همدست بيجه در قتل هاي فجيع پاکدشت به بند يک زندان رجايي شهر کرج، محلي که چندين تن از زندانيان سياسي و امنيتي در آن بسر مي برند منتقل شده است.اين فرد که چندي پيش، از بازداشتگاه 240 قوه قضاييه در اوين به بند انفرادي رجايي شهر کرج منتقل شده بود، عصر روز پنجشنبه گذشته به بند يک زندان رجايي شهر کرج فرستاده شد.زندانيان زندان رجايي شهر خبر داده اند که علي باقي پس از ورود به سالن دو از بند يک زندان رجايي شهر مورد تهديد هاي ديگر زندانيان قرار گرفت که زندانبانان براي حفظ جان وي قبل از بسته شدن درب هاي بند يک، او را مجددا به بند مجرد (انفرادي) باز گرداندند.

گفتني است بينا داراب زند، ارژنگ داوودي، امير ساران، دکتر فرزاد حميدي، مهرداد لهراسبي، جعفر اقدام، خالد حرداني، حجت زماني و چندين زنداني سياسي و امنيتي ديگر مخالف رژيم جمهوري اسلامي مدتي پيش از زندان اوين به زندان رجايي شهر کرج منتقل شدند و در حال حاضر در کنار زندانيان خطرناک و همچنين انواع و اقسام بيماري هاي مسري از جمله ايدز و هپاتيت، دوران حبس خود را سپري مي کنند اما با وجود تمامي نابساماني ها و درگيريهاي خونين بيشمار زندانيان عادي در سالن هاي مختلف زندان رجايي شهر و رخ دادن قتل ها و خودکشي هاي متعدد در آن زندان و حتي با وجود اقدام اعتراض آميز زندانيان سياسي و امنيتي به اعتصاب غذا، مسئولان سازمان زندانها و قوه قضاييه تاکنون از تفکيک زندانيان سياسي با ساير زندانيان در آن زندان خودداري کرده که اين امر موجبات نگراني عميق خانواده هاي بسياري از زندانيان سياسي را به دنبال داشته است.

پس از پرسش و پاسخ از سخنران استراحت داده شد و دراین فاصله کاندیداها برای ثبت نام مراجعه نمودند.و سپس پس از رای گیری مخفی در حضور و با نظارت آقای شفائی رئیس هیئت رئیسه کانون افراد زیر انتخاب و سپس برای عضویت ثبت نام نمودند که بشرح زیر تعیین شدند .

هیئت رئیسه : سید محسن سمیعی ، شهروز کاوه ئی ، محمد خزینه دارلو

مسئول امور مالی  : پرستو جلالی

مسئول دبیرخانه: سعید رسولی

مسئول کمیته زنان  : سپیده کاوه ئی  ،

اعضاء:یکتا غفوری، شهروز کاوه ئی، پرستو جلالی، نوش آفرین بهرامی

مسئول کمیته روابط عمومی : ناصر بشیری ،

اعضاء : سعید رسولی ، امیررضا نیلچیان ،

مسئول کمیته تبلیغات : عباس جلالی ،

اعضاء : سید محسن سمیعی ، سعید رسولی ، یکتا غفوری ، امیررضا نیلچیان ، پرستو جلالی

در پایان جلسه برای رساندن صورت جلسات برای چاپ در بشریت مقرر شد جلسات منظماً ماهیانه و در دومین یکشنبه هر ماه ساعت 3 بعد از ظهر برگزار شود.برای جلسه آتی شهروز کاوه ئی به عنوان مسئول جلسه و خانم نوش آفرین بهرامی و محمد خزینه دارلوتهیه و گزارش اخبار و خانم  سپیده کاوه ئی  و آقایان بشیری و سعید رسولی به عنوان سخنرانان در خصوص انتخابات در ایران و وضعیت آن با حقوق بشر  انتخاب گردیدند 

جلسه در ساعت 5 بعد از ظهر خاتمه یافت

        ماهيت رژيم جمهوري اسلامي 

شهروز كاوه ئي

جمهوري اسلامي يكي از ناقضان حقوق بشر در ايران در مدت عمر ننگين خود مي باشد سركوب گسترده 1مطبوعات و نفي ازادي قلم در ايران و دستگيري بسياري از روزنامه نگاران وخبرنگاران در ايران وبستن بيش از 120 نشريه در ايران ظرف مدت 2 سال ودستگيري مديران ومسئولان انها واز بين رفتن انها درزندانهاي قرون وسطائي از اين جمله است

2 نقض گسترده حقوق زنان وبسياري از دختران ايراني واجراي بسياري از احكام جزائي مانند سنگسار كه جالب است پس از فشاربين المللي بر اخوندهاي حاكم بر ايران مبني بر از بين بردن مجازات فوق  پس از تصميم گيري به اين نتيجه رسيده اند  كه پرت كردن از بالاي كوه را به جاي سنگسار جايگزين كنند.....

3 همچنين جمهوري اسلامي يكي از بزرگترين پايه گذاران و حاميان تروريسم در منطقه و جهان مي باشد كه ان را در طي كارنامه 26 ساله خود ثابت كرده است كه اين يكي از بن بست هاي سياسي سران ايران است زيرا راه مبارزه براي اخوندهاي ايراني جهاد است انچه مسلم است وحشت از ترور وتروريست هنوز جهان گير است ودر اقتصاد و فرهنگ جهان ورفاه جهانيان تاثير مي گذارد  اكثريت ادم كشي ها بنام اسلام انجام مي شود وپايگاه اصلي ان ومهرهاي مهم ان روحانيت اسلام ومخصوصا ملايان ايران هستند

امروز دنيا درك مي كند مبارزه با تروريست يك امر بين المللي است بدون همكاري جهاني ريشه كن نخواهد شد پس اين حقوق بشر است كه مي تواند با دست گذاشتن بر جمهوري اسلامي ايران بعنوان يكي از ممالكي كه در ان نقض حقوق بشربوضح مشاده ميشود سران حكومت را زير سوال هاي بين المللي برده وبا ان قاطعانه رفتار كند وزير پا له كند ويكي از مهرهاي اصلي ترورهاي دنيا را از بين ببرد چرا كه ملت ايران با سيم خاردارهائي كه دور تادور ملت را گرفته  انها را در خفقاني فرو برده كه قدرت بلند شدن ندارند و اگر هم مانند جنبش دانشجوئي فعالين به پا خيزند انها را در سياهچالهاي جمهوري اسلامي هم نمي توان يافت پس بايد دست ياري بسوي جوامع بين الملل دراز كرد براي زير سوال كشيدن اين رژيم جمهوري ديكتاتوري اسلامي.در خاتمه بايد ياد اور شد كه جوانان ما هم چون ساير جوانان دنيا نياز به ارامش روح وروان عشق وامنيت جسمي و روحي شغلي دارند ولي متاسفانه در اين نظام سركوب ظلم وفساد به تنها چيزهائي كه توجه نمي شود همين اصول است وما بايستي با پي گيري نسبت به افشاگري هر چه بيشتر اين نظام اقدام نمائيم.

دررژيم جمهوري اسلامي محدوديت هاي فراواني حتي براي پيروان ادياني كه اهل كتاب خوانده مي شوند وجود دارد اين رژيم حتي با مسلمانان پيرو ديگر مذاهب نظير اهل تسنن نيزبه عنوان شهروند درجه يك نگاه نمي كند چه برسد به ديگر مذاهب كه در تمامي مجامعه اعلام مي كند كه به عنوان همشهري به انان نگاه مي كند همشهري كه حتي اجازه ندارد مراسم مذهبي خود را انجام دهد وبايد از تمامي حق و حقوق خود بگذرايرانيان غيرمسلمان تحت ستمي بسيار غير انساني در وضعيت اسفباري قرار دارند چون روحانيت حاكم تنفر ودشمني خاصي با پيروان ديگر اديان دارد و البته اين افراط گري در مواجه با شيعياني كه پيرو اصل ولايت فقيه و به طور خاص ولايت

سيد علي خامنه اي نيستند نيز مشاهده مي شود چه برسد به غيرمسلمان كه در دستورات فقهي انهامسلمان نبودن بهائي بالاترين جرم محسوب مي شودلذا صرف منسوب بودن به هرائين بدون هيچ جرمي كافي است تا فرد را بدست جوخه هاي اعدام بسپارد.به گزارش سازمان مدافع ازاديهاي مذهبي و ديني خانه ازادي حميد پورمند كشيش كليساي رباني كه در سال گذشته توسط حكومت ايران دستگيري و زنداني شد هفته اينده در بوشهر به اتهام ارتداد محاكمه خواهد شد و احتمال صدور حكم اعدام وي وجود دارد.از اين قبيل اتهامات به افراد قابل اعتماد اديان ومذاهب غير اسلام در جمهوري اسلامي  چيز نادري نيست اما مطلب قابل ذكر در اينجا اين است كه جمهوري اسلامي با توجه به قوانين حقوق بشر به چه اجازه و با استناد به چه قانوني حق محاكمه و صدور حكم براي يك كشيش را دارد اين حكومت تمام قوانين بين الملل را زير پاي اسلام له مي كند ايا تا بحال در جائي ديده شده كه كشيشي به جرم ارتداد به دار اويخته شود اين حكومت قرون وسطي است كه درايران حاكم شده وهرروز امنيت جان و مال و نواميس مردم كمتر شده وحتي به جرات ميتوان گفت كه ملت ايران ديگر اعتقادات مذهبي اسلامي راقبول نداشته ولامذهب شدن واين راهي بود براي از بين بردن مذهب در ايران كه بدست خود ملت مسلمان از بين رفت

درخاتمه بايد ياداور شد كه ملت ايران هم  مانند ساير ملتهاي ازاد دنيا نياز به ارامش روح وروان و امنيت جسمي و روحي و شغلي دارند ولي متاسفانه در اين نظام  سركوب به تنها چيزهائي كه توجه نمي شود همين اصول است ومابايد با پي گيري نسبت به افشاگري هرچه بيشتر اين نظام اقدام نمايم    

حق تعیین سرنوشت

عادل حمودی

واژه هایی زیبا اما بدون هر گونه تحقق علمی. بله این کلمات کوچک معانی و مفاهیمی بزرگ در پی دارد که همیشه برای ما (اعراب) گنگ و نامفهوم بوده، همیشه جزء روًیاهایمان بوده که هیچ وقت تحقق نیافته والبته کلماتی زیبا برای صاحبان قدرت و حاکمان زورمداراست که آنچنان که میخواهند طبق معمول و مرسوم تفسیر و تعبیر بفرمایند.

آنها هستند که مشخص می کنند حق چیست؟ سرنوشت چیست؟ تعیین یعنی چه؟ و کسی خارج از این ایده قدرت و تفکر نژادپرستانه و مستبدانه (آپارتایدی) آنها نمی تواند در این حیطه صحبتی کند.البته و صد البته اگر این فرد عرب باشد و به تعبیر حضرات عرب زبان،کمااینکه این نامگذاری خود محل تآمل فراوان دارد.

منظور از عرب زبان چیست؟

چرا عرب زبان؟! چرا نمیگوئید عرب؟ قوم عرب؟! چرا این کلمه عرب وحشت زا است؟ چرا برای قومی با فرهنگ بزرگ و دوهزاروپانصدساله ،قابل تحمل نیست؟

صاحب وجدان ،از کسانی که ضمیر پاک و انسانی دارند باید پرسید ،چرا نام بردن از عرب رعب و وحشت در شما ایجاد می کند؟ چرا از نام استان عربستان که شاهان شما بر آن گذاشته اند هم طفره می روید؟

چرا از ملت عرب این همه رعب ووحشت دارید ؟که حتی اصالت آنها را می خواهید وارونه جلوه دهید؟.

برای چه نمی گوئید کردزبان،لرزبان ،ترک زبان، بلوچ زبان ترکمن زبان و در آخر فارس زبان،این کلمه زبان فقط در بر گیرندهً  ملت عرب است؟

عقل و منطق شماها چیست ؟

چه کسی را فریب میدهید؟

فرزندان عرب را ،که به آنها بقبولانید که شما عرب نیستید !! بلکه به زبان عربی تکلم می کنید!شما ایرانی هستید!؟

بله چه ارتباط منطقی ایجاد می کنید؛شما ایرانی هستید! حال که ایرانی هستیم چرا مثل فارس ها ،عرب نیستیم بلکه عرب زبان هستیم .

این سیاست مزدورانه که از رژیم فاشیستی پهلوی به شکل خاص خودش دنبال می شود در حکومت ملایان فتنه انگیزبه اصطلاح مسلمان هم دنبال می شود.این آقایان از کدام اسلام صحبت می کنید ؟

 آورنده گان اسلام که اعراب بودند با فرض و توجه به اینکه شما ادعای مسلمانی می کنید ،اگر چنین است که حکومت اسلامی با تآکیدات مکرر کتاب آسمانی مسلمان (قرآن کریم) بر آفرینش نژاد های گوناگون برای شناخت و شناسائی همدیگر است ونه از برای تفاخر وبرتری و سلطه جوئی اقوام یکدیگر اگر مسلمانید؛با تقواترین انسانها مقرب درگاه خداوند هستند نه نژادپرستان نه سرکوبگران ملتها،نه ظالمان.این گناه هیچ کسی نیست که عرب یاد کرد یا حتی فارس شده یا سیاه یاش ، سفید شده ، این طبیعت خلقت است این خود یک واقعیت بلکه حقیقی است بدیهی و غیر قابل انکار ، شما چگونه ؟با چه عقلی با چه تفکری ؟با چه جهان بینی این موضوع را می توانید زیر پا بگذارید؟تاریخ را بخوانید و حقایق را دریابید. تا چند میتوانید وجود ما را انکار کنید؟ ما هستیم و خواهیم بود.هر قدر که بخواهید سیاست استعماری خود را ادامه بدهید ما تسلیم نمی شویم و لحضه رسوایی شما خواهد رسید اگر تن به حقایق ندهیداگر سیاست تزویر و مکر را ادامه بدهید جایی جزء زباله دان تاریخ ندارید کمااینکه پیشانیان شما داشتند. از تاریخ درس بگیرید ما هستیم و خواهیم بود تا تحقق حقوق پایمال شده مان.این حق را خداوند به بندگان خود عطاء کرده اما شما این را می خواهید سلب کنید، سلب آزادی ، سلب انتخاب،سلب استقلال،سلب زندگی ، سلب موجودیت و بودن را.کما اینکه در کتابهای تاریخ خودتان که دارید و این سیرهً و روش آریائیهاست که خود را اصیل ،قوم نجیب وبرتر از سایرین می دانستند، این درازمنهً مختلف بوسیلهً حکومتهای شوونیستی ایرانی به اشکال گوناگون دنبال شده، سرکوب اقوام و سلب آزادی آنها و البته اگر حتی معتقد به اصول حکومت خود هستید به شعارهایی که می دهید؛ جمهوری ،جمهوریت،مردمی؟! کدام مردم؟ کدام قوم؟ بله قوم برتر.اگر می گویید چنین نیست مطمئناً حقیقت را پنهان می کنید. طبق معمول فریب و تزویر سیاست همیشگی شماست.اگر معتقد به اصل اسلامی بودن حکومت خود هستید؟!کدام اسلام ؟اسلام خودش نویددهنده آزادی و برابری برای همهً انسانها و اقوام بود.اسلامی که در دورترین نقاط جهان بدون جنگ و خونریزی نفوذ کرد،اسلامی که به گواهی تاریخ نویسان خودتان ،استقبال مردم ایران روبرو شد غیر از این است که مژده ای بزرگ برای همگان به همراه داشت و البته بررسی ورود اسلام به ایران خود حکایتهای خاص خود را دارد و برای اینکه از اصل مطلب دور نشوم و به موضوع طرح شده بپردازم چون هر زاویه از این مسئله را بشکافم دری و دریچه ای جدید از مسائل طرح می گردد و مجالی دیگر می طلبد.اما کلمهً سرنوشت؛ بله سرنوشت! سرنوشت ملت عرب ستم دیده و تحت ستم و استثمار.همه ملتها می توانند کلمهً سرنوشت را بکارببرند اما اعراب نه.چرا نه؟ زیرا که شما عرب نیستید!!؟ واقعاً خنده آور و بدتر، انسان با وجدان را می گریاند، چگونه تاریخ و گذشته و اجداد یک ملت را به هیچ می انگارید وحتی محو می کنید،واقعاً انسان با وجدان را به گریه می اندازد.شیخ خزعل کیست؟جواب شما این است ؛یک مزدور،یک خائن و سرسپرده و ....وهر چیز دیگر. دهراب و محی الدین و خزعل و....دیگر مبارزان عرب اینها که بودند، آیا ما در هیچ زمینه ای ،هیچ بزرگی نداشتیم؟

چرا این همه مردان بزرگ ما را از بین بردید؟

چرا باز بعد از انقلاب دوباره سیاست سرکوب را ادامه می دهید؟

چرا حتی از ذکر نام مبارزان ما ترس و واهمه دارید و چراهای دیگر.یادتان نرود که در محمره جویهای خون براه انداختید و نیروی خونریزی خود را مقابل کوت الشیخ قرار دادید و مردم عرب را نشان دادید که طبق معمول با لباس سنتی و مرسوم خود بودند و ندا دادید اینها عراقی و دشمن هستند آنها را بکشید و خون مردم بی گناه را ریختید و بعد دیدید این کشت و کشتار و خونریزی جواب نداد.گفتید کوت الشیخ نه کوی مقاومت.

بدانید که سرانجامی از این سیاست ها نیست.اعتراف کنید چه تعداد از فرزندان ملت عرب در زندان دارید یا چه تعداد از زندانیهای سیاسی عرب هستند، یا در تبعید یا هر بلایی که سر آنها آورده اید. چرا ما نباید سرنوشت خودمان را تعیین کنیم، بله تعیین. چرا باید سرنوشت مان را شماها که از انسانیت بدورید تعیین کنید.شما که حاضر نیستید سرنوشتان را دیگران تعیین کنند. بله ما حق وحقوق خود را خواهیم گرفت آنچنان که شما همیشه گفتید حق گرفنتی است نه دادنی. ما می خواهیم که مسیرمان را انتخاب کنیم. ما مثل هر ملت دیگر احتیاج به قیم نداریم . هر ملت تا به آنقدر از بلوغ فکری رسیده که امورات خود را بگرداند.

ما آنقدر متفکر و اندیشمند داریم که بتوانیم سرنوشت خود را بدست بگیریم علی رغم همه محرومیت ها و محدودیت ها. ملتی هستیم صاحب تمدن و فرهنگی عمیق و ریشه دار نه آنچنان که در تواریخ خود می آورید، نه آنگونه که در کتابهای تاریخ خودتان عیلامی ها را بی نژاد می آورید گوئی از زیر زمین روئیده اند یا گوئی از آسمان یا از دریا آمده اند و بعد البته رفته اند، اصلا محو شده اند یا اصلا آریایی هستند. اگر می توانستید این کار را هم می کردید. ما ملت یغماگر و وحشی و بقول شما تازی هستیم. از باستان شناسان و مورخان خودتان سوءال کنید و بگوئید این تمدن و این همه آثار تاریخی در عربستان مربوط به کدام قوم است؟ چرا این آثار بخوبی شناسانده نمی شود یا در حال تخریب و سرقت است .ما را مهاجر و مهاجم معرفی می کنید، نه مهاجر و نه مهاجم هستیم ما ماندگان و ساکنان اصلی و بومی آنجا هستیم عربستان و به زعم شما خوزستان،خوزستان مربوط به خوزی هاست بله، درست می فرمائید مورخان و صاحبان عقل و خرد می دانند . این موضوع مهم حدیثی و مجالی دیگر می طلبد.

شما که از یهودیان خرده می گیرد که فلسطنیان را از سرزمین اصلی خود بیرون رانده اند پس چگونه است شما این بلا را بر سر ملت ما می آورید. یهودیان غاصبند ولی شماها نیستید؟! باکدام دیدگاه و جهان بینی؟اگر صاحب وجدان انسانی هستید که نیستید اینطور ما را زیر قوه قهریه خود به ستم نمی کشیدید و ثروتهای ما را غارت نمی کردید.ما این حق تعیین سرنوشت را که شما دارید می خواهیم داشته باشیم. ما حق داریم چون انسانی مانند شما هستیم،مانند سایر انسانها،حالا اگر از عرب بودن ما ترس دارید این مشکل شماست .ما که نمی توانیم و شما نیز نمی توانید عرب بودن مان را نفی کنیم.حالا شما با هر سیاستی که وارد شوید نام را عوض کنید، اسامی پدران ما را بگیرید،قدرت مالی و اقتصادی را از ما بگیرید ،پست ها و مقام ها دست شماها باشد، اموال و املاک ما را غصب کنید ودر آخر سرکوب کنید، بدانید روز ما هم خواهد رسید و بدانید این ملت آگاه است و شما را می شناسد. خودتان را فریب ندهید.ما حق تعیین داریم،چگونه است که شما خود تعیین و تصمیم دارید و انسانهای دیگر نداشته باشند. با عقاید اسلامی که ادعا می کنید آیاهمخوانی دارد، خودتان فکر کنید و پاسخ بدهید

به تاریخ صدر اسلام که ادعا می کنید برگردید.آیا پیامر اسلام یا علی (ع) این حق را از ملتهای دیگر سلب نمود البته اگر تاریخ مزور خودتان را نخوانید.ما باید سرنوشت مان را خودمان تعیین کنیم کمااینکه این اصلی بدیهی و انسانی است ، اصلی مورد قبول تمام ملت ها و تمام انسانهاست.از این همه ستم دست بردارید که روزی گرفتار خواهید شد. و این یک صدا نیست بلکه صدایی از صداها و زبانهای دوخته شده و تحت ستم حکومت شماست که اگر صدا برآورند با غضب و یورش شماها مواجه می شوند همانطوری که قبلا کردید و همیشه سیاست قمع و سرکوب را در مقابله با این ملت مظلوم بلکه تحت ستم و عقب نگه داشته شده پیش گرفتید و بدانید هیچ ظلمی پایدار نخواهد ماند و حق گرفتنی است و سرنوشت هر ملتی دست خودش است و باید به حق تعیین سرنوشت ما اعتراف کنید چون این حق طبیعی ملت ما است؛ صدای حق طلبانه و عادلانه ما را بشنوید واز سیاست قهر و تبعیض و بی اعتنایی دست بردارید.والسلام علی من اتبع الحق        

خرداد

 

هشت سال از خردادماه سال 1376 گذشت .

در آن روزها که مردم ایران بوی دمکراسی و آزادی حس کرده بودند و فکر می کردند که دوره  زور و استبداد به پایان رسیده و با رای خود فرد مورد نظر خود را انتخاب کرده اند روح تازه ای بخود گرفته بودند .

چه روز های زیبائی بود و چه تصورهای شور انگیزی در اذهان ملت موج می زد افسوس که چه زود امیدها به یاس تبدیل شد و رفته رفته معلوم گردید که استبداد حاکم با رای مردم عقب نشینی نخواهد کرد .

حال اینکه رئیس جمهور منتخب مردم در آن سال واقعا کی بود و جزئ کدام دسته ؟

آیا از خود عناصر حاکم بود که لباس آزاد منشی بخود پوشیده و با الفاظ زیبا و مردم پسند ملت را فریب داده و با وجدانهای عمومی ملت یک کشور بازی کرده و طی یک نقشه از پیش تعیین شده مسند ریاست جمهوری را از ان خود کرده و یا اینکه حاکمان زورگو و مستبد راه هر گونه اصلاح را بر وی بسته و اجازه هیچ گونه تغییرات اساسی و یا توان مخالفت با هیئت حاکمه را از وی گرفتند ، فرقی نمی کند آنچه مهم است اینکه هشت سال از عمر یک ملت هفتاد میلیونی سپری شد بی آنکه تغییرات مهمی در سیاست کشور پدید آید . روزنامه نگاران و نو اندیشان دوباره در محاصره قرار گرفتند موج اعدامها و زندانها بقوت خود باقیست دادسراها و دادگاهها مملو از دعاوی و حاکی از در بدری مردم و نبودن قانون در کشور است .

تعداد معتادین روز به روز در حال گسترش است فحشا ، آدم فروشی ، آدم دزدی  همچنان ادامه دارد .

تورم و نابسامانی اقتصادی و کلاه برداریها و رشوه خواریها بیش از پیش ادامه دارد . حق آزادی بیان نه تنها برای مخالفین نظام وجود نداشته بلکه برای خودیها و آنان که نام انجمنهای اسلامی نیز بر دوش می کشند و زمانی خود عاملهای فعال رژیم بودند ،نیز وجود ندارد. نابسامانیهای اداری و زد وبند های اقتصادی در میزان کلان ادامه دارد . قاچاق اجناس و ورود اجناس ممنوع به داخل کشور توسط نورچشمیها رو به افزایش است .

دادگاهها محل رشوه خواری و زد و بند های پنهان و محل درآمد عده ای سودجو است .و کمتر جرمی است که با شل کردن کیسه قابل خرید نباشد ( البته بجز جرم های سیاسی ! ).

اختلافات خانوادگی ، یاس و سر در گمی خانواده ها و از هم پاشیده شدن کانون های خانوادگی رو به ازدیاد ! آمار خودکشی ها در بین جوانان رو به افزایش و خلاصه در هر امور منفی پیشرفت های چشمگیری در این هشت ساله نصیب ملت ایران شده !اما آنچه مهم بنظر می رسد اینست که آیا بار دیگر مردم ایران به پای صندوقهای رای خواهند رفت وخام وعده و وعیدهای دروغین این و آن خواهند شد ؟

مگر زنان چه میخواهند؟

فرنوش عرفانی

نظام پدر سالاری نوعی سازمان اجتماعی است که در آن اعمال قدرت خانگی و سیاسی در دست مردان است . که آن هم حاصل دین اسلام و بویژه اسلام شیعه ساخته شده ملایان .

در چنین نظامی زن در زیر ستم دائمی است .دختر زیر سلطه پدر ، خواهر زیر سلطه برادر و زن زیر فرمان شوهر است .

پدر سالار همان برتری مردان است . و درخواست تمامی زنان زیر ستم نظام مردسالاری این است که با آنان مانند یک انسان با حفظ حقوق و امتیازات برابر رفتار شود.

حق مالکیت بر حقوق و دسترنج خود ، حق مراقبت و نگهداری فرزندان پس از طلاق ، حق تحصیل ، حق شرکت در تصمیم های عمومی ، حق انتخاب همسر و برخورداری از دیگر حقوق اولیه .

در نظام جمهوری اسلامی بزرگترین و غیر عادلانه ترین حق کشی ها نسبت به زنان اعمال میشود. مردان در ضرب و شتم ، تجاوز ، ناقص کردن عضو و کشتن زنان خود را آزاد احساس میکنند . عدم رعایت حقوق مربوطه به زنان در اعلامیه حقوق بشر و نابرابری در مشارکت اجتماعی درد و مسائلی هستند که همه زنان در کشور ایران گرفتارش هستند. زنان در تصمیم گیری و منافع اقتصادی دسترسی ندارند. بانکها اعتبار مساوی با مردان در اختیار زنان نمیگذارند. در صورت ابتلا به بعضی بیماری ها ، شوهران به دلیل بیماری زن اجازه طلاق دارند . اگر زنی پس از ازدواج از هر دو چشم نابینا شد مرد میتواند او را طلاق دهد ولی اگر مرد از هر دو چشم نابینا شود زن اجازه طلاق ندارد. اگر زندگی با کسی که از هر دو چشم نابینا شده است نامطلوب میباشد، چرا برای هر دو طرف نیست ؟

دیه زن نصف دیه مرد است و ....

و خشونتی که از سوی خانواده و جامعه به زنان اعمال میشود ابعادی گسترده و فجیع دارد . امار خودکشی و خودسوزی زنان همچنان رو به افزایش است . در ایران مجازات سنگسار با وجود تمام مبارزات و مخالفتهای زنان همچنان اجرا میشود و آزار جسمی از سوی شوهر بسیار متداول است . راستی چه باید کرد؟

 اعلامیه حقوق بشر مصوب دسامبر 1948 که مفادی در باره حقوق زنان دارد در کشورهای عقب مانده اسلامی مانند حکومت ولایت فقیه اصلا تحقق پیدا نمیکند.

در اعلامیه آمده است که همه انسانها حق جابجائی و حرکت دارند و هرجا که بخواهند میتوانند ساکن شوند .

زن و مرد ، از هر نژاد مذهب یا ملیتی در انتخاب همسر آزاد هستند و در مقابل بیکاری باید از آنان حمایت شود . هیچ نوع تبعیضی در رابطه با کار دست مرد نباشد.هر شخصی حق دارد از آزادی اندیشه ، وجدان و دین بهره مند شود . این حق ملتزم آزادی تغییر دین یا اعتقاد و همچنین آزادی اظهار دین یا اعتقاد ، در غالب آموزش دینی ، عبادتها و اجرای آئین ها و مراسم دینی به تنهائی یا بصورت دسته جمعی و یا بطور خصوصی و یا عمومی است ....

زنان چه میخواهند ؟

مگر نه اینکه حقوق بدیهی و انسانی خویش و رعایت آنرا میطلبند. مگر زنان چه میخواهند که خانواده مذهب سنت و فرهنگ کل جامعه از آن می هراسندو برای پیشگیری از رشد، سازندگی و شرکت فعال او در صحنه اجتماعی و سیاسی ، دشواری ها و انواع سرکوب از جمله در شکل تدوین و تصویب قوانین ضد زن ایجاد میکند .

راستی زنان در جمهوری اسلامی چه طلب میکنند ؟

حق طلاق یکی از آنهاست ،

حق جدائی از شوهری که با خشونتهای روحی و جسمی و جنسی او را می آزارد ، از او بهره کشی میکند ، او را میسوزاند و به قتل میرساند و سپس به نام ناموس و غیرت و عدم تمکین زن از وظائف زناشوئی از مجازات مبرا میشود.

این فجایع در حکومت ولایت فقیه به قدری دردناک است و ابعادی بسیار وسیع را در بر میگیردکه در یک مقاله نمیتوان آنها را برشمرد.

به امید روزی که حقوق از دست رفته مان را در این نظام ضد انسانی بدست بیاوریم.

 

برگشت