آشنایی با کانون | نشریه | مواضع و بیانیه ها | درخواست عضویت | ارتباط با ما

ماهنامه بشریت شماره 170

 

گزارش ماهانه نمایندگی هانوفر و الدنبورگ

نازی نیکویی سلیم 

جلسه ماهانه نمایندگی هانوفروالدنبرگ وبرمن ساعت 12بوقت اروپای مرکزی درتاریخ 2 آوریل2016 باحضورجمعی ازفعالان حقوق بشر خانمها:پریسا حسین پور، شیوا کرمی مکوند،سیمین مسکینی، علیه رحمانی ، صدیقه جعفری ، نازی نیکویی سلیم ، دیانا تبریزی ، فاطمه کریمی ، سپیده نامور و آقایان: منوچهرشفایی،محمدحسین بیداروند ، مجتبی قاسمی ، بهزادحبیبی ، عیسی بیل هر، مسعودرئیسی ، علی تبریزی ، فرشادمحمودی ، علی میرزایی ، میوندعزیزی ،سامان راکی، فرزادنایب غریب ، فرزان نایب غریب ، وحاضرین درپالتاک: خانم ها : نازنین آقاسیدهاشم کدخدایی ، جمیله بدیرخانی ، رزاخلیلی ، مریم صفری، آتنادولتخواه  و آقایان : احسان فتاحی ، امیرنیلو ، سعیدکامیاب ، مظاهرابراهیمی ، جمشیدغلامی سیاورزان ، مسعودنقلی ، محمدمرادی اشکفتی ، برگزار گردید. تصویربردار:علی تبریزی

 درابتدا مسئول جلسه آقای سامان راکی ضمن خوش آمدگویی به حاضرین در جلسه ازخانم  دیانا تبریزی برای اعلام گزارش و تحلیل خبر عمومی ماه  گذشته ونقض حقوق بشردرایران دعوت کردندکه متن گزارش ایشان به شرح زیرمیباشد:

با عرض سلام خدمت همکاران عزیزم

سال نو خورشیدی را خدمت همه تبریک عرض می کنم

درابتدای عرایضم اجازه بدهید یک شعر از غزلهای عمادخراسانی تقدیمتان کنم.

ما عاشقیم وخوشتر از این کار ؛ کار نیست

یعنی به کارهای دگراعتبار نیست

دانی بهشت چیست که داریم انتظار

جزماهتاب و باده آغوش یار نیست

فصل بهار فصل جنون است واین سه ماه

هرکس که مست نیست یقین هشیارنیست

عزیزانم میخواهم خبرهای سال نو را با اخبار شیرین آغاز کنم.

دکترفیروز نادری مدیر ارشد ناسا درآمریکا تحصیلات عالیه خودشون را به اتمام رساند و به ایران بازگشت. درایران تقاضای امکانات از دولت وقت کرد و بدلیل ارزش ننهادن جمهوری به ایشان مجدد به آمریکا بازگشت. و بدلیل فعالیت های بی دریق نام یکی از سیارک ها بنام ایشان نام گذاری شد.که ما این موفقیت را خدمت ایشان و کلیه هم میهنان عزیزمون تبریک عرض می کنیم.

ایران به پرداخت ۱0میلیارد دلار به خانواده قربانیان 11 سپتامر محکوم شد. یک دادگاهی در نیویورک حکم داده که ایران باید این غرامت را به خانواده های قربانیان وچند موسسه بیمه بپردازد.یعنی به هر خانواده 2میلیون دلار وبه موسسات بیمه 3میلیارد دلارباید بپردازد.

چون ایران نتوانسته ادعای خودش را در مورد ادعای عدم حمایت از هواپیماربایان ثابت کند.

امیدوارم که درسال95 در رابطه با انفجارهای اخیر در پاریس و بروکسل مجبور به پرداخت غرامت نشویم.

توهین جنسیتی نماینده ارومیه که در ماه گذشته خیلی سروصدا به پا کرد:

قاضی پور نماینده مردم ارومیه در ستاد انتخاباتیش به زنان و نمایندگان خانم توهین کرده بود کهبعضی از توهین ها قومی و جنسیتی بوده دوستان همه می دانند که این آقا چه توهین هایی به اقوام و خانمها کرده و متاسفانه نمایندگی استان را هم دارد یدک می کشد.

گفتن که مجلس جای زنان نیست جای مردان است بفرستید سرشان در مجلس بلا میاورند و آبرویتان میرود. خودشان همدیگر را لابد بهتر می شناسند.

شاید هم پیرو گفته های ایشان باشد که نماینده مردم اصفهان خانم مینو خالقی بعد از رای آوردن رد صلاحیت شده است.

در ادامه این اتفاقات خانم هدیه تهرانی وحامیان محیط زیست وحقوق حیوانات که در پارک لاله تجمع کرده بودند همه دستگیر می شوند.که اول از این مراسم فیلمبرداری میشه وبعد اونها را با ون به نقطه نامعلومی می برند.البته خانم تهرانی فراخوان این تجمع را خودشان صادر کرده بود.

خبرهای من همچنان مربوط به بانوان است.

ماه گذشته در سمنان به دو زن اسید پاشیدند اگرچه هنوز آمران اسید پاشی های اصفهان شناسایی نشده اند .این دو خانم از آریشگاه که بیرون آمدند توسط دونفر ناشناس که تحمل آراستگی خانمها را ندارند و مایل اند خانمها زیر روبنده باشند اسید پاشی شدند و ظاهرا پیوستن به اسید پاشی های اصفهان.

این ور و اونور می شنویم که صحبت برابری حقوق خانم و آقایون میشه وقتی به مسئله برابری دیه می رسیم بعضی می کویند که قانونش تصویب شده در حالیکه همه خوب می دانند که این برابری به پرداخت بیمه و شرکتهای بیمه مربوط میشه. که باید بطور مساوی پرداخت کنند.

این خبرخیلی من را اذیت کرد... ک کشاورز کرد که در ارومیه 9سال به زندان محکوم شده بود و حکمش را قبول نداشت بخاطر همین به احمد شهید نامه نوشته و اعتراض کرده وبابت همین 5سال به حکمش اضافه شده و در حقیقت اگر بخواهیم ماده قانونی در نظر بگیریم برمبنای ماده 3و4و5و6 همه در مورد ایشون نقض شده.طبق ماده6: هرکس حق دارد شخصیت حقوقی او در همه جا بعنوان یک انسان در برابر قانون شناخته شود.

متاسفانه در تضاد مواد فوق در زندان رجایی شهر به عنوان تنبیه چندتن از زندانیان زخمی را که در محیط غیربهداشتی وفاقد نور بوده محروم از کلیه لوازم بهداشتی و امکانات نگهداری میشوند و این تصمیم از طرف مسئولان زندان در سالن 33اندرزگاه این زندان انجام شده که ماده 7 اعلامیه جهانی حقوق بشر را بهتر در این رابطه بازخوانی کنم:همه در برابر قانون مساوی هستند وحق دارند به سویه  از حمایت قانون برخودار شوند.

یکی از وعده های دولت روحانی ارتقای اعتبار پاسپورت ایرانی بود که بدلیل سیاست های نا کار آمد در سال 2012 اعتبار گذرنامه ایرانی رسید به رتبه 96 از 100 و در سال جدید طبق گزارشها پاسپورت ایرانی در کنار اتیوپی و سودان در رتبه 98 قرار گرفته .  مرسی از دولت تدبیر و امید

صدقه سر دولت تدبیر و امید رکورد اعدامها در سال پیش به 969 نفر رسیده هشتمین گزارش سالانه اعدام  سازمان حقوق بشر ایران نشان میدهد که در سال2015 جمهوری اسلامی یکی از سیاه ترین سالهای عمرش را بر اساس تعداد اعدامها داشته ایران دست کم 638 نفر را در رابطه با جرایم مواد مخدر اعدام شده اند که جالب است بدانید خودشان اعتراف کردند که مشکلات مربوط به قاچاق را این اعدامها برطرف نکرده .گزارش سالیانه نشان می دهد که در 2015  حدود29٪ در مقایسه با سال 2014 افزایش پیدا کرده.

373 نفر را منابع رسمی اعلام کردند.95٪ از اعدامها توسط منابع رسمی اعلام نشده.638 در رابطه با مواد مخدر بودند. 57 نفر در ملاء عام بودند. حداقل 3 نفر در موقع ارتکاب جرم زیر 18 سال بودند که دست کم 19 نفر زن بودند. 207 نفر به دلیل قتل عمد اعدام و262 نفر مورد بخشش اولیای قرار گرفتند که جای بسی خوشحالی دارد .

شاید هم به دلیل فقر جامعه  باشد ولی در هر صورت خوشایند است.

ببینیم اعلامیه جهانی حقوق بشر در این مورد چه ماده ای را بیان می کند:

ماده یک:تمام افراد بشر آزاد بدنیا آمده اند  و از نظر حیثیت و حقوق با هم برابرند و باید نسبت به هم  با روح برادری رفتار کنند.

ماده سه: هرکس حق زندگی آزادی و امنیت شخصی دارد.

ماده پنج: احدی نمی توان تحت شکنجه و مجازات و رفتاری قرار داد که ظالمانه یا بر خلاف انسانیت وشئونات بشری یا موهن باشد.

حالا قضاوت با شما اعدام در ملاء عام یا خود اعدام ویا اعدام زیر18 سال که باید منتظرباشد سن اش بالای 18 شود کدامش طبق اعلامیه جهانی حقوق بشر است.

در پایان خبرهای نوروزی برای اینکه خنده بر لب های شما بنشیند: آقای ظریف شکر خوردن ضمن انتقاد از کشورهای غربی  ضمن مصاحبه ای با بی بی سی گفته مطرح کردن نقض حقوق بشر از طرف جمهوری اسلامی توسط کشور غربی یک هدف سیاسی است و اینها بی خودی احمدشهید را به ایران تحمیل کردند و حتی پناه جویانبی خودی مدعی نقض حقوق بشر هستند.آنها دروغ می گویند پناهجویان را به ایرا باز گردانید تا ما در زندان از آنان استقبال کنیم.البته دولت ایران به دفعات ویا هر موقع که گزارش آماری نقض حقوق بشر در ایران مطرح بشه اعلام می کنه که احمد شهید گزارش های سیاسی را با اهداف سیاسی تهیه میکند. فلان خواننده زن قرار است مجوز همنوایی از ارشاد بگیره ده تا امام جمعه دلشان خون میشه فلان دختر خانم در تیم والیبال با حجاب سرویس میزنه دل هزاران طلبه در غیاث آباد  قم خون میشه . فلان دختر در خیابان ولی عصر ساپورت گل من گلی می پوشه امام جمعه مشهد عزای عمومی اعلام می کنه. محمود دولت آبادی رمان (کلنل) را می نویسه 160تا نماینده مجلس دلشان خونچکان میشه. آیت الله کاظم صدیقی در نمازجمعه گفته مناظر داخل هواپیما دل ائمه را خون می کنه حالا فکر کن 4تا خانم داخل هواپیما با لباس تر وتمیز وآراسته به ملت سلام می کنن واقعا این همه حساسیت برای هواپیما شایان تقدیره شما دلتان خون میشه اصلا چرا سوار هواپیما میشی کاظم جان شما سوار شتر شو نه دلت خون بشه نه بیخودی حرص بخوری هر وقت هم حالت بد شد باگیوه ات بزن به سر شتر زبان بسته که غیرت اسلامی خال برنداره.

لامصب ها اگر بشنوند چهل درصد زنان بخاطر گرسنگی تن فروشی می کنن اصلا به زانوشون هم نیست اگر بدانند صدها هزار کاگر حقوق نگرفتند خم به ابروشان هم نمی آورند.

پس از تحلیل واخبار خانم دیاناتبریزی خانم آقاسیدهاشم کدخدایی ازطریق پالتاک خبر جداشدن نمایندگی الدنبورگ برمن ازهانوفررااعلام کردند.وسپس آقای راکی ازخانم علیه رحمانی دعوت کردند تا نسبت به بررسی وانطباق اعلامیه جهانی حقوق بشر باقانون اساسی ایران را سخنرانی کنند که به شرح زیر می باشد:

بهترین تصمیمی که جامعه بشری تا کنون برای خود گرفته ،همین اعلامیه جهانی حقوق بشر می باشد. این 30 ماده به حقوق ذاتی ما فکر کرده اند.از وقتی که بشر به دنیا می آید با تمام حقوقش پا در دنیا می گذارد.یعنی از زمانی که بشر روی کره زمین به وجود آمد ،حقوقش به همراهش بود حق دیدن،نفس کشیدن،راه رفتن،حق رشد کردن،سخن گفتن،آزادی، حق آزادی بیان.

این 39 ماده حقوق اولیه و ذاتی هر بشر است که متاسفانه از ابتدایی که بشر به دنیا می آید به دلیل سود جویی و زور گویی برخی از افراد این حقوق به وسیله ای به نام قانون از بشر گرفته شده است. حقوق بشر در واقع اساسی ترین و ابتدایی ترین حقوقی است که هر فرد به طور ذاتی، فطری و به صرف انسان بودن از ان بهره مند می شود. ماده 18 اعلامیه جهانی حقوق بشر هر انسانی محق به داشتن آزادی اندیشه و وجدان و دین است.این حق شامل آزادی دگر اندیشی، تغییر مذهب، دین و آزادی علنی و آشکار کردن آیین و ابراز عقیده، چه به صورت جمعی به اتفاق دیگران در قالب آموزش، اجرای مناسک، عبادت و دیده بانی آن در محیط عمومی و یا خصوصی است و هیچ فردی حق اهانت و تعرض به فرد دیگری به لحاظ تمایز و اختلاف اندیشه ندارد.این ماده در مورد آزادی اندیشه، عقیده، مذهب و بیان و نیز ازادی تشکیل اجتماعات و مراسم است.در این ماده صراحتا آمده است که دین یک مقوله کاملا شخصی است و هر کسی می تواند با آزادی دین خود را انتخاب کند. اما در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران اصل یک آمده است 
حکومت ایران جمهوری اسلامی است که ملیت ایران بر اساس اعتقاد دیرینه اش به حکومت حق و عدل قرآن ،در پی انقلاب اسلامی پیروزمند خود به رهبری  مرجع عالیقدر تقلید ،آیت الله العظمی  امام خمینی در همه پرسی دهم و یازدهم فروردین ماه 1358 با رای اکثریت کلیه کسانی که حق رای داشتند ،به آن رای مثبت دادند.در اصل یک آمده است حکومت ایران جمهوری اسلامی است و بر اساس قرآن پایه ریزی شده است. در اینجا فقط اشاره به اسلام شده و به هیچ دین دیگری غیر از اسلام آزادی داده نشده است.همچنین آمده است جمهوری اسلامی نظامی است بر پایه ایمان به:

خدای یکتا و اختصاص حاکمیت به او و لزوم تسلیم در برابر امر او
وحی الهی و نقش بنیادین آن در میان قوانین معاد و نقش سازنده آن در سیر تکاملی انسان به سوی خدا عدل خدا در خلقت امامت و رهبری مستمر و نقش اساسی آن در تداوم انقلاب اسلامی کرامت و ارزش والای انسان و آزادی توام با مسئولیت او در برابر خدادر این اصل هم جایی برای عقاید دیگر و کسانی که خدا پرست نیستند در نظر گرفته نشده است .یعنی کسی که اعتقادش به غیر این باشد در این مملکت جایی ندارد.مثل آتئیست ها ،بت پرستان و صدها دین دیگر.
اصل پنجم قانون اساسی آمده در زمان غیبت امام زمان )) مهدی (( کشور باید ولایت فقیه داشته باشد.در واقع ولایت فقیه قیم ما باشد و همه را زیر نظر داشته باشد.ولایت فقیه یعنی تصمیم گیری بدون قید و شرط بر قوانین و حتی در مورد خصوصی ترین مسائل زندگی مردم. قبول داشتن ولایت فقیه بر این معناست که من قبول دارم که انسانی نابخرد و ناتوان هستم. مثل افراد زیر 18 سال نیاز به ولی و قیم دارم.جامعه ما تنها جامعه ای هست که ولایت فقیه را به عنوان قیم خود قبول دارد.یعنی از آنجایی که دین ما اسلام هست و شیعه و معتقد به اما زمان هستیم ،جامعه ما حق تصمیم گیری و اراده از خودش را ندارد و نیاز به ولی امر و نماینده دارد.یکی از اصل هایی که عملا ناقض منشور حقوقی سازمان ملل است.اصل دوازدهم هست که آمده دین رسمی ایران،اسلام و مذهب جعفری اثنی عشری است و این اصل الابد غیر قابل تغییر است و مذاهب دیگر اسلامی اعم از حنفی،شافعی، مالکی، حنبلی و زیدی دارای احترام کامل می باشند و پیروان این مذاهب ،در انجام مراسم مذهبی، طبق فقه خودشان ازادند و در تعلیم و تربیت دینی و احوال شخصیه (ازدواج، طلاق،ارث و ،وصیت) ک دعاوی مربوطه به آن در دادگاه ها رسمیت دارند و در هر منطقه ای که پیروان

هر یک از این مذاهب اکثریت داشته باشند،مقررات محلی در حدود اختیارات شوراها بر طبق آن مذهب خواهد بود،با حفظ حقوق پیروان سایر ادیان.

در مقایسه این اصل با اعلامیه جهانی حقوق بشر باید به این نکته اشاره کرد که در اعلامیه جهانی حقوق بشر آمده است که مذهب امری شخصی است و هر کسی بر اساس تمایلات شخصی خودش می تونه دینش رو انتخاب کند و یا تغییر دهد .در اصل 12 آمده است دین رسمی کشور اسلام و مذهب شیعه دوازده امامی است و این اصل الابد غیر قابل تغییر است. یعنی تا زمانی که دنیا وجود دارد. تا زمانی که کشور ایران وجود دارد .دین رسمی مردم کشور ایران اسلام هست و هیچ وقت عوض نمی شود.در صورتی که آقای خمینی وقتی به حکومت پادشاهی اعتراض کرد ،خواستار حق انتخاب مردم شد و اینکه مردم باید خودشان حکومت شان را انتخاب کنند.انا متاسفانه اینجا متوجه می شویم که مردم هیچگونه حق انتخابی ندارند.یعنی حتی در این اسلام هم از مذهب شیعه به مذهب دیگه ای نمی شود تغییر عقیده داد.اینکه تنها یک دین حق انتخاب مردم است بزرگترین نقض حقوق بشر است.در اصل سیزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آمده است :ادیان زرتشتی ،کلیمی،مسیحی تنها اقلیت های دینی شناخته می شوند که در حدود قانون در انجام مراسم خود ازادند و در احوال شخصیه و تعلیمات دینی بر طبق آن مذهب آزاد خواهند بود.اصل 13 در مورد سایر ادیانی که به غیر اسلام اجازه آزادی در کشور را دارند پرداخته است و 3 دین مسیحی،زرتشتی و کلیمی تنها اقلیت هایی هستند که اجازه آزادی دارند.در این اصل تنها اشاره ای به تعداد محدود ی از ادیان شده .در حالی که ده ها دین در کشور وجود دارد که حتی قدمت و سابقه بعضی های آن ها به پیش از اسلام بر می گردد .و یا دین بهاییت که منشا الهی دارد ولی در ایران زیر بدترین نوع فشار ها و نا عدالتی های حکومتی قرار دارد و یا پیروان آیین یارسان و انواع دراویش و ....
جالب اینجاست که همین تعدا محدودی که در قانون جمهوری اسلامی ایران قابل قبول عستندنیز تحت فشار هستند مثل زرتشتی ها که در زمان انقلاب 55 هزار نفر بودند اما الان 30 هزار نفر شده اند در صورتی که جمعیت جامعه از 30 میلیون نفر به 80 میلیون نفر رسیده است و این نشانه عدم امنیت و آزادی است.سنی ها که حتی در تهران مسجدی ندارند و مسیحی ها که برای تبلیغ دینشان حکم ارتداد می گیرند. اصل چهاردهم قانون اساسی جمهوری اسلامی به حکم آیه ای از قرآن دولت جمهوری اسلامی و مسلمانان موظف ند با اخلاق حسنه و عدل اسلامی عمل نمایند و حقوق انسانی آنان را رعایت کنند.این اصل در حق کسانی اعتبار دارد که بر ضد اسلام و جمهوری اسلامی توطئه و اقدام نکنند.در این اصل صراحتا مسلمانان را برتر از غیر مسلمانان دانسته و گفته شده که به آنان می توان محبت کرد و اجازه می دهیم که زندگی کنند.در صورتی که پیروان سایر ادیان هم شهروند ایرانی محسوب می شود و در ایران به دنیا آمده اند و ایران وطن آن ها می باشد .اما این حق فقط به دلیل دینشان از آن ها گرفته شده است.

وپس از آن آقای قاسمی( فعال حقوق بشر)درتکمیل سخنان خانم رحمانی بیاناتی را ایرادفرمودندودرادامه بحث آقای شفایی نیزدرمورد انواع واقسام ادیان قانونی وغیرقانونی دررژیم جمهوری اسلامی توضیحاتی رافرمودندکه توسط همکار دیگرمان آقای احسان فتاحی دراتاق پالتاک کامل ترگردیدو آقای شفایی ازماده 11و12قانون اساسی جمهوری اسلامی یادکردند

پس از آن آقای راکی از خانم سپیده نامور دعوت کردند سخنرانی خودرادرمورد مروری برآمار خودکشی دانش‌آموزان در سال ۱۳۹۴ انجام دهند که به شرح زیر می باشد:

در تهران مجید ۱۴ ساله دانش‌آموز مدرسه نمونه دولتی تهران، به دلیل مردود شدن در امتحانات پایان سال، با سیم برق خود را از تراس حلق‌آویز کرد و روز بعد به دلیل آسیب مغزی جان سپرد.

 دختری ۱۸ ساله در آذربایجان غربی ، دانش‌آموز رشته تجربی در محله شهرک فرهنگیان شهرستان بوکان پس از اعلام نتیجه کنکور سراسری، قبول نشدن در دانشگاه، با پرت کردن خود از طبقه سوم خانه، به زندگی‌اش پایان داد.

 امیر دانش‌آموز ۱۴ ساله در یکی از مدارس لرستان، به دلیل نمره پایین در درس ریاضی و ترس از سرزنش شدن، با شلیک گلوله به زندگی خود پایان داد.

در تهران، پریناز ۱۳ ساله خود را از میان نرده‌های پل عابر در شرق تهران به پایین پرتاب کرد و پس از برخورد با اتوبوس جان باخت. بر اساس اظهارات دوست این دانش‌آموز، او پیش از خودکشی گفته بود از زندگی خسته شده‌ام.

 در آذربایجان غربی دانش‌آموز ۱۱ ساله، ساکن محله تاج‌الدین در شهرستان اشنویه، جلوی آینه خود را دار زد و جان سپرد. این کودک، دو روز پس از دیدن فیلمی با مضمون خودکشی، دست به چنین اقدامی زده است.

 در تهران دانش‌آموز پنجم ابتدایی در محله خلیج‌فارس تهران به وسیله روسری، خودش را از میله بارفیکس ـ حلق‌آویز کرد و جان سپرد؛ دلیل این خودکشی بیان نشد.  در مازندران، «مهرشاد. ت» دانش‌آموز ۱۴ ساله ساکن شهر «رستم‌کلا» خود را از پنکه سقفی خانه حلق‌آویز کرد و جان سپرد. در نامه مکتوبی که مهرشاد از خود به جا گذاشته آمده: «فردا همه‌تان به مراسم تشییع جنازه‌ام بیایید».

 در خراسان جنوبی، دانش‌آموز ۱۶ ساله مدرسه شبانه‌روزی شهید مطهری، در آبیز شهرستان زیر کوه که قبلا پدرش او را سرزنش کرده بود وقتی همه خواب بودند، خود را به نرده‌های پشت خوابگاه حلق‌آویز کرد و جان داد.

در خراسان شمالی، «سجاد. غ» ۱۵ ساله، دانش‌آموز دوم دبیرستان یکی از مدارس شبانه‌روزی در روستای کهنه جلگه مانه و سملقان به دلیل احضار والدینش از سوی مدیر مدرسه، خود را در آغل گوسفندان حلق‌آویز کرد و به زندگی خود پایان داد.

در یزد، «الف ـ ع» دانش‌آموز ۱۳ ساله مدرسه نمونه دولتی بافق یزد به دلیل افت تحصیلی، خود را به میله بارفیکس اتاق حلق‌آویز کرد و جان سپرد.

در تهران، پسر ۱۱ ساله‌ای در تهران با حلق‌آویز کردن خود را از چارچوب در بالکن به وسیله روسری مادرش به زندگی خود پایان داد. به گفته او، این دانش‌آموز که فصل امتحانات خود را می‌گذراند، اضطراب شدیدی داشت و وقتی در خانه تنها بوده، دست به چنین کاری زده است.

 در یزد، اختلاف خانوادگی باعث خودکشی و مرگ دانش‌آموز دختر پایه نهم در یزد شد، او از آخرین طبقه آپارتمان خود را به پایین پرتاب کرد.طبق موراد اعلام شده از ۱۳ خودکشی رخ داده در سال تحصیلی جاری، چهار خودکشی در تهران، دو خودکشی در ارومیه و دو مورد در یزد و مابقی خودکشی ها در لرستان، مازندران، خراسان جنوبی، خراسان شمالی و کرمانشاه رخ داده است.

همچنین از ۱۳ خودکشی رخ داده، علت ۶ خودکشی مرتبط با افت تحصیلی، عدم قبولی در امتحانات یا کنکور و احضار والدین به مدرسه بوده است، علت سه مورد از این خودکشی ها، سرزنش والدین، خستگی از شرایط زندگی و دیدن فیلم در رابطه با خودکشی عنوان شده است و هنوز علت ۴ مورد اعلام نشده است.

خودکشی‌های ناموفق که از دیدها پنهان می‌مانند

در این میان هستند دانش آموزانی که اقدام به خودکشی می کنند و خوشبختانه این عملشان موفقیت آمیز نیست؛ اما در عین حال آمار این اقدام‌ها در هیچ کجا هم ثبت نمی‌شود و کسی هم به آنها رسیدگی نمی کند. 

علل خودکشی کودکان

در بروز خودکشی کودکان عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ، و بیماری های روانی و جسمانی نقش دارند، به همین خاطر سیاست گذاری ها و رفتاراجتماعی حکومت اسلامی را در بروز و افزایش میزان خودکشی نمی توان نادیده گرفت. افزایش میزان خودکشی کودکان درحکومت اسلامی برای این گروه سنی تهدیدآمیزو نگران کننده است..

علل خودکشی کودکان کدامند و چرا افراد کم سن و سال که هنوز معنا و مفهوم مرگ را نمی دانند و پای به عرصه فعالیت ها و مسؤلیت های اجتماعی نگذاشته اند به خودکشی فکر می کنند و خودکشی را آخرین و تنها راه حل مسائل و مشکلات خود می دانند.؟ برخی از علت ها این ها هستند>:

بحران های خانوادگی ( درگیری های میان والدین، از دست دادن والدین و طلاق) ، ابتلای والدین به اختلال های روانی و اعتیاد، آزارهای روانی ( تحقیر یا مسخره کردن )، آزارهای فیزیکی یا جسمی، آزار و سوء استفاده جنسی، خودکشی در میان اقوام و دوستان و افراد مورد علاقه کودکان ( ورزشکاران و هنرمندان )، مشکلات در محیط تحصیلی همچون بدرفتاری در مدارس و فرهنگ قلدرمنشی ،عدم موفقیت در تحصیل،

"شاهد خودکشی بودن" به ویژه شاهد خودکشی یکی از افراد خانواده بودن، مشاهده ی اعمال خشونت و اعدام در ملا عام ، و انتشار عکس ها و فیلم های مربوط به اعدام نقش بزرگی در افزایش خودکشی میان کودکان داشته است. رفتارخشونت آمیز و یا شاهد رفتارخشونت آمیز بودن زمینه خودتخریبی یا خودکشی را مهیا می کند. کودکانی که در جنگ حضور داشتند برای اقدام به خودکشی مستعد ترند..

فرماندار شهرستان اشنویه در باره خودکشی شوان اظهار داشت:... این کودک دو روز قبل از واقعه فیلمی میبیند که صحنه اعدام داشته و در طول دو روز این طنابی که خودش را سرانجام با آن حلق آویز میکند در دستانش بوده و این حرف را مادرش تأیید میکند..." . مدیرکل روابط عمومی آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی میگوید: " این حادثه خارج از محدوده آموزش و پرورش و در خانه دانش آموز رخ داده است و هیچ ربطی به آموزش و پرورش ندارد. این کودک با دیدن یک فیلم دست به اقدامی هیجانی زده است" .

از دیگرعوامل خودکشی در حکومت اسلامی تربیت پادگانی درخانواده ها و مدارس و جامعه است : "خانواده ها و مدیران و معلمان در مدارس با تربیت پادگانی و ویران گر خود خلاء وحشتناکی در ذهن کودک و نوجوان به وجود می آورند و به مرور جامعه را به ورشکستگی روانی مبتلا می کنند تا به بحران برسد." . روش های انضباطی و "قانونی" در مدارس زمینه ساز ایجاد فکر خودکشی در میان دانش آموزان است ."مدارس به قدری در یک سری مسایل افراط می کنند که حس خطر و خستگی در بین بچه ها تقویت می شود. یافته ها نشان می دهند نزدیک به ۷۰درصد بچه ها هنگام حضور در مدرسه دلواپس هستند"، مدارسی که آموزشگاه خشونت در قالب تقدیس شهادت و جهاد و تنفر و تبعیض شده اند.

افسردگی یکی ازعلت های مهم بروز فکر و اقدام به خودکشی در کودکان است ، تنهایی وبریدگی و ازبین رفتن همبستگی با اطرافیان و کاهش شور و نشاط زمینه ساز خودکشی در کودکان و نوجوانان هستند. فضای مذهبی، پلیسی و پادگانی و خبر چینی در مدارس، فشار های روانی و ذهنی با تدریس درس هائی که با روحیه کودکانه همخوانی ندارد، ایجاد رقابت های تخریبی ، تهدید، تحقیر و تنبیه در سوق کودک به سوی اختلال های روانی و رفتاری نقش تسریع کننده و کمک کننده دارد. کودکی که در بین همکلاسیهای اش به طور مکرر تحقیر و تمسخر می شود به تدریج اعتماد به نفس خود را از دست میدهد. یأس و نومیدی در کنار اضطراب و احساس عدم امنیت همراه با حس تحقیر در نگاه قربانی مرگ اجتماعی جلوه می کند، و قربانی تفاوتی میان این نوع مرگ و حذف فیزیکی خود نمی بیند .کودکان در حکومت اسلامی شاهدان اجرای حکم اعدام و به دارآویختن محکومین بوده اند. برخی از این کودکان را خانوادههای مقتول و قاتل به صحنه اعدام آورده اند و برخی دیگر به این دلیل که حکم در محلهای مسکونی انجام شده، شاهدان اجرای حکم اعدام بوده اند. تماشای مراسم اعدام آسیبهای جبران ناپذیر ذهنی (روانی) به کودکان خواهد زد و روحیه آنها را جریحه دارخواهد کرد. جان کندن بر طناب دار و نوع خشونتی که کودک برای نخستین بار میبیند، و نیز شور واشتیاق تماشای صحنه اعدام توسط بزرگسالان تصاویری ماندگار بر" لوح سفید " ذهن کودک نقش خواهند زد، بیش از آنکه و آنچه چرائی جرم و جنایت و عبرت آموزی دیدن صحنه مراسم اعدام نقش بنشانند..

".... کودکان نابالغ هنوز درک درستی از قانون و اجرای مجازات ندارند و ممکن است در آینده دست به رفتارهای خشونت آمیز بزنند.حتما شنیده ایدکودکانی را که بعد از دیدن صحنه اعدام بارها عروسکهای خود را حلق آویز کرده و کابوسهای شبانه وحشتناکی دارد ". بسیاری ازکودکانی که شاهد صحنهٔ اعدام در محله خود بودند، ازمحله خود میترسند:

".... آنها دچار ترس و وحشت از محله خودشان شده بودند چراکه تا مدتها نتوانسته بودند صحنه مرگ آن مجرم را در محله خودشان فراموش کنند. ".." ترس و وحشت اعدام در ملاعام را به راحتی میتوان درذهن کودکان و افراد کم سن و سال حاضر در مراسم اعدام مشاهده کرد "..." این کودکان و جوانان شاید در ظاهر دچار آسیب روحی نشوند ولی این رویداد در ذهن آنان به جا میماند و آسیبهای روحی شدیدی در بلند مدت بر آنها وارد میشود.

دیده شده است کودکانی که شاهد مراسم اعدام بوده اند و یا فیلم و تصویر صحنه های اعدام را دیده اند فراتر از اعدام عروسکهای شان ، جان همبازی خود را نیز با" اعدام بازی " واقعی گرفته اند:

"... مهران و چند نفر از همبازیهایش تصمیم میگیرند صحنه اعدامی را که چند روز قبل در شهر کوچکشان دیده بودند در عالم بازیهای کودکانه تکرار کنند؛ " اعدام بازی "، این بازی اما منجر به مرگ مهران هشت ساله میشود.مهران یوسفی و همبازیهایش اهل شهرستان جوانرود بوده و خواستەاند صحنە اعدام "رئوف مصطفایی"یکی از اهالی همان شهرستان را بازسازی کنند اما منجر به مرگ این کودک هشت ساله شده است

چطور یک رسانه می‌تواند مرگ را تزریق کند؟

در ایجاد این حس به هیچ عنوان رسانه را دست کم نگیرید. در خودکشی فرد باید به پوچی برسد، این پوچی همان به اصطلاح ته خط است؛ علل زیادی برای رسیدن به این حس وجود دارد اما وقتی ایجاد شد، مرگ‌آور می‌شود. برای نمونه یک نوجوان به دلیل مشکلات خانوادگی مجبور است تمام روز را کار کند، به مدرسه نمی‌رود، خواسته‌هایش برآورده نمی‌شوند در این بین وقتی به خانه می‌آید تا استراحت کند برنامه‌هایی را از تلویزیون یا ماهواره می‌بیند که او را به سمت خودکشی تشویق می‌کند. برای نمونه در برخی سریال‌ها داستان حول محور فردی می‌چرخد که بعد از خودکشی روحش آزاد شده است، برنامه‌هایی از این دست پوچی و هیجان تجربه کردن دنیای پس از مرگ را تبلیغ می‌کنند. این را نیز باید بگویم که پدیده ناهنجار خودکشی در همه کشورها دیده می‌شود و طبق بررسی‌های روانشناسان در جامعه‌هایی که فیلم‌هایی در زمینه خودکشی و مرگ بیشتر نمایش داده می‌شود افراد تمایل به تجربه نوع دیگری از حیات پیدا می‌کنند. نمایش خشونت توسط رسانه‌های دیداری و گزارش با آب‌‌وتاب خشونت در رسانه‌های مکتوب می‌تواند انگیزه قتل و خودکشی را در میان افراد جامعه به خصوص کسانی که در سن نوجوانی قرار دارند، تقویت می‌کند.

خودکشی قابل پیشگیری است؟

به طور حتم می‌توان از آن پیشگیری کرد؛ بهتر است رسانه‌ها به جای پخش فیلم‌هایی درباره مرگ و گسترش غم در جامعه از موضوع‌هایی برای امیدبخشی استفاده کنند. این نکته را نباید از نظر دور کرد که افسردگی نیز منجر به ایجاد حس پوچی و اقدام به خودکشی می‌شود؛ بنابراین باید این بیماری را در مراحل نخست درمان کرد تا به خودکشی ختم نشود. رسانه‌ها می‌توانند با برنامه‌های مختلف در پیشگیری از خودکشی نقش مثبتی داشته باشند و این موضوع بویژه در رسانه‌های تصویری از اهمیت زیادی برخوردار است. وظیفه همه برنامه‌ریزی برای پیشگیری از بروز ناهنجاری‌های جامعه است. البته در کل پیشگیری از این آسیب نیازمند یک طرح ملی است که اجرای آن با همکاری نهادهای مختلفی همچون آموزش و پرورش، صدا و سیما، بهزیستی، وزارت بهداشت و درمان و وزارت ارشاد امکان پذیر است.

دلایل وانگیزه های خودکشی هر چیزی که باشد خانواده، مدرسه و یا جامعه ویا کنجکاوی کودک نسبت به مقوله مرگ وحتی برای جلب توجه والدین که خود را پررنگ ترنشان دهند.همه باید به عنوان الگو کودک ونوجوانان مان به شکل بهتری عمل کنیم .در خانواده ،والدین انتظاراتشان را نسبت به فرزندشان کمتر کنند استرس وفشارروانی که در مدارس متحمل میشوند با کمک مسئولین برطرف شود؛محیط های آموزشی مفرح تری برای دانش آموزان فراهم شود.

کودکان ما به حتم حق وحقوقی دارند وما باید به عنوان الگوهای آنها تلاش کنیم یک جامعه سالم وامن را برای آنها بسازیم،جامعه ای که کودکان از خانه تا مدرسه هیچ تشویش ونگرانی نداشته باشندو به غیراز بازیهای کودکانه شان خود را وارد بازیهای بزرگترها نکنند.

وبعداز سخنرانی، آقای شفایی سوالی داشتندازخانم نامور برای تکمیل صحبت ایشان فرمودندکه یکی ازدلایل خودکشی بچه ها برمیگرددبه مذهب وعدم محبت خانواده ها وسپس خانم جعفری بعدازتشکر وقدردانی ازسخنان خانم نامور بیاناتی راایراد فرمودند.

پس ازآن آقای راکی از آقای علی تبریزی دعوت کردند که سخنرانی خودرا درموردکاوش پیرامون مخالفت دولتمردان باسرچشمه هنر،انجام دهند که به شرح زیر می باشد:

به نام خدای هنرT  به نام خالق هنرو زیبایی،

 درابتدا به تعریف واژه هنرمی پردازم و بعد به دلیل افتادن سایه سیاه سیاست حکومت برچشمه زلال هنروهنرمندان .متاسفانه هیچ تعریفی از هنر وجود ندارد که آن را قبول کرده باشند ،اگرچه  عموما آن را برای توصیف زیبایی یا مهارتی که باز دهی  زیبایی شناختی دارد  اما با این همه در اصل خط روشنی است که در بین تمامی افراد جایگاهی روشن داشته و روزنه های احساس را روشن تر می کند .هنر یک فعالیت جهانی است و مرزو حد نمی شناسند فاقد پرچم و خط سیاه محدودیت است.لازم به یاد آوریست که هنر و تعریف آن به زمان و مکان و فرهنگ همیشه وابسته بوده ، و اینکه خیلی وقتها یک اثر هنری مانند شناسنامه یک هنرمند می باشد مثل شعر معروف (زمستان ) اخوان ثالث : سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت : سرها در گریبان است

 که این شعر کمابیش در حافظه ها ماندگار مانده که خود اخوان ثالث هم چندین بار به مخاطبان گذری خود که با دیدن او ، شعر زمستان را واگویه کردند  گفته که سال چهار فصل دارد و یکی از آنان زمستان است . که این صحبت اخوان دلیل بر تعبیر سیاسی خوانندگان ودرک این موضوع که اخوان با بیان و توصیف زمستان تلنگری لطیف بر اوضاع حاکم آن وقت داشته وهنرمندانه فریادی در زبان شعر داشته است ، البته ناگفته نماند که اخوان رندانه از زیربار این موضوع  خواسته فرارکند .و یا شعر معروف .. اهل کاشانم و ..

البته اشاره به این دو شاعر به دلیل نزدیکی زمان زیست آنان به عصرحاضر می باشد، و اما اشاره ای به اعتراض هنرمندان .

اعتراض عجیب هنرمند محمد شیروانی  فیلمساز به فرش قرمز ظاهر عجیب ایشان نشانه اعتراضی بود که  به واسطه‌ی آن به وضعیت این سال‌های سینمای ایران،همسان‌سازی و همشکل شدن فیلم‌ها، توقیف یا عدم اکران تولیدهای متفاوت، انتقاد کنند.  حاتمی‌کیا و مانی حقیقی حاضر نشدند تا روی فرش قرمز حضور یابند، یکی به دلیل حرام دانستن و دیگری به خاطر سیرک شمردن آن... دقت کردید حتی اعتراض هنرمندان هم شکل هنری داره .نه عزای عمومی نه سیاه پوشی ... و نه شام و سینه زدن  و نه تجمع و تخریب سفارتی . ودر دنیای موسیقی می بینیم ..... مریم زندی، عکاس و رییس پیشین هیات مدیره انجمن ملی عکاسان ایران در نامه ای به حسن روحانی، رییس جمهور ایران نسبت به درخواست وزارت کشور مبنی بر حذف او از هیات مدیره انجمن عکاسان ایران اعتراض کرد. در قسمتی از نامه می خوانیم : اکنون چون اعتراضات، دلایل و نامه نگاری های من به مسئولین، در این مدت به جایی نرسیده ومن بخاطر موقعیت انجمن عکاسان ایران، ‌مجبور به استعفا هستم و حتی نمی‌دانم ازچه مرجعی و بخاطر چه جرمی قرار است مجازات واز حقوق اجتماعی خود محروم شوم، به آخرین امیدم یعنی نوشتن این نامه متوسل شده‌ام.

درطول سی و پنج سال عکاسی حرفه ای درکشورم مطمئن هستم که هرگز خلاف قانون کاری نکرده‌ام. استدعا دارم دستور بفرمائید اگر من گناهی (جرمی) مرتکب شده ام آنرا مطرح ودر دادگاهی عادلانه ثابت کنند.

که نشان آگاهی هنرمند مریم زندی به ماده  10 اعلامیه جهانی حقوق بشر دارد .

 

که هر کس با مساوات کامل حق دارد که دعوایش به وسیله دادگاه مساوی  و بی طرف منصفانه و علنا رسیدگی شود  و چنین دادگاهی درباره حقوق و الزامات او یا هر اتهامی جزایی که به او توجه پیدا کرده باشند  اتخاذ تصمیم بنماید  

در عرصه موسیقی:

بیش از 100 نفر از اهالی موسیقی در واکنش به وضعیت صنفی خود، نامه انتقاد به خانه موسیقی را امضا کردند

واما یکی دیگر از هنرمندان دیار ما

محمد رضا شجریان که به دلیل بیان عقاید و اندیشه های فکری خود ممنوع صدا شد .

در مورد ایشان زیاد اشاره نمی کنم  همین بس که یک آهنگ شناسنامه تفکرات ایشان است و مهر سکوت بر لبان ایشان در ایران .

با اندکی تفکر می بینیم که بسیاری از آثار هنری چه عکس و چه آهنگ و تصویر و مجسمه و کاریکاتور و نوشته ها .... چراغ روشن بزرگی است که بواسطه آن در ذهن افراد آن جامعه روشنفکری زاده خواهد شد .

هر شخص بواسطه دریافت اطلاعات از محیط پیرامونش آگاهی پیدا می کند و شناخت و فکر سیاسی آن رشد می کند که این خطرساز برای افرادی است که حاکمیت جور را بدست دارند . هنر مانند شمعی است که در دست هنرمند است و راه را از چاه در بسیاری از موارد نشان می دهد ..

حال اگر این شخص شمع بدست نبود .. چقدر تسلط بر مردمانی که در تاریکی زندگی می کنند راحتر بود ..

پس می بینیم .. کمبود امکانات برای هنرمندان ... نداشتن بیمه  و آینده ...بسته شدن نشریات ... ممنوع التصویر شدن هنرمندان  سمبه پر زوری است که از طرف سیاستمداران به پیکر  هنر مندان وارد می شود تا به فکر اندیشه های نو نباشند و بیشتر به زنده بودن فکر کن و داشتن حیات ....

اما بصورت خیلی زیر پوستی .

که این امر باعث میشود که بسیاری از هنرمندان یا به زیر چتر سیاست پناه ببرند ... و یا قید هنر را بزنند و یا در دامان زندان جریمه و و و و آهسته جان دهند .

حرکت جالبی از هنرمندان در عرصه موسیقی

اعتراض به بحث بحران لغو کنسرت‌ها به میان آمد و یکپارچگی هنرمندان در عرصه هنر موسیقی را بدنبال داشت .

متاسفانه بدلیل پرشاخه بودن شاخه های هنر من فقط به این نکته اشاره می کنم که هنر دوبلاژ و گویندگی یکی از حساس ترین شاخه های هنر می باشد که از فیلتر شدید دولت فیلتره می شوند .

حالا یک خبر جالب در زمینه واکنش یک مجری :آقای قاضی پور رو شاید بشناسید اگر نه ایشان در این دوره انتخابات بسیار با جمله بی ادبی که داشتن نسبت به زنان  خبر ساز بودند و تیتر اخبار شدند ...البته ایشان این اولین بارشون نیست که اینقدر بی تدبیرانه لب باز می کنند ... واکنش مجری زن شبکه خبر سر کار خانم سوسن حسنی دخت به اظهارات قاضی پور در مجلس

اعتراض خانم سوسن حسنی دخت طبق  ماده 2 اعلامیه حقوق بشر بوده که  هرکس می تواند بدون هیچگونه تمایز خصوصا از حیث نژاد رن جنس زبان مذهب عقیده سیاسی یا هر عقیده دیگر و همچنین ملیت وضع اجتماعی ثروت ولادت یا هر موقعیت دیگر از تمام حقوق و کلیه آزادی هایی که در اعلامیه ذکر شده بهره ببرد و نیز در ماده 23 اعلامیه جهانی حقوق بشر در باراه امنیت و حق کار  افراد بدرستی  این امر واقفیم که هر کس حق کار دارد و کار خود را آزادانه انتخاب نماید و .. حال شکوه یک هنرمند شناخته شده خبر در امر صدا به زیر کشیدن جنسیت .. نشان از دید بالای هنرمندان در ایران دارد .

اعتراض آرش عاشوری‌نیا به کپی‌ شدن یکی از عکس‌هایش : آرش عاشوری‌نیا با انتشار یادداشت کوتاهی بر روی وبلاگش نسبت به استفاده بدون اجازه از یکی از عکس‌هایش برای ترسیم طرحی گرافیکی از زنده‌یاد سیمین بهبهانی در روزنامه شرق اعتراض کرده است.  این طرح گرافیکی به مناسبت درگذشت سیمین بهبهانی، با امضای شهاب جعفرنژاد روز چهارشنبه ۲۹ مردادماه ۹۳ بر روی صفحه اول روزنامه شرق به چاپ رسیده است. طبق یادداشت آرش عاشوری‌نیا شاکله اولیه این طرح گرافیکی کاملا از روی یکی از عکس‌های موجود بر روی آرشیو وبسایت آرش عاشوری‌نیا کپی‌برداری شده است.  

در بخشی از یادداشت آرش عاشوری‌نیا آمده است:

«این جنس کار که این روز‌ها در مطبوعات ما زیاد به چشم می‌خورد، چیزی بیشتر از کپی و یا اقتباس نیست. به گمان من چنین کارهایی بدون اجازه و نام عکاس اخلاقی نیست.ماده 27 اعلامیه حقوق بشر بند ب   -- حق تکثیر ( کپی رایت ) هر کس حق دارد از حمایت منافع معنوی و مادی آثار علمی  فرهنگی خود برخوردار باشد .

اما اصل ۳ و اصل 26 قاون اساسی جمهوری اسلام ایران  در باره این حمایت اشاراتی داریم که در بند سه این قانون فقط در رابطه به تقویت روح بررسی و ابتکار در تمام زمینه های علمی  فنی و فرهنگی و اسلامی از طریق تاسیس مراکز تحقیق و تشویق محققان که متاسفانه در این دو قانون هیچ اشاره ای به حمایت از هنرمند بهمیان نیامده ...و فقط علم  و فن و فرهنگی و اسلامی ...گوشزد شده ... البته هنوزاز نتیجه اعتراض آقای  آرش عاشوریی خبری انتشار نشده .

همانطور که گفتیم اصلی که باید به آن توجه کرد و نکته مهم در تعریف و شناخت هنر است ، این است که هنر بازتاب دوره فرهنگی مشخصی است که به آن تعلق دارد  و از آن برخاسته است ، نباید فراموش کنیم که هنر  نه تنها وسیله بیان احساسات بوده ، بلکه به طور جدی بیان جور حاکم و فریادی آشکارا در برابر ظلم و استبداد خیلی از حاکمان در عرصه های مختلف تاریخ نیز بوده  است .هنر حق یک جامعه است و مانند خون در آن جریان باید داشته باشد.هنری که زبان عشق می باشد و هنری که می شود با آن فرهنگ سازی کرد .  بسیاری ازهنرهای ما ریشه درفرهنگ و سنت ما دارند و مانند یادگاری از کهن هستند و خاموش کردن چراغ هنر مانند بی هویت کردن یک جامعه است ...

حال به این باور رسیده ایم که هنر ما ریشه در فرهنگ ما دارد و هنر ابزاری برای بیان احساسات روحی است و نقطه ای بابت فوران احساسات درونی ...

جایی که سخن و قانون کنار می ایستند و هنر جاری می شود بیان یک واقعیت در یک نگاه کوتاه است...

پس چرا شاهدیم که در مملکت ما ایران سیاستمداران به خاموش کردن چراغ هنر انقدر علاقه نشان می دهند ..

براستی چرا ؟ با نگاهی گذرا به تاریخ در جمهوری اسلامی و اندیشه های فکری رهبران سیاسی در سی و هفت سال براستی چه چیزی  باید دستگیر مان شود ..؟!

 نگاهی به هنرمندان در حصار قانون

مرضیه وفامهر : بازیگری که با بازیش در فیلم « تهران من حراج » حکم دستگیری خود را صادر کرد ، در سال 90 دستگیر شد و به زندان افتاد . او را به جرم بازی در فیلم مبتذلی که به کارگردانی گراناز موسوی بود ، دادگاهی کردند و برای او یک سال زندان و 90 ضربه شلاق حکم صادر کردند . این بازیگر همسر ناصر تقوایی ، کارگردان سینما می باشد که پس از پادرمیانی هایی که برای او انجام شد حکم او را به 3 ماه و پرداخت جریمه ای تبدیل کردند. وی پس از سه ماه و چند روز از زندان آزاد شد.

 جعفر پناهی: فیلمساز در سال 88 دستگیر شد و به 6 سال زندان و 20 سال محرومیت از کار محکوم شد .

عبدالرضا احمدی:روزنامه‌نگار و فعال سیاسی و حقوق بشر، (بازداشت:۱۲ اسفند

علی بی‌کس:عضو کمیته دانشجویی گزارشگران حقوق بشر

لیلی فرهادپور:  نویسنده و روزنامه‌نگارمرتضی کاظمیان:

امید لواسانی:طراح وب سایت ستاد مهندس موسوی - ۳ تیر تا ۹ مرداد - محکوم به ۶ سال زندان تعزیری

مسعود لواسانی:روزنامه‌نگار و وبلاگ نویس

محمدصفر لفوتی: بازداشت شهریار سیروس، شهروند و هنرمند بهایی،

پرویز تناولی، مجسمه ساز صاحب نام کشورمان

سه هنرمند ایرانی به نام​های یوسف عمادی و مهدی و حسین رجبیان به حکم شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه در مجموع به ۱۸ سال زندان محکوم شده​اند.ماده ی ۱۸هر انسانی محق به داشتن آزادی اندیشه، وجدان و دین است؛ این حق شامل آزادی دگراندیشی، تغییر مذهب [دین]، و آزادی علنی و آشکار کردن آئین و ابراز عقیده، چه به صورت تنها، چه به صورت جمعی یا به اتفاق دیگران، در قالب آموزش، اجرای مناسک، عبادت و دیده بانی آن در محیط عمومی و یا خصوصی است.

 بازداشت هادی حیدری: کاریکاتوریست

بازداشت آریا جعفری، عکاس و مسئول سرویس عکس ایسنا 

در بسیاری از قبایل ایرانی لر و کرد و ترک ، رقص به معنای اتحاد و همبستگی و سرور و شادی و آزداگی است حال اشاره به این فتوات می کنیم :  

فتوای خامنه ای در باره موسیقی و رقص :

اگر رقص بگونه ای باشد که موجب تحریک شهوت شود و مستلزم کار حرامی باشد ، حرام است .در  بسیاری از مناطق ایران مجسمه نماد بزرگی و یادبود محسوب میشده وبطور مثال ساخت شیر سنگی نشان از شجاع بودن مردان آن منطقه بوده است.فتوای بزرگان  در خصوص ساخت مجسمه :

امام خمینی : ساختن مجسمه ذی روح جایز نیست (استفتائات 19/2)

آیت الله بهجت : حرام است .   فاضل لنکرانی: جایز نیست  گوش دادن به صدای زن خواننده : آیت الله بهجت: حرام است . آیت فاضل لنکرانی : گوش فرا دادن به خواننده زن جایز نیست . درباب نقاشی و تصاویر اشاره به اشعار حافظ و هنر مینیاتور در ایران کافی است .در خصوص هنر نقاشی و عکاسی :

امام خمینی : اگر نقاشی برجستگی ندارد مانع ندارد .

آیت الله شبیری زنجانی : نقاشی جاندار بنا بر احتیاط حرام است .

در خصوص هنر عکاسی :صافی گلپایگانی – نوری همدانی : مردم نباید عکس نامحرم را ببنند .  در جایی دیگر می توان به موضع گیری امام خمینی به سوال یکی ازمراجع به نام حجت الاسلام قدیری که طرح کرده بودند اشاره کرد که در آن جبهه گیری روشن خمینی به مسئله موسیقی کامل مشهود است  :

طرح سوالات : سوال اول:از آنجا که آلات لهوولعب استفاده های مشروع از قبیل نواختن سرودها رادارد آیا خرید و فروش آن بی اشکال است ؟

سوال دوم: آیا خرید و فروش آلات مشترکه  به قصد منافع محلله آن اشکال ندارد ؟

و در آخر امام چنین پاسخ دادند که جناب  حجت الاسلام قدیری – دامت افاضاته خرید و فروش آلات مشترکه برای مقصد حلال ؟ اشتباه بزرگی کرده اید که گمان کرده اید خرید و فروش برای منفعت حلال ، یعنی استفاده حرام کردن و این بر خلاف آنچه نوشته شده است البته دراین زمینه ها مسائل زیادی است که حال و وقت من اجازه تعقیب آن را ندارد . از جنابعالی که فردی تحصیلکرده و زحمت کشیده ای می باشید توقع نبود که اینگونه برداشت کرده و آن را به اسلام نسبت دهید .  دوم مهرماه یکهزارو سیصدو شصد و هفت روح الله موسوی خمینی

تضاد دربیان خمینی و نگاه کاملا متفاوت به هنر :

ایشان گفته اند :در رژیم سابق همه چیز خصوصا فرهنگ و هنر محتوایش عوض شده بود  یعنی کسی که نام سینما را می شنید  خیال می کرد  در آنجا باید مرکز فساد  و سوء اخلاق مرکز مخالفت با همه چیز باشد  یا کلمه تئاتر در ذهن انسان مبتذلی بود  که ازآن بهره فساد برده شود و هکذا همه چیز دیگر ...

اینها همه بخاطر آن بود که ما فرهنگمان را فراموش کنیم .

 و حالا با توجه به مطالب فوق :

طرح این مسئله بسیار حائز اهمیت است که چرا اینقدر این مسئله ضدیت با هنر در بین مراجع و رهبران دینی خصوصا بعد از انقلاب مطرح شده ؟هر نگاه کنجکاویی می تواند متوجه این نکته گردد که در ابتدا باید ترسی باشد که سبب این همه دشمنی و طرح مسائل سنگین می گردد که نباید مردم به هنر جذب گردند .

اما براستی چرا ؟وقتی که هنر نشانه فطرت پاک الهی می باشد و بارقه های ذات الهی را روشن می سازد ، سبب بیرون ریختن افکار منفی و مسائل غیر مثبت از ذهن می شود ....

آیا براستی باید باور کنیم که اسلام با مسئله هنر دشمنی داشته ؟یا رهبران دینی از خالی شدن پای منبرهایشان و به دلیل نداشتن جاذبه های زیبا که مردم را از آن دور میسازند . با هنر دشمنی می کنند و آن را در حصار می کنند ،مراجع به غیر از تعریف و سخنگویی چیزی ندارند ، ولی هنر بازی رنگها و نورهاست و حجمها و چشم هر ببینده ای را خیره می سازد ... جنگ نابرابری است میان هنر و هنرمندان و مراجع و مردان سیاسی این حکومت  ...به روشنی واضح است که دشمنی مردان دین با هنر از دیر باز بوده ... اما جالب آنجاست که در ماهای رمضان ما صدای ربنا را با دستگاه موسیقی می شنویم که همین مراجع با موسیقی  و ریشه دستگاههای نوایی دشمنی دارند  حالا قضاوت با شما ... موسیقی چون اذان دارد خوب است ، یا اذان چون با موسیقی گفته شده ، موسیقی خوب شده ؟

پس براستی چرا ؟ هنر از دیر باز باعث برون ریزی نوعی از سرکوب شدن های درونی ما بوده و هست .جمع هنرمندان حساس به اتفاقهای پیرامون بوده و هست .

راحت می توان گفت که وقتی هنر پرچم روشنایی را دست بگیرد دکان خیلی از برادرهای ما در منبرها کسات خواهد شد .. چونکه انسان فطرتا هنر جو دارد و خدا سرچشمه زیبایی هنراست.

حال ، نمی دانم براستی مفهوم ترس حکام را ما از هنر متوجه شدیم ... یا که خیر ؟هنر و هنرمند جاذبه ای قوی تر از عذاب و پاداش خدایی دارد که بسیاری از پیامبران و معصومین  در بسیاری از منابع بوضوح گفته اند ...هنر محل تلاقی روح انسان به خدای خود است .. بدون ترس .... بدون واهمه ... بدون پاداش ... بدون جزا ..... دلایل فوق را می توان .. دلیل بر این اصل گذارد که مسئولین و حکمفرمایان رژیم بیشتر از روشنایی درونی افراد بیم دارندتا خود هنر و آن هم  بواسطه هنر نه از خود فلسفه هنر ...

از روشنفکریی  که هنر هدیه می دهد ...

از روشنایی که هنر هدیه می دهد ....

از آینده روشنی که با هنر بدست می آورند ...

و نمایش گذشته تاریک که در آن هنر منها شده است ...

در این امر رژیم فعلی بسیار تلاش کرده که با زور در روپوشانی هنر در سایه چترسیاه دیانت دروغی ،گامی در خاموش کردن این نوربردارد........

دیری نخواهد پاید که پایه های فاسد حاکم ظلم و فساد که به ظاهر ایستاده است با اولین طلیعه های هنر که از قلب همین مردم ستم دیده برخواسته است به پا خواسته و باعث فروپاشی اندیشه های فسیل شده  خواهد شد .سپس بعدازسخنرانی آقای تبریزی آقای شفایی درباره ی اثرهنرو سانسورش درجامعه برای فعالین حقوق بشرهنری صحبت کردند.

درادامه جلسه استراحت کوتاهی کردند،وسپس دربخش پایانی آقای فرزادنایب غریب سخنرانی خودرابا موضوع:مدیریت ورزش کشوربعدازانقلاب آغاز کردند که به شرح زیر می باشد:

 مدیریت ورزش کشور دردوران بعدازانقلاب رامیتوان به دوازده مرحله تقسیم کرد..درمدیریت اول آقای حسین فکری که ایشون رییس فدراسیون فوتبال  بود که چندماه بیشترعهده دارمسولیت نبود ودرمدیریت دوم آقای حسین شاه حسینی معاون رییس جمهورورییس کمیته ملی المپیک دردولت بازرگان ـ ازسال1357.1359باتوجه به شرایط موجود‌ ونبودقدرت کانونی وقانونی واختیارات لازم برای برنامه  ی محوری وجود نداشت وبنابراین بابرنامه ای درورزش مواجه نبوده وشاهدنبودیم چون شرایط تحقق آنرانداشتیم پس ازانقلاب دردوران دولت موقت تازمان رییس جمهوری رجایی مسولیت داشت ـ سپس درمدیریت سوم آقای مصطفی داودی ازسال 1359.1361که دوسال طول کشید ،بارویکردی برنامه محورروی کارآمد،اماباتوجه به شرایط کشوروجنگ تحمیلی نتوانست کاری ازپیش ببردوبه لحاظ منابع انسانی بخصوص درحوزه مدیریت ضعیف بودیم گسیختگی ورزش کشوروبی برنامگیها تاپایان مدیریت سوم ادامه داشت...

درمدیریت چهارم  آقای اسماعیل داودشمسی ازسال1361.1364احساسات به سمت عقلانیت میل میکردوبخش های مختلف میگفتندکه ورزش کشوربراساس چه برنامه ای پیش میرود.امادرمدیریت چهارم برنامه سرفصلی ارائه نشدکه بتواندورزش راجلوببرد...تلاش مدیریت چهارم این بودکه بین نهادهای مختلف هماهنگی ایجادکند امابه شکل کدخدامنشی نه بصورت نهادینه وقانونمند درهمان زمان شورای نهادهای ورزش تشکیل شد....

درمدیریت پنجم آقای احمددرگاهی ازسال1364.1368طرح های بوجودآمدکه یا به بلوغ نرسیده بودند یازمان مناسب نبوده وازجمیع جهات رعایت نشده بودبنابراین عملا برنامه ای که سرفصل  جهت بودجه پیش بینی شده داشته باشدبوجودنیامد....

درمدیریت ششم آقای حسن غفوری فردازسال1368/ 1372استاددانشگاه برق امیرکبیر ومدرک فیزیک هسته ای ازآمریکا شاهدرشدیکسری مسائل عجیب درورزش شدیم رویکردقهرمانی وقهرمان پروری بدون برنامه موردتوجه قرارگرفت ودرنتیجه مدیریت به سمت تثبیت وضع موجودپیش رفت ورود مدیران غیرورزشی واستفاده ازنیروهای سپاه دربخش های مدیریتی ورزشی عموما رویکردشان حفظ وضع موجودواستفاده ازآوردهای دیگران بود دراین دوران روحیه ی قهرمان پروری جایی درورزش مانداشت......

مدیریت هفتم آقای هاشمی طبا ازسال ۱۳۷۲تا۱۳٨۰البته ایشون  مدتی هم رییس کمیته المپیک بود دردولت دوم هاشمی واول خاتمی، به این نتیجه رسیدکه توسعه نیافتن ورزش بدلیل نبودزیرساختهای کافیست ودرهمان زمان طرحی ارائه شد تحت عنوان بیستمین سالگرد انقلاب اسلامی براساس این طرح بناشدتاپایان سال ۱۳۷۷باید۱۳۷۷سالن ورزشی درکشورایجادشودچراکه اگراینکارانجام شودسایر مشکلات ورزش کشورنیز حل خواهدشد درسال ۷٨درمرکزپژوهشهای مجلس دیدیم که تنها۲۵سالن ساخته شده است آن هم بدون برنامه وبدون عنایت به پیش نیازهای ورزشی...درمدیریت هشتم آقای محسن مهرعلیزاده از سال ۱۳٨۰تا ٨۴دراین دوران تحت تاثیرحکم رئیس جمهوروقت که به رئیس سازمان تکلیف می کندورزش بایداستراتژی داشته باشد مدیریت وقت اقدام به طراحی برنامه میکند تیمی راجمع کرده ونظام جامع ورزش کشورنوشته میشود...

درمدیریت نهم آقای محمدعلی آبادی ازسال ۱۳٨۴تا٨۹میبینیم که بی برنامگی هاهمچنان به قوت خود باقیست دردوالمپیک تعداد مدالها ۶مدال بوددوره قبل مدیریت استراتژیک قول دادکه این ۶مدل رابه ۱۲مدال افزایش دهد اما دیدیم که المپیک قبل ایران تنهادومدال طلابدست آورد این نشان می دهد که درتحلیل شرایط بیرونی وبررسی نکات دقیق تعیین وضع موجوددچاراشتباه بودند

 بنابراین حفظ موجود روشن نبودن رویکرداصلی سازمان ورزش کشورکه معلوم نیست ورزش قهرمانی حرفه ای یاتعلیم وتربیت میخواهیم مهمترین مشخصه مدیریت نهم بودالبته دراین دوران زیرساختهایی نیز ساخته شدکه درنوبه خودش جای بحث فراوان دارد...البته درمدیریت نهم مشکلاتی بین سازمان تربیت بدنی وکمیته ملی المپیک پیش آمد که این موردهم جای بحث فراوان دارد..

.درخصوص مدیریت دهم آقای علی سعیدلو ازسال۸۸تا۸۹برنامه خاصی ازمدیریت ایشان دیده نشد وفقط یادداشت برداری ازمشکلات نمیتوانست درقالب برنامه عمل کندتازمانیکه یک استراتژی مشخص نشود وهدف قابل دستیابی تعیین نشودنه دراین مدیریت ونه درمدیریتهای آینده کشوروضع ورزش همین است ودرروی همین پاشنه میچرخه ــ

درمدیریت یاز دهم دکترعباسی پس ازتصویب مجلس دردیماه ۸۹سازمان تربیت بدنی به وزارت ورزش وجوانان تبدیل شود ودکترسجادی ازمجلس رای اعتمادنگرفت واحمدی نژادعباسی روبعنوان سرپرست وزارت ورزش باحفظ سمت وزارت تعاون دروزارت ورزش وجوانان منصوب کرد وباتجمیع وزارتخانه های کارورفاه اجتماعی عباسی بعنوان وزیر ورزش وجوانان دردولت دهم به مجلس معرفی وبا ۱۶۵ رای مثبت نمایندگان به عنوان اولین وزیرورزش وجوانان شروع بکارکردـ باشروع مجلس نهم نمایندگان برای استیضاح اومبادرت به جمع امضا کردند دلایل استیضاح استخدامهای غیرقانونی تعدادی از نزدیکان ووابستگان که این مورد در فدراسیونهای ورزشی مشاهده شده بود افرادی در هییت رییسه ها نامشان بودوحضورفیزیکی هم نداشتند وحقوق دریافت میکردند ودراعزامهای تیمها هم همیشه بودند ولی استیضاح انجام نشد مصلحت اینگونه دیده شد درشرایط حساس ورزش و درآستانه المپیک لندن وزیراستیضاح نشود اتفاق نادروعجیبی که پس بحث گذرازاستیضاح اتفاق افتاد.

 برکناری شش رییس فدراسیونهای موفق توسط وزیر درآستانه المپیک و۶۷ روزمانده به بزرگترین اتفاق ورزشی دنیا ـ  فدراسیون ۱دوچرخه سواری ـ ۲ فدراسیون قایقرانی ۳تیراندازی و۴شنا و۵اسکیت و۶بومی محلی وپس برکناری ونصب سرپرست برای گرفتن استعفا از انواع تهدیدها استفاده شد آقای زنگی آبادی رو جلوی اوین بردندو گفتند یااستعفا بده یا برو اوین ـ

ورزش صفایی ودنیامالی وآیت الهی روهم باانواع تهدیدها به انواع مختلف ورزش کشوردرخطرتعلیق قرارگرفت کمیته بین المللی المپیک هم هشدارتعلیق داد وعلی آبادی هم درکمیته المپیک ایران رییس شده بودوبعنوان نهادالمپیک سکوت کرده بود وایشون هم باندخوداحمدی نژادبود جرقه این اتفاق در روز تجیلیل ازقهرمانان در تالاروزارت کشورزده شد احمدی نژاد بادنیامالی رییس فدراسیون قایقرانی اززمان دانشجویی مشکل داشت وباهم چالش داشتند ودر اون روز دنیامالی بعنوان رییس فدراسیون قایقرانی حضورنداشت  وهمین بهانه ای شد واحمدی نژاد همان جا به عباسی گفت ورش داریدوجالب بود که رییس جمهور مملکت منافع ملی رابه خاطرعقده های شخصی زیرپاگذاشت فدراسیونی که روبه پیشرفت بود ۳سهمیه المپیک گرفته بودمدیرش کرسی جهانی گرفته بود را یک شبه نابود کرد و از نظر روحی روانی ورزشکاران ومربیان مشکل داشتند وتعلیق هم شده بودند ودرهیچ مسابقه آماده سازی هم نمیتوانستندشرکت کنند.

.یکی ازاتفاقات جالب وخنده دارعلاقه احمدی نژاد برای ریاست فدراسیون فوتبال بود که درنوع خودش جوک قشنگ والبته قابل تاملی بود ..البته عباسی مهمترین اقدامی که کرد تدوین برنامه جامع ورزش وجوانان اقدام راهبردی این زمان بود توسعه زیرساختهای ورزشی که درانتهای دولت دهم وحضورکاروان ورزشی ایران درالمپیک وپارالمپیک۲۰۱۲لندن که با کسب ۱۲مدال ۴طلا ۵نقره و۳برنزوردیف ورزشی ایران از۵۱جهانی به ۱۷  ودرپارالمپیک باکسب ۲۴ مدال ۱۰طلا و۷نقره و۷برنز وردیف جهانی۱۱  وقهرمانی جهان کشتی ووزنه برداری کاراته تکواندو وراهیابی تیم والیبال برای اولین بار به جام جهانی وتیم فوتبال بعنوان سرگروه به جام جهانی ومقام ششم بانوی ایرانی المپیک که آقای عباسی این موفقیت هاروازآن خود میداند که البته اینطورنیست کسب ای این موفقیتها وافتخارات حاصل زحمات ورزشکاران ومربیان ومدیران ومسولین ورزشی قبلی دانست ـــپس از روی کارآمدن دولت دکترروحانی وندادن رای اعتماد مجلس به سلطانی فر ، صالحی امیری، ونصرالله سجادی ،

 دکتر محمود گودرزی درآبان ۹۲ سکان ورزش کشوررادردست گرفته است ومدیریت دوازدهم آغازشدودرحال حاضردرآستانه المپیک ریو دولت تدبیر وامید آقای روحانی برای  فدراسیونهای المپیکی کاری انجام نداده وحمایتی نشده چراکه این رویداد مهم ورزشی برای کشور افتخاردرعرصه بین المللی داردولی متاسفانه حمایتی نه ازمربیان نه ازورزشکاران دیده نمیشود وهمه اصحاب ورزش ناامیدانه به المپیک نگاه میکنند وشاهد اختلافاتی که بین کمیته ملی المپیک ایران آقای کیومرث هاشمی با وزارت ورزش هستیم

امیدواریم درگیریها وسهم خواهی ها باعث کلیدخوردن دوباره تعلیق نشودـــ وزارت ورزش در اقدامی عجیب درنامه ای به شورای المپیک جوانان آسیا خواهان دریافت اطلاعاتی شده بود که میتوانست آنرا به راحتی از کمیته بین المللی المپیک خودمان کسب کند ودر جواب شورای المپیک آسیا گفتند که مستقیما باکمیته المپیک ایران تماس بگیرید وازآنها بخواهید

مشکلات اخیرریس فدراسیون کشتی  رسول خادم واختلافات گودرزی با کفاشیان وبحث انتخابات فدراسیون فوتبال که به بحثهایی تخصصی وریشه ای در زمان مناسب تری موکول میکنیم ودرآخر آرزو میکنیم که اتفاقات خوب در ورزش بیوفته درالمپیک ریونتایج قابل قبولی کسب کنیم ومربیان وخانواده بزرگ ومحترم ورزش خصوصا ورزشکاران ازهمه نظربه حق و حقوق به حقشان برسندسعی بشه که حفظ ونگهداری وتامین باشن واگراونهانباشند معقوله ورزش معنا ومفهومی نداردوشاهد مهاجرت جوانان وورزشکاران و استعداد های کشورعزیزمون نباشیم.وبعدازسخنرانی آقای شفایی درمورد ورزش کشور ومشکلات آن وعدم امکانات برای جوانان گفتگویی انجام دادند ودرآخر آقای بیداروند چندشعری از هالو خواندند. درپایان برای جلسه ماه آینده برنامه ریزی شدوجلسه ماه آینده درروز شنبه7مای برگزار خواهدگردیدوهمکاران به شرح زیر مسئولیتها رابر عهده گرفتند:

منشی جلسه:شیوا کرمی مسئول جلسه:مجتبی قاسمی اعلام گزارش واخبار عمومی ونقض حقوق بشر درایران:فاطمه کریمی گزارش  بررسی وانطباق اعلامیه جهانی حقوق بشرباقانون اساسی ایران:سپیده نامور،علیه رحمانی سخنرانان: مسعودرئیسی ـ پریسا حسین پور ـ نازی نیکویی سلیم و در ساعت 15جلسه به پایان رسید. 

 

گزارش جلسه سخنرانی نمایندگی پاکستان 2 اپریل 2016

عبدالخالق امیری

جلسه ماهانه اعضای نمایندگی پاکستان در روز شنبه 2 اپریل 2016 ساعت 16 به وفت اروپای مرکزی و ساعت 20 به وقت پاکستان با حضور بانوان : لیدا اشجعی اسالمی – عابده کدخدایی – جمیله بدیرخانی و اقایان : عبدالخالق امیری – سامی امیری – جمشید غلامی سیاوزان – کیهان جامی سوقه  - حمید رضا تقی پور دهقان تبریزی - در اتاق پالتاک کانون دفاع از حقوق بشر در ایران نمایندگی پاکستان با خوش امدگویی به حاضرین توسط عبدالخالق امیری اغاز گردید این جلسه به مناسبت روز جهانی بهداشت سخنرانی به همراه داشت که به شرح ان می پردازیم.

عبدالخالق امیری ( فعال حقوق بشر )  بررسی ماده 1 اعلامیه جهانی حقوق بشرو مقایسه ان با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را تشریح کردند . ماده یک اعلامیه جهانی حقوق بشر چنین میرساند که همه بشریت ازاد به دنیا امده و در حقوق و حرمت با هم برابر هستن وهمه دارای عقل و وجدان می باشد و لازم هست که در زندگی با هم عادلانه رفتار اکنند. اگر در ععیک جم بندی بخواهیم به این بپردازیم در یک شعر میتوان این بند را خلاصه کرد. بنی ادم اعضای یکدیگرند که در افرینش زیک گوهرند چه عضوی بدرد آورد روزگار دیگر عضو ها را نماند قرار و اما بصورت باز تر به ین بند میپردازیم که باید بگویم که ۶۶ سال پیش ۱۰ دسامبر ۱۹۴۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر در سازمام ملل به رسمیت در امد و برای زنده نگهداشتن این روز هر سال یک روز یعنی این روز را روز جهانی حقوق بشر نامیده اند و این اعلامیه بر ۳۰ بند مشتمل هست که برای دفاع از حقوق بشر بصورت اجتماعی یا انفرادی دفاع میکند . فرق نمی کند انسان وابسته به کدام مذهب باشد یا از چه قومی باشد و دارای چه عقیده ای باشد رنگش سیاه باشد یا سفید و این مسؤلیت شامل حال تمام ان کسانی  میشود که رکنیت سازمان ملل را قبول کردند و این کشورها باید به منشور و بندهای این اعلامیه احترام بگذارند و به ملتهای خود این حق را بدهند که در ابراز عقیده و فرهنگ و رسومات خود ازاد باشند  و بدون هیچ ترس و  واهمه ای زندگی کنند .  در این قانون یا ماده گنجانده شده است که همه انسانها حق دارند به تمام حقوق اولیه خود از قبیل حق زندگی بدون هیچ گونه امتیازی ،  مساوی و برابرهستند .

و اما اصل یک قنون اساسی جمهوری اسلامی ایران: حکومت ایران جمهوری اسلامی هست که ملت ایران بر اساس اعتقاد پیروانش  به حکومت حق و عدل قران و در پی انقلاب اسلامی پیروزند خود به رهبری مرجع تقلید که  منظور خمینی  است با اکثریت ۹۸.۲ کلیه کسانی که حق رای داشتند به ان رای مثبت دادند و اما دوستان چون انسانها در ابراز عقیده و ازادی بیان ازاد هستند از این رو من نیز از دیدگاه حودم این را مقایسه میکنم.

009.jpg

به نظر من همه ان ۹۸% چه وقت  به این قانون رای دادند اشتباه کردند یا فریب بزرگی خوردند .  دوستان خواهش می کنم این را در جهت سیاسی نگیرید.  ولی باید اضافه  کنم زمانی که حرف از مرجع تقلید زده میشود انجا همه قانونهای مربوط به همه حقوق بشر لغو میشود . در ۳۷ سال انقلاب این را به صراحت دیده ام  که جمهوری اسلامی نه تنها هیچ حق ازادی بیانی به ملت خود نداده است بلکه بر خلاف اعلامیه جهانی حقوق بشر در تمامی زمینه ها صراحتا این ماده را پایمال کرده است و باکمال بی شرمی نیز این روند را ادامه میدهد به نحوی نیز موضوع دفاعی گرفته است که از ارمانهای دینی دفاع میکند شما به صراحت می توانید در همه زمینه ها در جمهوری اسلامی تار تار شدن این بند را ملاحظه کنید قانون را در کتاب نوشتن و اجرا کردن بین این دو امر فاصله زیادی هست که جمهوری اسلامی هیچ وقت نمی خواهد این فاصله را کم کند و به جای برسد که مردمش و ملتش از تمامی حقوق انفرادی و اجتماعی بهرو مند باشند . چون نظام اخوندی این حق را برای خود و پیروانش می داند در دولتهای مختلف نظام آخوندی به ملت توهینهای زیادی شده هست در این حد که ملت را خس و حاشاک نامیدند و همیشه ملت را حقیر و تحقیر کردند هر کس کوچکترین حرفی زد که به مزاج جمهوری اسلامی خوش نیامد یا در زندانهای نظام در تاریکترین سلولهای و به وحشت ناکترین وضع زیر شکنجه هست یا جان داده است . هیچ جای قانون اساسی جمهوری اسلامی با اعلامیه جهانی حقوق بشر هم خوانی نمی کند .  اگر میکرد دیگر نیازی نبود که مدافع حقوق بشر باشد وا اما ین امری طبیعی است که هر جا حقی پایمال بشود دفاع کننده نیز باید باشد چون ما اگر ماده یک جهانی حقوق بشر را رعایت نکنیم بقیه همه قوانین  خود بخود لغو میشود چون  اگر اولین ماده رعایت شوند بقیه ماده ها قابل حل شده است.

سوال ا ینجاست که ایا جمهوری اسلامی و سران ان بندی را که در قانون اساسی خود در ردیف یک گنجانده اند . عمل میکنند یا نه اگر شما نگاهی به عمر این نظام بندازید . متوجه می شوید جواب منفی ا ست .  بلکه این نظام خدا و قران را و شریعت را دیواری محکم ساخته تا بتواند بزرگترین جنایات را در حق بشر و بشریت روا دارد .  این نظام فقط کاغذ  سیاه کرده است که نشان بدهد مثلا  قانون دارد .  در صورت عمل هیچ عدل انصافی وجود ندارد دوستان باید واقیعت ها را گفت انسان اشرف  مخلوقات نامیده و لقب داده شده است و همه چیز برای انسان افریده شده است  . پس باید دارای کلی حقوق باشد و در اولین رتبه حقوقی قرار گیرد ولی کسانی که دم از خدا و قران و شریعت میزنند ایا به این امر توجهه دارند که هر گز ندارند چون ما می بینیم در نظام جمهوری اسلامی شهروندان زیادی محروم از حقوقهای اجتماعی شا ن هستند یکی در قصرهای عالیشان می خوابد یکی برای تکه نانی محتاج در شبهای سرد زمستانی در کارتون کناره جاده افتاده است .آ یا این هست عدل و انصاف ؟  واقعا  باید متعاسف بود برای کسانی که دم از عدل انصاف و حق و حقوق در جمهوری اسلامی میزنند در جمهوری اسلامی حرفی بالاتر از مرجعیت نیست یعنی اگر خمینی را قبول نداشتید و خامنه ای را هم قبول ندارید. در نظام جمهوری اسلامی بارها گته شده است که رد مرجعیت یعنی دشمنی با خدا ایا همچنین چیزی امکان دارد.

چقدر خنده دار است این امر که ۷۵ ملیون نفر پیرو یک شخص باشند  که فقط مثل ماشینهای کنترلی هر وقت نظام خواست حرکت کنند وا انچه را که مرجعیت میگوید  عمل کنند از خود هیچ اراده و تصمیمی نداشته باشند. پس نتیجه میگیریم در نظام امروزه جمهوری ایران قانون ها ساخته و نوشته شده که تنها به نفع دولت میباشد و با قانون جهانی هیچ مطابقتی ندارد.

جمشید غلامی سیاوزان ( فعال حقوق بشر )  با عنوان روز جهانی بهداشت و حقوق بشر سخنرانی نمودند. در کنفرانس سانفرانسیسکو در سال 1946 تصمیم به تشکیل یک کنفرانس بین المللی بهداشت گرفته شد که اساسنامه آن در هفتم آوریل سال 1948 ، در نیویورک تنظیم و تصویب شد و اولین انجمن بهداشت جهانی اقدام به انتخاب روزی از سال به نام " روز جهانی بهداشت " نمود . در ژوئن همان سال اولین مجمع عمومی سازمان بهداشت جهانی در ژنو با حضور نمایندگان 61 کشور جهان تشکیل شد . از سال 1950 ، 7 آوریل   April  هر سال ، با نام روز جهانی بهداشت در سراسر دنیا جشن گرفته می‌ شود . هفتم آوریل ، روز جهانی بهداشت و همچنین سالگرد تاسیس سازمان جهانی بهداشت است.

این سازمان در سال 2012 دارای 194 عضو بوده که شامل اکثریت کشورهای عضو سازمان ملل متحد می باشد و مقر اصلی آن نیز در شهر ژنو واقع در سوییس قرار داردو به طور معمول هر ساله در ماه می میلادی یک جلسه عمومی با حضور اعضا در مقر اصلی دارد و دبیر کل آن نیز پس از یک دوره پنج ساله عوض می شود.البته WHO دارای شش دفتر منطقه ای آفریقا ( برازاویل، کنگو)، آمریکا (واشنگتن دی سی، ایالات متحده)، مدیترانه شرقی (قاهره، مصر)، اروپا (کپنهاگ، دانمارک)، جنوب شرق آسیا (دهلی نو، هند) و غرب اقیانوسیه (مانیل، فیلی پین) است هرکدام کشورهای منطقه خود را پوشش می دهند. هر کمیته منطقه ای از وزاری بهداشت کشورهای عضو تشکیل می شود.دبیرکل سازمان جهانی بهداشت بهداشت جهانی بر همه انها نظارت میکند.

سال 1950 اولین برنامه واکسیناسیون علیه بیماری سل توسط این سازمان اجرا شد و پس از آن در سال 1955 سازمان جهانی بهداشت برنامه ریزی برای ریشه کنی مالاریا را آغاز نمود.برای اولین بار در سال 1965 توسط این سازمان گزارشی در مورد بیماری دیابت منتشر شد و آژانس تخصصی تحقیق روی سرطان تشکیل گردید.سازمان بهداشت جهانی در سال 1986 برنامه ای برای مقابله بیماری ایدز توسط سازمان طراحی و تدوین نمود و از سال 1988 برنامه ریشه کنی بیماری فلج اطفال را شروع کرد.سال 1998 این سازمان اجرای برنامه های خود برای افزایش امید به زندگی و کاهش خطرات مرگ و میر نوزادان را در دستور کار قرار داد و با اجرای طرح های متعدد موفق شد در سال 2007 تا 68 درصد از مرگ های ناشی از بیماری های واگیردار همچون سرخک،سل و مالاریا را کاهش دهد.

رسالت روز جهانی بهداشت بالا بردن آگاهی عموم مردم جهان ، درباره موضوع خاص بهداشتی است که سازمان بهداشت جهانی  WHO  آن را در رأس اولویت های بهداشتی سال قرار داده است . این روز به عنوان نقطه شروع اجرای برنامه های بهداشتی بلند مدتی است که می بایست مدت ها قبل از 7 آوریل ، فعالیت های آن انجام شده و منابع آن فراهم گردد.هدف این سازمان ، فراهم کردن حداکثر امکانات بهداشتی و سلامتی برای کلیه انسان های روی زمین است ، به دنبال این هدف ، سازمان ، برنامه های زیادی را به مرحله اجرا می گذارد تا زمینه مساعدت کشور ها را برای تقویت بهداشت عمومی خود فراهم کند.

یکی از موانع بزرگ در بهبود وضع بهداشت در دنیا کمبود اشخاص متخصص می باشد . سازمان بهداشت جهانی برای رفع این مشکل ، دوره های مطالعاتی و کارآموزی و تعلیم و تکمیلی در سرتاسر جهان تشکیل داده است.

بیشترین توجه سازمان مداوای تب های مناطق حارّه ، سل ، جذام ، وبا ، طاعون ، آبله ، بهداشت مادران و کودکان و تغذیه متمرکز می باشد و از جمله برنامه های عمده آن ریشه کنی مالاریا و آبله است . ایران در 23 نوامبر 1946 ، به عضویت این سازمان درآمد و همه ساله در اجلاس سالیانه آن و در کمیته منطقه ای در گروه مدیترانه شرقی شرکت داشته است.                                               جمیله بدیرخانی ( فعال حقوق بشر ) سخنرانی خود را تحت موضوع بهداشت و تاثیر ان در جامعه بشری ارائه نمودند.

بهداشت به زبان فارسی دری صحت و علم و هنر پیشگیری از بیماریها و طولانی کردن عمر و بالابردن سلامتی به وسیله کوششهای اجتماعی است. امروزه پیشرفت کردن هر کشور را با شاخص های اموزشی و بهداشتی و درمانی ان می سنجند . هر قدر امکانات اموزشی و بهداشتی و درمانی برای مردم کشور بیشتر فراهم باشد به همان اندازه ان کشور از جایگاه و موقعیت بهتری در جامعه جهانی برخوردار است در حال حاضر توجه به بهداشت بیش از درمان مورد نظر است و در این مورد سیاست هایی به منظور پیشگیری از شیوع بسیاری از بیماریها صورت میگیرد که هنوز این اقدامات کافی به نظر نمیرسد. بالا بودن هزینه های دارو و درمان و کمبود بیمارستانهای مجهز در بسیاری از شهرها و کمبود پزشک متخصص در بسیاری از نقاط کشور و کمبود دارو از جمله مسائل موجود در بخش بهداشت و درمان است که برای برخورد با این مسائل باید تدابیر جدیدتر و موثرتری را اتخاذ کرد.تامین سلامت و برخورداری از زندگی سالم از حقوق مسلم شهروندی است و از شاخصه های اصلی جامعه ایده ال – داشتن وضعیت سلامت مطلوب است و همچنین بهره مندی و برخورداری از سلامت و مصون ماندن از بیماریها و دستیابی به مراقبت بهداشتی یکی از حقوق انسانی به شمار می اید و مهمترین و ضروری ترین لوازم حیات انسان بهداشت است و رعایت اصولی و مبانی ان موجب سلامتی روح و جسم ادمی می گردد. و به کار گیری و واقعیت دادن به این امر هم از نظر فکری به صرفه است و هم از نظر اقتصادی که خود موجب کارایی بیشتر و بهتر در جهت پیشرفت اهداف یک جامعه می گردد و از این نظر اگر تک تک افراد جامعه سالم باشند می توان در مجموع یک جامعه سالم و توانا به وجود اورد که از منافع خود دفاع و حقوق لازم را کسب کرد .و یکی از جنبه های مثبت سلامتی مجموعه ای از ابعاد اجتماعی و روحی و عاطفی و ذهنی و ارتباطی و جسمی است که توانایی های بالقوه افراد را برای زندگی با کیفیت تحقق بخشیده و مشارکت او را در اجتماع افزایش می دهد تا سلامت و بهداشت کامل حاصل شود و برخورداری از اسایش کامل جسمی و اجتماعی و روانی و هم توانایی داشتن یک زندگی اجتماعی و اقتصادی ارزشمند است.تندرستی به عنوان یکی از ارزشهای مثبت سلامتی مجموعه متعادلی از ابعاد اجتماعی و ذهنی و عاطفی و روحی و جسمی و ارتباطی است که توانایی های نهفته فرد را برای زندگی با کیفیت تحقق می بخشد و مشارکت او را در اجتماع افزایش می دهد.

اهمیت بهداشت و نظافت برای چند روز و چند سال و حتی چند قرن نیست بلکه چیزی است که همیشه بوده چرا که سلامت فرد و اجتماع را تضمین می کند و سلامتی جسم و روح در گرو سلامت بهداشت و نظافت فرد و خانه و جامعه است پس برای خود و همنوعانمان ارزش بگذاریم . جامعه سالم را افراد سالم می سازند با رعایت بهداشت و نظافت به سلامت و نشاط می رسند و همیشه افراد رغبت می کنند با انانی طرح دوستی بریزند که همیشه پاکیزه هستند و همانگونه که برای بیماری های جسمی خود به پزشک مراجعه می کنید و به دنبال درمان هستید برای درمان بیماری های روحی هم باید به روانپزشک و یا روانشناس مراجعه کرد و تغذیه سالم یکی از موارد دست یابی به سلامتی است و عاملی است که در سلامت اشخاص نقش مهمی دارد.خواب کافی هم برای سلامتی ما مهم است و هر چقدر زندگی ما بر اساس اصول و رعایت بهداشت در تمام جنبه ها باشد از یک زندگی عادی و سالم برخوردار خواهیم بود . که این روند نه تنها به ما کمک میکند بلکه موجب میشود جامعه به سوی پیشرفت و هدفمند شدن راهی شود زیرا یک انسان غیر عادی چگونه می تواند در تکامل روابط اقتصادی و اجتماعی جامعه نقش داشته باشد؟عوامل موثر بر سلامت سالهاست مورد توجه سازمان بهداشت جهانی قرار گرفته و حتی در اهداف توسعه هزاره سوم که ایران نیز ان را امضا کرده است به این مسئله اشاره شده ولی در کشور ما هنوز مورد توجه کافی قرار نگرفته است.در حقیقت مهمترین عوامل موثر بر سلامت در جوامع عوامل اجتماعی است و 50 درصد سطح سلامت جامعه مستقیما به رفتارو باور و نوع نگاه مردم به مقوله بهداشت و سلامت وابسته است . یک رفتار پر خطر و غیر بهداشتی یک باور اشتباه و نا صحیح از مسائل بهداشتی می تواند سلامت و بهداشت جامعه را بشدت به مخاطره انداخته و یا اقدامات ارزشمند و موثر مدیریت بهداشتی جامعه را بی نتیجه کند.به عبارت دیگر و خلاصه انکه داشتن محیط سالم و بهداشتی نه تنها باید به یک خواست و مطالبه عمومی تبدیل شود بلکه باید به یک اراده و همت ملی منتهی شده و مردم بیش از پیش از انکه دیگران را مسئول سلامت جامعه بدانند خود را مکلف به حفظ و ارتقای سلامت ان ببینند . متاسفانه علی رغم اهتمام جهانی و کشوری به این موضوع و بخصوص برنامه توسعه اقتصادی و اجتماعی شیوه های عملی سازی این راهکارها به خوبی تبیین نشده است . در پایان تاکید می کنم سلامت مقوله ای است که بدون عزم ملی و همکاری و مشارکت مردمی دستیابی به اهداف ان تامین نمی شود . عوامل تعیین کننده و تاثیر گزار بر سلامت تنها در چارچوب یک سازمان از جمله وزارت بهداشت و درمان و اموزش پزشکی نیست بلکه مشارکت همه افراد و تصمیم گیرندگان امور جامعه است و برای دستیابی به جامعه سالم باید همه عوامل اجتماعی دست به دست هم بدهند تا سلامت کامل اتفاق بیفتد.

لیدا اشجعی اسالمی ( فعال حقوق بشر )  گزارش و تحلیل موارد نقض حقوق بشر ایران در ماه گذشته را ایراد نمودند.

چهل سازمان غیردولتی و بیش از ۷۵ کارتونیست بین المللی در نامهای به حسن روحانی، خواستار آزادی آتنا فرقدانی، نقاش، کنشگر حقوق مدنی و حقوق کودک شدند. دادگاه شکوفه آذر ماسوله که قرار بود ۵ اسفندماه در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب برگزار شود، به هفته ی بعد موکول شد. )گزارش سازمان ملل؛ دو زندانی سیاسی زن وادار به آزمایش بکارت و حاملگی شدهاند»آتنا فرقدانی و فاطمه اختصاری. نازک افشار، کارمند سابق سفارت فرانسه در تهران هنگام ورود به ایران در فرودگاه بازداشت شد . روحیه صفاجو، شهروند جوان بهایی که به دلیل اقدامات قانونی و نامهنگاری به نهادهای قانونی در دفاع از حق تحصیل بازداشت شده است، در تماس تلفنی با خانواده  خود از زندان اوین گفته است حالش خوب است و در انفرادی نگهداری می شود. )

حقوق کودک و نو جوان : 87 درصد دانش آموزان بازمانده از تحصیل خوزستان دختر هستند . اردشیر شجاعی چهارشنبه در شورای آموزش و پرورش استان در سرسرای اداری استانداری خوزستان با اشاره به اینکه سن دانش آموزان بازمانده از تحصیل بین هفت تا ۱۲ سال است بیان کرد: “در مجموع ۱۴ هزار و ۸۸ دانش آموز بازمانده از تحصیل در استان خوزستان وجود دارد که بیشترین آمار این دانش آموزان از جامعه دختران است.سرنوشت تلخ آیدا کوچولو در ایستگاه مرگ

مادر آیدا می‌گوید که اگر امکان دارد  تزریق پنسیلین را تست کنید . پرستار می‌گوید من سال‌ها کارم این است بچه‌های زیر 14 سال نیاز به تست ندارند .

حقوق نوجوان و دانشجو:   دادگاه تجدید نظر استان تهران حکم سه سال زندان رسول بداقی، معلم زندانی محبوس در بند هفت زندان اوین را تأیید کرد.  در ایران، در حالی که حکم اصلی رسول بداقی، عضو هیأت مدیره کانون صنفی معلمان ایران در تیرماه سال جاری پایان می‌یافت او با پرونده جدیدی روبه‌رو شد و در ۲۵ شهریورماه مورد محاکمه قرار گرفت.انتقاد وزیر اطلاعات از اخراج استادان باتجربه دانشگاه‌ها در دولت قبل .   وزیر اطلاعات دولت روحانی، از اخراج استادان باتجربه دانشگاه‌ها در دولت قبل انتقاد کرد و گفت که بلکه سال‌ها زمان لازم است تا این خسران و زیان جبران شود.

حقوق ادیان :   . 39 روز از اعتصاب غذای «مجید جعفری‌تبار» گذشت

حجت‌الاسلام مجید جعفری‌تبار از ۳۹ روز قبل در اعتراض به فشار های وارد شده بر خود و خانواده‌اش توسط قوه قضائیه و دادگاه ویژه روحانیت دست به اعتصاب غذا و دارو زده است.

گزارش احمدشهید درباره وضعیت مسیحیان ایرانی  بنا به گزارش احمد شهید مسیحیان نوکیش در ایران همچنان با اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» یا «تبلیغ علیه نظام» و به جرم ارتداد تحت پیگرد قانونی قرار می‌گیرند.

حقوق اقوام و ملل ایرانی  :   عفو بین‌‌الملل درباره اعدام نوجوان کُرد هشدار داد. سازمان عفو بین‌الملل در بیانیه‌ای خواستار توقف اجرای حکم اعدام یک زندانی نوجوان در سنندج شده است .        

تیراندازی به کاسبکاران مرزی، ٣ قربانی درپی داشت . 

کاسبکاران کُرد در دومین روز آغاز سال نو هدف گلوله‌باران نظامیان حکومتی، مستقر در مرز سردشت، قرار گرفتند .  

حفا ظت محیط  زیست : بیمه نامه جامع پلنگ ایرانی پایگاه خبری دیده بان محیط زیست و حیات وحش ایران : سازمان حفاظت محیط زیست در تاریخ ۲۶ اسفند ماه ۱۳۹۴ از صدور بیمه نامه جامع پلنگ ایرانی توسط «شرکت بیمه ما»  وابسته به بانک ملت خبر داد.

غلامحسین خالدی از زندان آزاد شد . غلامحسین خالدی محیط بان دربند دنا پس از پنج سال از زندان آزاد شد .این جلسه راس ساعت مقرر به اتمام رسید .

   ابتدای صفحه | بازگشت

 

all rights reserved @ Bashariat