آشنایی با کانون | نشریه | مواضع و بیانیه ها | درخواست عضویت | ارتباط با ما

ماهنامه بشریت شماره 162

 

جلسه ماهانه نمایندگی  هانوفر و الدنبورگ – برمن

محمدحسین بیداروند

جلسه ماهانه نمایندگی هانوفر و الدنبورگ برمن در روز شنبه  1 آگوست در دفتر کانون دفاع از حقوق بشر در ایران در شهر هانوفر با حضور تعداد انداکی از اعضاء نمایندگی در دفتر و تعدادی دیگر از اعضاء در اتاق پالتاک برگزار گردید .

حاضرین در جلسه : خانم صدیقه جعفری ( مسئول جلسه ) فاطمه قادری ، معصومه فریدونی ،سیمین مسکینی ،  مریم پورحسینی و رزا خلیلی  و آقایان : محمدحسین بیداروند ( منشی جلسه ) ، بهادر تهی ماسوله ، اکبر زارعی ، آرش اردلانی ، عبدالله باقری ، طاهر حیدری و امیر بابایی منوچهر شفایی، مجتبی قاسمی سامنی ، محمدرضا برزگر ، علی تورج ، بهروز موذی ، مرتضی حسینی و آقای طاهر خانی بودند .جلسه با 15 دقیقه تاخیر در ساعت 12:15 دقیقه آغاز شد . خانم صدیقه جعفری به عنوان مسئول جلسه ضمن عرض سلام و خیرمقدم به حضار و همکاران در پالتاک ، جلسه را با شعری از محمد جلالی چیمه آغاز کردند متن آن به شرح ذیل میباشد :  داعش ما امام نامش بود     

                   اقتلوا» زینتِ  کلامش بود

ذوالفقار علی به دستش لیک                                               

 خون ایرانیان به جامش بود

داعش ما امام سیزدهم  شمر                                                

فرمانده قیامش بود

به زبان دین و معنویت داشت                                              

 به عمل قصد انهدامش بود

پر جبریل و داس عزراییل                                                  

جمله اسباب قتل عامش بود

نصّ  قرآن نوشته بر ساطور                                              

 شاهدِ  ظلمِ  بی‌لگامش بود

شخصِ حجاجِ  یوسفِ  ثقفی                                                

 کمترین چاکر و غلامش بود

لاجوردی کنار دستِ  یزید                                                  

 در اوین صاحب حسامش بود

به کفی حُکم قتل و هَدم و حدود                                          

 به کفی تیغ بی‌نیامش بود

اهل ایران بنی قریظه و او                                                 

                   بانگ کشتار ، طبل بامش بود

گفت لاکن به قم رویم ولی                                               

قم او قهرِ  بر دوامش بود

به جماران نشست و ویران کرد                                           

پیک خون حامل پیامش بود

دل در ایران نبسته بود، از آنک                                           

آرمان عرب مرامش بود

جنگ و ویرانی و قساوت بود                                              

آنچه شالودهء نظامش بود

داعش ما امام سیزدهم                                                       

                   خون ایرانیان طعامش بود

داعش امروز برتر از او نیست                                          

کاین مرید است و او امامش بود

آنچه طالب به خاک افغان کرد                                            

پا نهادن به ردِّ گامش بود

وآنچه امروز می‌کند داعش                                                 

شیوۀ صبح و ظهر و شامش بود

به شرافت قسم که دین زنجیر                                               

به کف از بهر انتقامش بود

به عدالت قسم که قرآن نیز                                                  

صوت تزویر و قیدِ  دامش بود

مرغزن ها به مرگ شد آباد                                           

که گذار زمان به کامش بود

رفت و بیداد، ارثِ  جاری اوست،                                   

 که همین، شغلِ  ناتمامش بود  

در ادامه خانم جعفری از خانم معصومه فریدونی که در اتاق پالتاک حضور داشتند تقاضا کردن تا اخبار ماه قبل رو به گوش شنودگان برسانند . متن آن به شرح ذیل میباشد :

بازداشت شش تن از فعالان مدنی 

این در حالی است که امسال نیز ماموران امنیتی از برگزاری مراسم سالانه قلعه بابک در استان آذربایجان شرقی جلوگیری کرده اند.

، ماموران امنیتی با مراجعه به چاپخانه آقای بایرام قراچه لو در شهریار، وی و چند تن دیگر از فعالان مدنی به نام های بهنام عبدالمحمدی، اصغر بیدل و مهران بمبئی را بازداشت کردند.

ماموران لباس شخصی مسلح به سلاح کمری و بیسیم، ضمن بازداشت آقایان عبدالمحمدی، بیدل، بمبئی و قراچه لو، برخی از اسناد و مدارک و همچنین جزوات منتشره در آن چاپخانه را نیز ضبط کردند و به استناد گفته های شاهدان، یکی از بازداشت شدگان شدیدا مورد ضرب و شتم ماموران قرار گرفت.

فعلا از علت بازداشت و همچنین محل نگهداری آنان خبری منتشر نشده و مراجعه خانواده ها به مراکز قضایی و انتظامی، تنها خبر از بازداشت آنها توسط سپاه پاسداران داده است.

همچنین دو تن دیگر به نام های عباس شادمند و اکبر ابولزاده نیز روز جمعه ۲۶ تیر توسط ماموران امنیتی در اطراف شهر کلیبر دستگیر شده اند، هر دو این افراد طی سال های اخیر بارها مورد احضار و بازداشت قرار گرفته بودند و از دلیل دستگیری جدید آنها خبری منتشر نشده است. گفتنی است؛ مراسم قلعه بابک یا قلعه جمهور، که بعنوان نماد آزادی خواهی همه ساله اواسط تیر ماه در شهرستان کلیبر آذربایجان شرقی گرامی داشته می شود، غالبا با محدودیت یا ممنوعیت های خاصی از سوی حکومت روبرو بوده و این تجمع مدنی همانند تجمعاتی چون روز جهانی زبان مادری، با ارعاب و بازداشت و تهدید فعالان مدنی منطقه توسط نهادهای امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی مواجه می باشد.

سالیانه ۲۹۰۰ نفر بر اثر آلودگی هوا در تهران جان می بازند 

• مهرداد لاهوتی عضو فراکسیون محیط زیست مجلس ایران گفته است که هر سال نزدیک به ۲۹۰۰ نفر از شهروندان تهران بر اثر آلودگی هوا جان خود را از دست می‌دهند ...

مهرداد لاهوتی عضو فراکسیون محیط زیست مجلس ایران گفته است که هر سال نزدیک به ۲۹۰۰ نفر از شهروندان تهران بر اثر آلودگی هوا جان خود را از دست می‌دهند.

وی افزود: «علاوه بر این، آلودگی هوا هزینه‌های سنگین درمانی را بر مردم این کلانشهر تحمیل می‌کند و از این رو مسئولان باید معضل آلودگی هوا را جدی بگیرند.»

«در این میان، هر نهاد نسخه خاص خود را در خصوص آلودگی هوا و تأثیر آن بر سلامت مردم می‌پیچد اما واقعیت این است که بالغ بر ٨۰ درصد از آلودگی هوای تهران به دلیل وجود و فعالیت انبوه وسایل نقلیه غیر استاندارد است» لاهوتی با تأکید بر این که اگر دولت‌ها به تکالیف قانونی خود در برنامه‌های توسعه عمل می‌کردند، هم اکنون آلودگی هوای تهران به مراتب کمتر بود، اظهار داشت:«قانون برنامه چهارم، دولت را مکلف کرده ۷۵ درصد از جابه‌جایی‌های تهران با وسایل نقلیه عمومی صورت گیرد اما این قانون ایده‌آل تا‌کنون محقق نشده است».

تعطیلی ۱۴هزار واحد تولیدی در یک سال! 

• رئیس هیأت مدیره انجمن نساجی ایران گفت در سال گذشته ۱۴هزار واحد تولیدی در شهرک‌های صنعتی تعطیل شده‌اند. به گفته ی وی علاوه بر آن تعدادی از واحدها کارگران خود را به دلیل رکود در تولید اخراج کرده اند ...

رئیس هیأت مدیره انجمن نساجی ایران گفت مطابق آمار در سال گذشته ۱۴هزار واحد تولیدی در شهرک‌های صنعتی تعطیل شده‌اند. به گفته ی وی تعدادی کارخانه نساجی در چند ماه اخیر بخشی از کارگران خود را به‌دلیل رکود در تولید اخراج کرده‌اند. 

محمد مروج در گفت‌وگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، با اشاره به اینکه کاهش قدرت خرید مردم باعث شده تا کارخانجات نساجی با مازاد تولید روبه‌رو شوند، اظهار داشت: براساس آمار بانک مرکزی امسال قدرت خرید مردم نسبت به سال ۵۵ حدود ۴٨ درصد کاهش یافته است. 

رئیس هیأت مدیره انجمن نساجی با اشاره به اینکه سال گذشته صادرات محصولات نساجی کشور به‌جز فرش دستباف حدود یک میلیارد دلار بوده است، افزود: این صنعت دارای پتانسیل‌های بالایی است اما متأسفانه مشکلات نقل و انتقال پول و تأمین مواد اولیه باعث شده تا فعالیت اقتصادی برای تولیدکنندگان این بخش به‌صرفه نباشد. 

خانم جعفری ضمن تشکر از خانم فریدونی از آقای علی تورج که ایشان هم در اتاق پالتاک حضور داشتند خواستند که سخنرانی خود در مورد انطباق اعلامیه جهانی حقوق بشر با قانون اساسی بود را ارائه کنند . متن آن به شرح ذیل میباشد :

باسلام ودرود وعرض ادب خدمت عزیزانی که ازاطاق پالتاک صدای ما را می شنوند خدمت شماهستم تاچندماده ازاعلامیه جهانی حقوق بشرراباقوانینی که درقانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نوشته شده را تطبیق دهم وازانجام ان به این نتیجه برسیم که فقط این قوانین در ایران نوشته شده ودرقراردادی که ایران بعنوان یکی از کشورهای که عضوسازمان ملل و حقوق بشراست فقط تعهدش درحدهمان امضاءباقی مانده است و نه تنهااین قوانین را رعایت نمی کنند بلکه شاهد نقض مواردبسیارزیادی از آن در ایران هستیم قابل ذکر است که همه شما از این قوانین ونقض اجرای آن درایران اشراف و اطلاع کافی دارید ولی این تطبیق و مقایسه میتواند کمک بسیار زیادی به شناخت هدف و عملکرد ما در کانون داشته باشد،درک مطالب و آگاهی عموم را نسبت به حقوق بشر بالا ببرد،که چطور ایران با امضاء و ادعای اینکه گفته است قانون اساسی را برطبق این اعلامیه نوشته،بطورواضح به هیچکدام از این قوانین عمل نمی کند.درماده1و2 این اعلامیه جهانی گفته شده که همه آزاد وبرابر بدنیا آمدند،یعنی تمام افرادآزاد بدنیا می آیند واز لحاظ حقوق با هم برابرند،ماده2 درمورد تبعیض نوشته شده یعنی هرکس میتواند بدون هیچ گونه تمایزی خصوصا از حیث نژاد،رنگ،جنسیت،زبان،مذهب وعقیده همچنین ملیت،وضعیت اجتماعی،ثروت و ولادت از تمام حقوق و کلیه آزادیهای که در اعلامیه موجود ذکرشده بهره مند گردد. بعلاوه هیچ تبعیضی بعمل نخواهد آمد مطابق با این دو ماده در اصل3-19-20-22 قانون اساسی گفته شده است که همه مردم ایران از حقوق مساوی برخوردارند ورنگ،نژاد،جنس،وضعیت اجتماعی مادی و معنوی آنها مذهب و عقیده سیاسی نمیتواند هیچ تبعیضی میان آنهاایجاد کند،درموردموضوع این مقایسه اگرمن بخواهم به تک تک این موارد نقض اشاره کنم واقعا میتوان گفت که از شمارش خارج است چون در ایران نه تنها همه از این حقوق مساوی برخوردارنیستند بلکه در شرایط مختلف و موقعیتهای اجتماعی متفاوت تبعیضات بسیاراست.

بطورمثال درمورد تبعیض جنسیت بین زن و مرد چه درموارد خانوادگی و یا موقعیتهای اجتماعی و شغلی خانمها مشکلات فراوانی دارند و دراجتماع امنیت ندارندغیرازمسائل عدم امنیت اجتماعی برای زنان مشکلاتی نیزخود دولت وحکومت برای فعالیت زنان بوجود میاوردکه حتی صداوسیماهم که یک رسانه فرهنگی محسوب میشه نگاه کلی به کلیشه های جنسیتی وتبعیض جنسیت راحتی درصدا وسیما هم بخواهیم بررسی کنیم واقعیت امربه ما این را میگوید که این تبعیض درصداوسیما هم کاملا مشهود است.زنان در وضعیت اقتصادی و تامین وضع مالی نقشی برابر مردان ایفامیکنند در جامعه،ولی مشکلات آنهابخاطرهویت زنانه چندین برابرمردان است با بررسی و تحقیقی که دررابطه با تبعیض جنسیت بین زن و مرد داشتم به این نتیجه رسیدم که مشکلات بسیارزیادی دراین زمینه در صداوسیماهم بچشم میخوردکه نوع برنامه سازیها ضد زن،سیستم ماتیک، با اهداف خاصی صورت میگیرد و ذهنیت مرد سالار نویسندگان و برنامه سازان خط مشیهای از پیش تعین شده به منظورکلیشه های جنسیتی و سیاست هدفداربه حاشیه راندن زنان در جامعه بابررسی این مواردبازهم به این نتیجه میرسیم که صداوسیما هم بعنوان یک رسانه ملی هرگز به وضعیت زنان توجه نکرده واین خود نشانهگررنقض حقوق زنان است.ماده5 این اعلامیه در مورد شکنجه صحبت میکند که شکنجه ممنوع است وبیان میکنداحدی را نبایدتحت شکنجه و یارفتارهائ قرارداد که ظالمانه و یابرخلاف انسانیت وشئون بشری باشدکه دراین مورد درقانون اساسی کشور ما در اصل37و32قانون اساسی ذکرشده که شکنجه برای گرفتن اقراریا کسب اطلاع ممنوع میباشدو فاقدارزش واعتباراست امامادرحیطه عمل شاهد اعترافات وشکنجه های روانی و فیزیکی دستگیرشدگان و فعالان سیاسی در زندان های کشورمان هستیم وهمه موارد در قانون اساسی در حدنوشته باقی مانده و همیشه اجباروتهدیددرمورداقراربه جرائم بجای عمل به قانون جایگزین شده وبجای آنکه دولت دراصلاح مفادقانونهای نوشته شده تلاش کند،همه سعی خودرابراین گذاشته که سرپوشی برای عدم رعایت قوانین حقوق بشری در مورددانسانها داشته باشد.ماده11 این اعلامیه درمورد حق واصل برائت در موردهمه افرادتوضیح میدهد که درموردحقوق انسانهادرابتدابایداصل رابربرائت وبیگناهی افرادبگذارند وبعددرموردجرم وگناه آنهابررسی شودواین درست نکته ای است که خلاف آن درجمهوری اسلامی ایران اجرامیشود یعنی درابتدا افراد را متهم میکنند و بعدبدون اینکه جرم آنهابررسی شودبه اصل برائت وبیگناهی آن پی میبرندومتوجه میشوندکه ممکن است فردبیگناه باشدوبازهم نقض این ماده ثابت میشود.ماده13و14 اعلامیه جهانی در موردحق انتخاب محل اقامت وحق پناهندگی انسانهااشاره کرده که هرکس حق دارددربرابرتعقیب وشکنجه وآزارپناهگاهی برای خودجستجوکندودرکشورهای دیگرپناهنده شودواین شرایطی است که خیلی از ماوهموطنانمان به خاطرمسائل و مشکلاتی که درایران داشتیم هر کدام بنابه دلایلی به کشورهای مختلف پناهنده شدیم تااین حق را برای خودمان ایجادکنیم و زندگی درکمال امنیت داشته باشیم وبخاطرداشتن یک زندگی آزادکشورخودرا ترک کردیم.ماده21 این اعلامیه اشاره به حق دمکراسی افرادکرده است که بزرگترین دغدغه مادرایران عدم رعایت این حق توسط حکومت است که اجازه این تفکرآزاد در کشورمادرهمه زمینه ها برای افراد ممنوع است ودرهمه موارددولت بامشروط کردن بدین موازین اسلامی این حق راازهمه افرادسلب کرده وبجای ایجاد حق دمکراسی حکومت دیکتاتوری به مردم تحمیل شده وبازهم ماشاهد مغایرت این ماده با قانون اساسی موجود درایران ونقض آن هستیم.ماده22 اعلامیه جهانی دررابطه باحق امنیت اجتماعی گفته شده وماده23-24 اشاره به حق امنیت کارکرده است یعنی همه حق دارند بدون هیچ تبعیضی در مقابل کاراجرت مساوی دریافت نمایند،برای مثال نقض این ماده میتوانم اینطورتوضیح دهم که درایران نه تنها امنیت کاری نیست،هیچ حقوق مساوی بین افراددرمقابل کار درهرشغلی که درآن انجام وظیفه میکنند وجودنداردبلکه درخیلی ازمواردبرای رسیدن به حق طبیعی خودشون ممکن است افرادکارخودشان هم از دست بدهندچه بسیارندکارگرانی که برای رسیدن به حقوق خودشان دست به اعتصاب زدندونه تنهانتیجه ای نگرفتند بلکه توبیخ وروانه زندان هم شدند.امیدوارم که ما بتوانیم دراین مجموعه بااطلاع رسانی و افشاگری های نقض این موارددرایران قدمی بسوی آزادی وآگاهی افرادنسبت به حقوق فردی و اجتماعی خود برداریم وشاهدنقض حقوق بشردر هیچ کشوری نباشیم تشکرو قدردانی میکنم از این وقتی که در اختیار بنده قرار دادید.در پایان سخنرانی آقای تورج ، خانم جعفری گفتند که الزاما نیاز نیست که چندین ماده از اعلامیه جهانی حقوق بشر را با قانون اساسی مقایسه کنید یک یا دو قانون ولی مسلط به سخنرانی باشید خیلی بهتر است . در ادامه خانم جعفری از آقای بیداروند خواستند که به جایگاه آمده و سخنرانی خود را با موضوع کشتار تابستان 67 آغاز کنند متن این سخنرانی به شرح ذیل است : من دوست دارم سخنرانی امروزم رو با نام مادران و همسران خاوران آغاز کنم . کسانی که از حق برگزاری مراسم یادبود علنی هم برا ی عزیزانشان بر خوردار نبودند. آنها که در روز 10 شهریور،که بصورت سمبولیک برای خودشون با نام یادروز جانباختگان سال 67 نامگذاری کردند در گورستان خاوران دور هم جمع میشوند تا خشم و دردشان را با هم تقسیم کنند و یاد عزیزان از دست رفته شان کنند . اعدام زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ واقعه‌ای بود که طی آن عده بسیاری از زندانیان سیاسی در زندان‌های جمهوری اسلامی در ایران به جرم همکاری با سازمان‌های مخالف جمهوری اسلامی به خصوص سازمان مجاهدین خلق ایران و همچنین طیف‌های مختلف گروه‌های چپ و کمونیست در ماه‌های مرداد و شهریور ۱۳۶۷ اعدام شدند. شمار اعدامیها به بیش از 3800 نفر میرسید که اکثر آنها از سال 60 در زندان بودند و دوره حبس خود را سپری میکردند .

اعدام‌شدگان چپ‌گرای زندان‌های تهران  ، در گورهای دسته‌جمعی در گورستان خاوران که هم ارامنه و هم بهائیان از آن برای دفن اجسادشون استفاده میکردند به خاک سپرده‌شدند .

در مورد علل وقوع واقعهٔ تابستان ۶۷ و پیش زمینه‌های آن نظرات مختلفی وجود دارد. برخی ایران را ادامهٔ جدال جمهوری اسلامی با سازمان مجاهدین خلق به طور اعم و واکنش به عملیات «فروغ جاویدان» به طور اخص می‌دانند. برخی آن را ادامهٔ کشتار زندانیان سیاسی می‌دانند که در سال ۶۰ شروع شده بود و به گفته آقای حسن پویا از فعالان ضد جمهوری اسلامی در کانون خاوران به دلیل فشارهای بین المللی  در سال‌های ۶۳ و ۶۴ متوقف شده بود و برخی بر این عقیده بودند که اطلاعات غلط به آقای خمینی داده شده بود مبنی بر اینکه افرادی که با عنوان مجاهدین خلق به ایران حمله کرده بودند با این زندانیان در ارتباط بوده اند و به همین جهت آقای خمینی دستور اعدام آنها را داده بود . به  نظر من به هر دلیلی که بوده باید این را پذیرفت که جان انسانهای بی گناه زیادی در راه به کرسی نشستن جمهوری اسلامی در ایران گرفته شد . اتفاقی که کماکان به شکل های دیگر در ایران میافتد .

وقتی که ما میگوییم کسی مثلا از گروههای چپ اعدام شد خب خیلی راحت میگیم خب خدابیامرزش ولی یادمون نره که اعدام یک انسان نه تنها از برای گشته شدن اون میتونه غم انگیز باشه بلکه اثرات منفی مادام العمری بر روی بازماندگانش از جمله فرزند همسر پدر مادر خواهر و برادر داشته باشه . اگه پای صحبت خانواده های اعدام شدگان بشینیم که چه رنجها کشیدند ساعتها اشک هم انسان رو آرام نمیکنه .  عملیات فروغ جاویدان که توسط مسعود رجبی در روز ۳ مرداد از عراق آغاز شد که به گفته او ظرف 48 ساعت به تهران خواهند رسید و ۷ مرداد پایان یافت یعنی همان تاریخی که اعدامها شروع شد . پس از تهاجم نیروهای سازمان مجاهدین با پشتیبانی ارتش عراق به داخل ایران ... خمینی حکمی را درباره بررسی مجدد پرونده زندانیان سیاسی داد که این حکم به شرح ذیل است : از آنجا که منافقین خائن به هیچ وجه به اسلام معتقد نبوده و هر چه می‌گویند از روی حیله و نفاق آنهاست و به اقرار سران آنها از اسلام ارتداد پیدا کرده‌اند، با توجه به محارب بودن آنها و جنگ کلاسیک آنها در شمال و غرب و جنوب کشور با همکاری‌های حزب بعث عراق و نیز جاسوسی آنها برای صدام علیه ملت مسلمان ما و با توجه به ارتباط آنان با استکبار جهانی و ضربات ناجوانمردانهٔ آنان از ابتدای تشکیل نظام جمهوری اسلامی تا کنون، کسانی که در زندان‌های سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری کرده و می‌کنند، محارب و محکوم به اعدام می‌باشند و تشخیص موضوع نیز در تهران با رای اکثریت آقایان حجت‌الاسلام نیری دامت افاضاته (قاضی شرع) و جناب آقای اشراقی (دادستان تهران) و نماینده‌ای از وزارت اطلاعات می‌باشد، اگر چه احتیاط در اجماع است، و همین طور در زندانهای مراکز استان کشور رای اکثریت آقایان قاضی شرع، دادستان انقلاب و یا دادیار و نماینده وزارت اطلاعات لازم الاتباع می‌باشد، رحم بر محاربین ساده‌اندیشی است، قاطعیت اسلام در برابر دشمنان خدا از اصول تردیدناپذیر نظام‌اسلامی است، امیدوارم با خشم و کینه انقلابی خود نسبت به دشمنان اسلام رضایت خداوند متعال را جلب نمایید، آقایانی که تشخیص موضوع به عهده آنان است وسوسه و شک و تردید نکنند و سعی کنند اشداء علی الکفار باشند. تردید در مسائل قضایی اسلام انقلابی نادیده گرفتن خون پاک و مطهر شهدا می‌باشد. والسلام»[حسینعلی نیری حاکم شرع ، مرتضی اشراقی دادستان و مصطفی پور محمدی نماینده ایی از وزارت اطلاعات در آن زمان به عنوان هیئت مرگ شناخته شدند. این افراد کسانی بودند که شروع کننده فرمان خمینی بودند .

در ابتدا زندانیان را برای بازجویی پیش هیئت مرگ میبردند و چند سوال از آنها میپرسیدند از جمله اینکه حمله عراق به ایران را محکوم میکنید؟ حمله مجاهدین به ایران را محکوم میکنید ؟ و یا اینکه هنوز بر روی مواضع خود هستید ؟ و سپس اعدام .

سیداحمد خمینی که در آن زمان رئیس وقت دفتر خمینی بود در نامه‌ای در مورد جزییات این اعدام‌ها می‌پرسد و تاکید می‌کند آیا این حکم شامل کسانی که محاکمه شده‌اند و دوران زندان‌شان به زودی تمام می‌شود هم هست یا نه؟ و در مورد محکومان از شهرستان‌هایی که استقلال قضایی هم دارند چطور؟ پاسخ روح‌الله خمینی بدین‌گونه است که:بسمه تعالی در تمام موارد فوق هر کس در هر مرحله اگر بر سر نفاق باشد حکمش اعدام است. سریعاً دشمنان اسلام را نابود کنید. در صورت رسیدگی به وضع پرونده‌ها در هر صورت که حکم سریعتر اجرا گردد همان مورد نظر است

و تنها کسی که با این حکم مخالفت کرد آیت الله منتظری بود .

منتظری در نامه به خمینی و در اعتراض به اعدام محکومین زندان‌ها، مورخه  13و ۹ مرداد ۱۳۶۷ می‌نویسد:«پس از عرض سلام و تحیت، به عرض می‌رساند راجع به دستور اخیر حضرتعالی مبنی بر اعدام منافقین موجود در زندان‌ها، اعدام بازداشت شدگان حادثه اخیر را ملت و جامعه پذیرا است و ظاهراً اثر سویی ندارد ولی اعدام موجودین از سابق در زندان در شرایط فعلی حمل بر کینه‌توزی و انتقام جویی می‌شود...»جوابیه آقای خمینی به آیت الله منتظری در موضع عزل ایشان این بود :

«در همین دفاعیه شما از منافقین تعداد بسیار معدودی که در جنگ مسلحانه علیه اسلام و انقلاب محکوم به اعدام شده بودند را منافقین از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند ومی‌بینید که چه خدمت ارزنده‌ای به استکبار کرده‌اید.» و سپس ایشان را از مقام خود عزل میکند 

البته از نظر من باید عملکرد آقای منتظری رو در مراحل مختلف مورد ارزیابی قرار داد کسی که افتخار میکنه که قوانین مربوط به ولایت فقیه رو نوشته و میاد در کنار خمینی انقلاب میکنه  و پا به پاب خمینی جلو میره تا جایی که جانشین رهبری هم میشه  از یک طرف و بعد که در جریان کشتار فجیح تابستان 67 اون اعتراض تاریخی خودش رو به خمینی ارائه میکنه و از اینکه از سمت جانشین رهبری عزل میشه هیچ ترسی نداره و در سال 1376 طی اعتراضمستقیما آیت الله خامنه ای را خطاب قرار داد و گفت: «این کارها مبتذل کردن مرجعیت شیعه نیست؟ … بی رو دربایستی شما صلاحیت مرجعیت ندارید و حق ندارید فتوا بدهید.»همین باعث حمله به حسینیه و به حصرخانگی  رفتن او به مدت 6 سال شد  .

اعدامها در تاریخ 7 مرداد  شروع شد . وقتی که آیت الله منتظری اعتراض خود را اعلام کرد و نتیجه نگرفت ، مصطفی پورمحمدی و آقای نیری  رو احضار میکنه  و به اونها میگه د که حداقل در ماه محرم و به احترام این ماه  این کار رو فعلا نکنید که به او جواب دادند  که 700 نفر رو برای اعدام آماده کردیم . اینها رو اعدام کنیم و بعد وقفه میدیم که با واکنش تند آیت الله منتظری روبرو شدند . در تاریخ 25 مرداد اعدام برای 11 روز متوقف شد به گواه ایرج مصداقی از بازماندگان این اعدامها که آنها در آن دوره زمانی در دالانهای مرگ بودند و پس از این وقفه به بندهای خودشون برگشتن و دوباره در تاریخ 5 شهریور در زندان گوهر دشت از سر گرفته شد .

البته باید بگم که خیلی از افرادی که در آن زمان پست و مقامی داشتن خودشون رو بیخبر از کشتار تابستان 67 نشون میدادن . از جمله میرحسین موسوی در تاریخ ۱۵ شهریور استعفا داد که با مخالفت شدید علی خامنه‌ای و روح‌الله خمینی مواجه گشت. گرچه او در نامه استعفا، اختلاف با مجلس بر سر وزرای پیشنهادی را عامل استعفا دانسته است، امیرارجمند سخنگوی موسوی بی اطلاع گذاشتن او از موضوع اعدام‌ها را عامل استعفا می‌شمارد و می‌گوید موسوی خواهان تشکیل هیات تحقیق در این مورد شده بود؛ هر چند شخص موسوی هرگز اعلام برائت از آن اعدام‌ها نکرد و همواره در مقابل آن سکوت نموده است و حتی گفته شده که در مصاحبه با یک شبکه خبری استرالیایی کشتار 67 رو اقدامی درست قلمداد کرد . موسوی اردبیلی نیز بعدها مدعی شد با این اعدام‌ها مخالف بوده و در مخالفت سه بار به خمینی نامه نوشته است، او می‌گوید خمینی گفت: «که اینها دروغ می‌گویند و سر موضع هستند»، من عرض کردم: «من به این مطلب نرسیدم»، فرمودند: «ما رسیده‌ایماز همین تاریخ  یعنی 5 شهریور  نوبت به گروه های چپ میرسه و دوباره همان سوالات و اعدام .... در واقع و به اصلاح افراد در زندان بودند چپ کشی شروع شد . از افرادی که در آن زمان در مسند قدرت بودند میتوان به احمد خمینی پسر دوم آیت الله خمینی که به طرز مشکوکی کشته شد و حتی گفته شد که او جزو قرباننیان قتلهای زنجیره ایی بوده ولی هیچوقت پرونده اش فاش نسد .، علی خامنه ایی رئیس جمهور وقت ، میر حسین موسوی  نخست وزیر وقت ، علی اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس و فرمانده جنگ ،عبدالکریم موسوی اردبیلی رئیس شورای عالی قضایی و رئیس دیوان عالی کشور ، محمد موسوی خوئیتی ها دادستان کل کشور ، محمد محمدی ری شهری وزیر اطلاعات وقت ، محمد خاتمی وزیر ارشاد و رئیس موسسه کیهان و هیئت سه نفره مرگ متشکل از حسینعلی نیری قاضی شرع هیئت مرگ ، مرتضی اشراقی دادستان وقت  و مصطفی پورمحمدی معائن و نماینده وزیر اطلاعات د رهیئت مرگ نامبرد .اعدام ها با دو بهانه که هم اکنون هم برای ما آشناست انجام میدادند 1- نیروهای مجاهد رو به بهانه محارب با خدا و نیروهای چپ رو به بهانه ارتدال از خدا یعنی بازگشت از خدا  اعدام میکردند .

از جمع حدود 3800 نفر اعدامی بیش از 1000 نفر در اوین و 500 نفر در گوهردشت و بقیه در مراکز استانها به دار آویخته شدند.

به گواه تاریخ کشتار 67 گسترده ترین کشتار در تاریخ معاصر است .

این اتفاق یکی از بدترین اتفاقات سیاسی تاریخ است و میشه حتی در ابعادی از اون به عنوان هلوکاست ایرانی نیز یاد کرد و من معتقدم که همه ما به عنوان یه ایرانی در قبال این واقعه یک مسئولیت تاریخی داریم . همه ما . چه کسایی که این رو میدونستن و به دیگران انتقال ندادن . چه کسانی که سکوت کردن و غیره و من فکر میکنم مسئولیت ما به عنوان افرادی که خود رو ملزم به رعایت حقوق بشر میدانیم و تریبون  در اختیار داریم خیلی بیشتر از مردم عادیه و تا زمانی که ابعاد وسیع این واقعه روشن نشده باید به این حرکتمون یعنی افشای این کشتار ادامه بدیم و من فکر میکنم ما تا الان این مسئولیت رو خوب درک نکردیم . به امید آزادی ایران و ایرانی

در ادامه خانم جعفری ضمن تشکر از آقای بیداروند گفتند (( با این سخنرانی خاطرات زندانی خود من برایم زنده شد ))

در ادامه خانم جعفری از آقای عبدالله باقری خواستند که به جایگاه آمده و سخنرانی خود را با موضوع ((  فاجعه کشتار سربازان در بدخشان وجلریز کاملا دسیسه بود )) ارائه کنند که متن آن به شرح ذیل میباشد : حوادث تلخِ زنجیره‌ای پسین، نشان‌دهنده‌ی وضعیت بحرانی افغانستان است. فقدان نگاه ملّی و تدبیر علمی در اداره‌ی کشور، وضعیت را به سوی بحران شتاب میبخشد. گروگان‌گیری‌ها، سربریدن سربازان در بدخشان، حمله‌ی انتحاری به مجلس ملّی، سقوط برخی شهر ها ، مانور آزادانه‌ی تروریستان داخلی و بینالمللی، و تلخ‌تر از همه حمله‌ی همه‌جانبه‌ی گروهک تروریستی داعش و طالبان در «ولسوالی جلریز» که با مقاومت مردانه‌ی سنگرداران عزت و شرف میهن مواجه شد با درود فراوان به روان پاک همه شهدای راه آزادی به خصوص شهدای اخیر جلریز که مردانه و جانانه  48ساعت بدون امکانات و تجهیزات در مقابل دژخیمان تاریخ به خاطر دفاع از سرزمین و تامین امنیت برای عابرین مظلوم مناطق مرکزی سر دادند، اما سنگر، نه!رزمیدند و سرانجام جام شهادت نوشیدند آنچه در ولسوالی جلریز اتفاق افتاده است بدون شک یک فاجعه برای نیروهای امنیتی کشور و یک شرم ساری بزرگ برای حکومت وحدت ملی می باشد.

 

 فاجعه کشتار سربازان در بدخشان وجلریز کاملا دسیسه بود واین دسیسه ریشه در درون نظام وسران حکومت دارد. درفاجعه جلریز در ولایت میدان وردک بیش از چهل نفر قربانی سیاست های فاشیستی نظام شدند به گواه شاهدان عینی، از جمله مقامات عالی دولتی، وزارت داخله در وقت معیین از رخداد جلریز و نیاز پولیس محلی به حمایت کابل آگاه شده و حتا وعده‌ی سرعت عمل و همکاری جهت نجات پوسته‌های جلریز نیز داده شده بود. اما مقامات وزارت داخله با وجود آگاهی کاری از پیش نبردن

.سهل انگارى، سكوت و ناديده گرفتن درخواست هاى مكرر كمك از سوى نيروهاى امنيتى و مقامات محلى آنهم در منطقه اى كه تنها 60 كيلومتر با پايتخت فاصله دارد، به هيچ عنوان توجيه پذير نيست و پيش بينى مى شود اين خشم و نارضايتى عمومى، هزينه سنگينى روى دست مقامات حكومت وحدت ملى به ويژه تصميم گيرندگان امنيتى كشور بگذارد. دو تن از سربازان پولیس محلی که از حمله گسترده جنگجویان طالبان بر پوسته‌های امنیتی در ولسوالی جلریز ولایت میدان‌وردک جان سالم بدر برده‌اند، قصه‌های ناامیدکننده‌ای از بی‌توجهی مقام‌های مسوول به نیروهای امنیتی به‌ویژه سربازانی که در پوسته‌های امنیتی در جلریزمستقر بوده‌اند، حکایت می‌کنند.

سربازان در جلریز قربانی بی توجهی مقامات ارشد حکومت و دست داشتن مستقیم مقامات ولایتی میدان وردک گردید. فاشیسم سیاسی وجود پاسبانان وطن را سوختاند ورهبران قومی بجای موضع گیری در پی مخدوش ساختن این فاجعه انسانی شد، اما آنچه که لازم است بی اعتمادی در درون ارتش وخیانت به سربازان کشور که حیات سیاسی به آن بستگی دارد نهایت خطرناک وفاجعه بار اند وجلوگیری از چنین فاجعه ی وظیفه ملی تمام شهروندان کشورند.

که لازم است که پیرامون این موضع و پیامد نگاهی حذفی ودسیسه بازی در درون ارتش است .حکومت وحدت ملی تجربه ناکام ماند نتوانست امنیت را بیاورد ونه شکاف های اجتماعی را کمرنگ کند ونه توانای فراهم سازی اعتماد ملی را برای یک فردای بهتر دارد وبلکه بی اعتمادی را بین اقشار مختلف اجتماعی افزایش داد، فقر وبیکاری بیشتر شد و نگاهی حذفی در درون نظام وتصفیه سازی در ادارت دولتی همه را نگران ساخت، پاکستان دشمن تاریخی ، دوست تعریف گردید وپیمان امنیتی در خفا به امضا گرفته شد، دسیسه سازی در درون ارتش هرروز بیشتر شد،جغرافیای جنگ تغیر کرد و سربازان ارتش که پاسبانان وطن وستون دولت است هر روز قربانی دسیسه ها شد وفجایع به یک امر عام اجتماعی مبدل گردید وکشتار دسته جمعی سخن روز رسانه هاشد، پارلمان نشانه دشمن قرار گرفت وهمه ی اینها واحتمال فروپاشی وبی ثباتی سیاسی را هر لحظه ممکن می کند .جلريز در نهايت، قربانى دوگانه رفتارى، ناركارآمدى و بى مسؤوليتى كسانى شد كه پيشتر از اين نيز در جبهه هاى قندوز و بدخشان و... اين عملكرد را به نمايش گذاشته بودند. رويداد جلريز و جولان بى هراس تروريست ها بر فرازپستههاى امنيتى نيروهاى دولتى، لكه ننگى بر جبين سران حكومت وحدت ملى است و اين بدون ترديد، مردم را بيش از هر زمان ديگرى نسبت به تعهد صادقانه سران حكومت به تامين امنيت مردم و مبارزه با تروريزم، بى باور مى كند و گرايش به سمت نگاه شخصى، قومى و منطقه اى به مقوله خشونت و امنيت را تقويت مى كند؛ چيزى كه تبعات آن ده ها بار فاجعه بارتر از وضعيتى خواهد بود كه ندانمكارى حاكمان كابل در جلريز پديد آورد.

در پایان سخنرانی خانم جعفری از آقای مرتضی حسینی خواستند میکرفن رو در اختیار بگیرن و صحبتهای تکمیلی در مورد مشکلات افغانها را ارئه کنند که به دلیل مشکلاتی که در کامپیوتر ایشان بود نتوانستند به همین دلیل آقای بیداروند تصمیم گرفتن به دلیل اینکه تعداد افغانهای عضو در کانون  بیشتر شده یه بخش ویژه ایی رو هم برای اخبار در افغانستان و هم سخنرانی همکاران افغان در نظر گرفتند که از ماه آینده اجرا شود .

در پایان هم نوبت به پیش بینی برنامه ماه آینده بود که به ترتیب زیر داوطلبان آماده ارئه شدند : منشی جلسه : خانم مریم پورحسینی ، اخبار : آرش اردلانی ، اخبار افغانها : عبدلله باقری ، سخنران : بهادر تهی ماسوله و آقای مرتضی حسینی و  مسئول جلسه : محمدحسین بیداروند

جلسه در ساعت 14:45 دقیقه به پایان رسید .

گزارش جلسه ماهانه نمایندگی دانمارک در یولی

غلامرضا اخلاقی

زمان:یکشنبه16/07/5201ساعت 18 الی 20

حاضرین:  قایان محمود نعیمی, آرش عباسی , علیرضا طاهرخانی, غلامعلی اخلاقی, غلامرضا اخلاقی ,خانم سمیرا اطاعت

مسئول جلسه آقای غلامرضا اخلاقی

تهیه گزارش : مکان: اطاق پالتالک نمایندگی دانمارک

طی جلسه نمایندگی دانمارک,شروع جلسه با  مروری بر اخبار نقض حقوق زنان در ماه گذشته توسط خانم سمیرا اطاعت آغاز گردید به شرح زیر...

نیروی انتظامی با مانتوهای شیشه‌ای برخورد می‌کند

تعيين جريمه رعايت نکردن حجاب در خودروها

انگاه فمنیستی به مسائل حوزه زنان نگران کننده است

توقیف یک تئاتر به دلیل پوشش بازیگر زن

 تصویراتجمع زنان تحصیل کرده رشته های پیراپزشکی

ایران: خطر اعدام یک زن 55 ساله با سه فرزند

مثل یک زخم عمیق، با رد روشن خون

سهم زنان در آزمون استخدامی آموزش و پرورش یک ششم مردان استو...
در ادامه آقای محمود نعیمی سخنرانی خود را در مورد
۲۱ مرداد روز دریای خزر را ارائه دادند .

ازجمله... بیست و یکم مرداد ماه سال ۱۳۸۵، کنوانسیون حفاظت از محیط زیست دریای خزر (کنوانسیون تهران) برای ۵ کشور ساحلی لازم‌الاجرا و بعنوان روز دریای خزر نامگذاری شد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سازمان حفاظت محیط زیست، دریای خزر با وسعت ۶۰۰،۳۸۴ کیلومتر مربع بزرگترین دریاچه جهان است و طول پیرامون آن به ۷۰۰۰ کیلومتر می‌رسد. این دریاچه از نظر تنوع زیستی بسیار غنی بوده و حدود ۴۰۰ گونه آبزی، بومی آن هستند که ماهیان خاویاری از مهم ترین آنها می باشند. علاوه بر منابع زنده، این دریا پس از خلیج فارس و سیبری، به لحاظ ذخایر نفت و گاز موجود در ساحل و زیربستر در مقام سوم قرار دارد. خزر برای حدود ۱۵ میلیون سکنه حاشیه خود، هزاران فرصت شغلی ایجاد کرده است و منبع اصلی درآمد آنها محسوب می شود. بدلیل همین ویژگی های  بارز اکولوژیکی، غنای چشمگیر ژنتیکی و تنوع بی همتای زیستی، همچنین موقعیت خاص استراتژیک، پهنه عظیم دریای خزر در طی اعصار و ادوار تاریخی، در بستر رخدادهای سیاسی و طیف گوناگون فرهنگها، سنت ها، آداب و رسوم، در خلق فرصت های درخشان اقتصادی – اجتماعی در سطح منطقه و جهان به خوبی پدیدار گشته است.

فعالیت های انسانی بیش از حد و بهره برداری های اقتصادی پرشتاب و کم ملاحظه، موجب تخریب اکوسیستم‌های طبیعی، آلودگی محیط زیست و کاهش کیفیت آب این دریا شده است.

دخالت های نسنجیده و شتاب زده انسانی در دریای خزر که به اشکال زیر از عمده تهدیدات زیست محیطی امروز دریای خزر محسوب می گردند که باعث اختلال وضعیت طبیعی دریای خزر شده و متاسفانه گونه های ارزشمندی چون ماهیان خاویاری و یا فک دریای خزر به عنوان تنها پستاندار زیستمند این اکوسیستم را در فهرست گونه های در معرض خطر انقراض قرار داده و حیات اکولوژیکی و اقتصادی زیست بوم خزر را متأثر ساخته است
و..
ادامه جلسه را آقای طاهرخانی با اخبار ماه گذشته ادامه دادند
به شرح زیر ... دادگاه غیر علنی برای هشت نفر از بازداشت شدگان نصیراباد . مربی عرفان حلقه برای اجرای حکم به اوین رفت . دستگیری هنرمند بهایی در تهران به دست «وزارت اطلاعات
»

انتقال کاظمینی بروجردی به دادگاه در آستانه دهمین سال حبس

شهریار سیروس بازداشت شد. احضار تلفنی ۴ تن از فعالین عرفان حلقه به اوین

برخورد شدید با بهائیان از اولین سال رهبری آیت الله خامنه‌ای

ایران در جهت سرکوب مسیحیت ۱۸ مسیحی را زندانی کرد

۶ ماه حبس و۷۴ ضربه شلاق؛ جزای استاد حوزه علمیه قم به جرم بازنشر نامه مصطفی تاج‌زاده

ابراز نگرانی امام جمعه اهل سنت سراوان از حمله ماموران لباس شخصی به معتمدان سراوان

عدنان رحمت پناه شهروند بهایی ساکن شیراز آزاد شد.

کردستان/ احضار فعالان مذهبی به نهادهای امنیتی استمرار دارد

بازداشت شدگان نصیرآباد به زندان مرکزی زاهدان منتقل شدند

حد و مرز بین شیعه و سنی برای جذب اعضای هیئت علمی دانشگاه نامه سعید رضایی از اعضای یاران ایران به نسرین ستوده

بمناسبت 14 ژوئن سالگرد شهدای بهایی همدان

توضیح خانم نغمه عابدینی در مورد ضرب و شتم کشیش سعید عابدینی توسط دیگر زندانیان

حضور ماموران شهرداری و نیروی انتظامی برای اجرای حکم تخریب سرای سالمندان دراویش در شهریار

ضرب و شتم دراویش و شکاندن شیشه های سرای سالمندان؛ ماموران تخریب موقتا محل را ترك كردند و در ۵۰ هزار مدرسه ایران نماز جماعت برگزار می‌شود

با اعمال ماده ۹۱ قانون جدید مجازات اسلامی؛ بخشش یک نوجوان ۱۷ ساله از اعدام

جوان نطنزی بر اثر برق گرفتگی جان باخت

۱۲۵ هزار دانش‌آموز در ایران سابقه مصرف مواد مخدر دارند

پرونده مرگ کودک 3 روزه قائم‌شهری روی میز نقد افکار عمومی

مرگ دو نوجوان 16 ساله در تصادف آمبولانس و موتور

راز مرگ مشکوک مادر و دختر بروجردی فاش شد

پرونده یک کودک ربایی، همچنان در ابهام

انفجار مین متعلق به جنگ ایران و عراق دو قربانی گرفت

غرق شدن کودک در استخر آموزشی

ادامه اعتراضات به تخریب نمازخانه پونک

بازداشت ۳ تن از اعضای جمعیت آل یاسین در کرج

انتقال زندانی عقیدتی اهل حق محکوم به اعدام به شکنجه گاه وزارت اطلاعات در دیزل آباد کرمانشاه حواشی تجمع دیروز عرفان حلقه ای ها در تهران؛ مصاحبه با یکی از بازداشت شدگان

این جلسه با سخنرانی در سیاست‌های راهبردی زنان و نابودی خانواده توسط آقای غلامعلی اخلاقی ادامه یافت

ر سال‌های اخیر که سیاست‌های راهبردی جمهوری اسلامی بر افزایش جمعیت تاکید دارد، همزمان سن ازدواج و فرزندآوری نیز در ایران بالا رفته است. پدیده‌ای جهانی و گره‌ خورده با بحران معیشت، که در عین‌حال با بالا رفتن آگاهی و پررنگ‌تر شدن مفاهیمی مدرن مانند فردیت مرتبط است. نتیجه آن اما تضعیف نهاد خانواده و در نهایت تغییر آن است که نگرانی‌هایی را از جمله در ایران پدید آورده است.

محمداسماعیل مطلق مدیرکل دفتر سلامت جمعیت و خانواده وزارت بهداشت با استناد به آخرین آمار منتشر شده در خردادماه گذشته، گفته است که افزایش سن ازدواج و بالا رفتن آمار طلاق از جمله عواملی‌ است که باعث کاهش نرخ باروری شده. بر اساس گفته‌های او، سن ازدواج در مردها به ۲۷ سال و در زن‌ها به ۲۵ سال رسیده که در برخی از استان‌ها مانند تهران روند رو به افزایش دارد. طبق این آمار ۸۰ درصد طلاق‌ها نیز زیر سن ۳۰ سال اتفاق می‌افتد به طوری‌که ۱۴.۲ درصد در سال اول و ۵۰ درصد نیز در ۵ سال اول زندگی اتفاق می‌افتد. به گفته‌ مطلق «این مساله باعث شده که سالانه ۴۴۰ هزار فرصت فرزندآوری از دست برود. به همین منظور بسته‌های آموزشی توسط ۵۷ دانشگاه علوم پزشکی در حال تهیه و اجراست.» و...در ادامه آقای آرش عباسی سخنرانی در زمین خواران حکومتی درصدد بلعیدن کوه دماوند را ارائه دادند. نزدیک‌ترین شهر به قله دماوند، در تسخیر کوه‌خواران

کوه‌خواران « رینه» را بلعیدند! روزنامه شهروند: چند سالی می‌شود که زمین‌خواران، راه کوه‌خواری در پیش گرفته‌اند و بخش‌های مختلفی از بلندترین قله کشور را تسخیر کرده‌اند. یک‌سال و نیم پیش بود که خبر رسیدن کوه‌خواران به نزدیکی امامزاده‌هاشم در ارتفاع ٢٥٠٠ متری به گوش رسید و پس از آن خبرهای مختلفی از ساخت و سازهای غیرمجاز در منطقه مشا شنیده شد. در روزهایی که مبارزه و مقابله با زمین‌خواری و تخریب ساخت و سازهای غیرمجاز شروع شده بود، از فعالیت شبانه در دامنه‌های دماوند خبر می‌دادند و می‌گفتند، آنها شب‌ها کار می‌کنند که نظارتی روی فعالیتشان نباشد.

حالا کوه‌خواران پا را فراتر گذاشته‌اند و خبرها از کوه‌خواری در روستای رینه دماوند حکایت می‌کنند.

در این‌باره، مدیرکل حفاظت محیط‌زیست استان تهران نسبت به کوه‌خواری در روستای «رینه» دماوند هشدار داده و با اشاره به تشکیل کارگروهی برای مقابله با لطمات ناشی از معدن‌کاوی‌ها و جاده‌سازی‌های اطراف کوه دماوند، به ایسنا می‌گوید: «دماوند یک اثر ملی، طبیعی است و هر نوع بهره‌برداری از آن ممنوع است اما متاسفانه طی دوره‌ای به اشتباه مجوز معدن‌کاوی در اطراف قله دماوند را دادند و آن‌جا حقوق مکتسبه ایجاد کردند.» محمدهادی حیدرزاده ادامه می‌دهد: «دماوند به نوعی نماد کشور ماست، بنابراین این مسأله به‌طور جدی درحال بررسی است تا فعالیت معادن متوقف شود. امیدواریم بتوانیم این روند آسیب‌زا را کنترل کنیم.» و...جلسه بعدی نمایندگی دانمارک در تاریخ13/07/2015 ساعت 18:00 برگزار میشود که همکاران برای هر مسئولیت در جلسه بعدی اعلام آمادگی کردند

  ابتدای صفحه | بازگشت

 

all rights reserved @ Bashariat