آشنایی با کانون | نشریه | مواضع و بیانیه ها | درخواست عضویت | ارتباط با ما

ماهنامه بشریت شماره 159

 

   ارامنه دوبار نسل‌کشی را تجربه کرده‌اند

میلاد بهاریان

صدمین سالگرد نسل کشی ارامنه امسال در حالی برگزار شد که وارث امپراتوری عثمانی یعنی ترکیه همچنان از قبول مسئولیت این فاجعه به دست نیاکانشان خودداری می­کنند اما انکار این واقعه باعث شده که این کشور تحت فشار­های فراوانی قرار بگیرد. به گزارش خبرنگار تعادل صدمین سالگرد نسل کشی ارامنه امسال در حالی برگزار شد که وارث امپراتوری عثمانی یعنی ترکیه همچنان از قبول مسئولیت این فاجعه به دست نیاکانشان خودداری می­کنند اما انکار این واقعه باعث شده که این کشور تحت فشار­های فراوانی قرار بگیرد چون از یک سو آلمان و اتریش نسل کشی ارامنه را به رسمیت شناخته­اند و از سویی دیگر پارلمان اروپا قطعنامه کشتار یک­و­نیم میلیون ارمنی توسط نیروهای عثمانی ترکیه را تصویب و این حرکت را «نسل‌کشی» خواند. به همین خاطر با ایساک یونانسیان کارشناس مسائل ترکیه در خصوص علل به رسمیت نشناختن نسل­کشی ارامنه توسط ترکیه به گفتگو نشستیم.

  IMG15350376.jpg

 روند شناسایی نسل کشی ارمنیان در طول چند هفته گذشته را چگونه ارزیابی می­کنید؟

"روند شناسایی نسل­کشی ارامنه به هدف منطقی خود دست یافته است و طی هفته­های گذشته چندین کشور و پارلمان نیز به این روند پیوستند که مهمترین آنها را می­توان از اتریش نام برد زیرا اتریش از آن جهت مهم است که متحد ترکیه و آلمان در جنگ اول جهانی محسوب می­شد­، همچنین امیدوارم تصویب لایحه نسل­کشی در آلمان که احتمال آن بسیا زیاد است آب سردی باشد بر پیکر ترکیه، از این­رو معتقدم ارامنه باید از کشورها و مجامع بین­المللی که نسل­کشی ارمنیان در سال ۱۹۱۵ میلادی را به صورت رسمی مورد شناسایی قرار داده­اند قدردانی کنند. زیرا برای ما این مصوبات بسیار حائز اهمیت می­باشد".

 آیا ارامنه بعد از یکصدمین سالگرد نسل­کشی به فریاد عدالت­خواهی خود ادامه خواهند داد؟

"شک نکنید، من معتقدم روز ۲۴ آوریل نقطه پایان این روند نخواهد بود و ارمنیان تا احقاق حق خود این مراسم را اگر نیاز باشد تا دویستمین سالگرد آن نیز ادامه خواهند داد. زیرا ما ارامنه دو بار نسل­کشی را تجربه کرده­ایم؛ یکبار در سال ۱۹۱۵ به­دنبال کشتارهای فیزیکی و بار دیگر هم در یکصد سال گذشته به­دلیل انکار ترکیه و برخی از کشورها به­صورت نسل­کشی روانی"­.

"اگر امروز کسی نسل­کشی ارمنیان را انکار می­کند در مقابل جهانیان و بیش از ۱۱ میلیون ارمنی پراکنده در جهان پاسخگوست، آیا شما کشوری غیر از ارمنستان را سراغ دارید که جمعیت خارج آن چهار برابر جمعیت داخل کشور باشد؟"

 سخنان پاپ و قطعنامه پارلمان اروپا چرا ترکیه را شگفت زده کرد؟

"مصوبه پارلمان اروپا و اظهارات پاپ فرانسیس در محکومیت نسل­کشی ارامنه شوک سنگینی به ترکیه وارد کردند و واکنش توأم با عصبانیت ترکیه نیز گواه این واقعیت است که دولت ترکیه تصور اشتباهی از نفوذ خود در جهان داشته و در آستانه یکصدمین سالگرد نسل­کشی ارامنه انتظار چنین واکنش­هایی را از سوی جامعه بین­الملل نداشت از طرف دیگر نگرانی ترکیه از انعکاس پوشش خبری این واقعه و اثرات آن بر جامعه ترکیه است چون آنها بیش از یکصد سال حقایق را از مردم خود پنهان کرده­اند".

 علت آنکه ترکیه به­صورت مکرر بحث تشکیل کمیسیون بررسی مشترک تاریخی را پیش می­کشد چیست­؟

"به نظر من بحث در خصوص این­که نسل­کشی اتفاق افتاده یا نه گناه است و توهین به شعور جهانی و ارمنیان می­باشد".

"اولین کشوری که نسل­کشی ارمنیان را محکوم کرده خود ترکیه و رهبر آن یعنی کمال آتاتورک می­باشد ،حکومت تازه تأسیس کمال آتاتورک در سال ۱۹۱۹ هنگامی که محاکمه اعضای حزب اتحاد و ترقی یا ترک­های جوان را انجام می­داد در ادعانامه­ای که علیه اعضای حزب اتحاد و ترقی ثبت شده است حزب ترک­های جوان و دولت اعلام داشته که فرمان قتل­عام و نابودی کامل ارمنیان را صادر کرده است­. در ادعانامه مذکور تأکید شده بود که اعضاء حزب اتحاد و ترقی از وضعیت ایجاد شده در زمان جنگ جهانی برای به اجرا در آوردن برنامه­های سری خود یعنی پاکسازی ترکیه از اقلیت­های غیر ترک فرصت را مغتنم شمرده و ارمنیان را قتل­عام کرده­اند. از این رو احکام صادره در آن دادگاه و محاکمه اعضای حزب اتحاد و ترقی و همچنین اظهارات کمال آتاتورک در سال ۱۹۲۳ که گفته بود ترک­های جوان باید در قبال جان میلیون­ها مسیحی اهل ترکیه که بی­رحمانه از خانه­هایشان رانده و کشتار شدند پاسخگو باشند خود گواه این ادعای من می­باشد. ترک­ها تا کانون چندین بار اصرار به تشکیل کمیسیونی مشترک از تاریخ­دانان ارمنی و ترک جهت مطالعه حقایق تاریخی کرده­اند اما هر وقت تاریخ­دانان ارمنی، ترک و تاریخ­دانان اروپایی خواسته­اند آرشیو­های ترکیه را مطالعه کنند با واکنش دولت و این­که آرشیوها به موضوع امنیت ملی مرتبط است روبرو شده­اند.­ بسیاری از مورخین ترک نظیر تانر آکچام بارها گفته­اند در ترکیه هیچ آرشیوی وجود ندارد زیرا دولت همه آنها را از بین برده است".

اما هدف ترکیه از اصرار به تشکیل کمیسیون مشترک چیست؟

می­توان این­گونه پاسخ داد، آنها با این کار می­خواهند:

-موضوع نسل­کشی ارمنیان را از بحث حقوقی و بین­المللی به بحث تاریخی منحرف کنند، که در این راه ارمنستان و ارمنیان را به بازی تاریخ­دانان کشانده و سالها برای ترکیه زمان بخرد.

- تلاش و کوشش­های ارمنیان برای احقاق حق و پرداخت غرامت از سوی ترکیه را منتفی سازد.

- در وجه بین­المللی ترکیه سعی می­کند خود را بانی حل موضوع قلمداد کرده و ارمنیان و دولت ارمنستان را مخالف با آن نشان دهد.

ترکیه بارها اعلام کرده علت کوچ اجباری و کشتار ارمنیان خیانت برخی احزاب ارمنی به ترکیه بوده است نظر شما در این باره چیست؟

"این موضوع همانند همان ادعای واهی است که امروز برخی کشورهای حوزه خلیج فارس در خصوص حمایت ایران از حوثی­ها مطرح می­کنند و با این اداعا هزاران تن از مردم بی­گناه یمن را بمباران می­نمایند،من معتقدم اگر هم چنین چیزی صحت داشته و برخی از احزاب به دولت خیانت کرده­اند درآن کشور دادگاه وجود داشت و می­توانستند آنها را دادگاهی و حتی به مرگ محکوم کنند کشتار و کوچ اجباری یک­و­نیم میلیون زن، مرد و کودک بی­گناه نمی­تواند توجیحی برای این کار آنها تلقی شود".

ترکیه مدعی است در زمانی که کشتار ارمنیان اتفاق افتاده واژه نسل­کشی وجود نداشت پس نمی­توان به آن کشتارها نسل­کشی گفت نظر شما چیست؟

"بله ترک­ها بارها گفته­اند زمانی که کشتارهای ارمنیان اتفاق افتاده واژه نسل­کشی ابداع نشده بود حال سئوال من این است آیا زمانی که هولوکاست یهودیان اتفاق افتاد این واژه ابداع شده بود این واژه توسط رافائل لمکین و بر پایه مبانی و ابعاد نسل­کشی ارمنیان در سال ۱۹۴۸ ابداع و به تصویب سازمان ملل رسیده است. من فکر می­کنم هدف ترکیه از طرح چنین مباحثی تنها انحراف افکار عمومی می­باشد".

برخی مورخان، نسل کشی ارمنیان را با هولوکاست مقایسه کرده و معتقدند این دو دارای شباهت­هایی می­باشند نظر شما چیست؟

معتقدم نسل­کشی ارمنیان را می­توان بسیار متفاوت­تر از هولوکاست دانست زیرا:

-نسل­کشی ارمنیان در سرزمین­های تاریخی ارمنیان روی داده، اما هولوکاست یهودیان در یک کشور دیگر به­غیر از اسرائیل اجرا شد.

-در نسل­کشی ارمنیان بر­خلاف هولوکاست انتقال اجباری کودکان به خانواده­های ترک و کرد به­وقوع پیوسته است.

-در نسل­کشی ارمنیان سرزمین تاریخی ارمنیان قصب و اسامی شهرها و روستاهای ارمنی تغییر نام یافته است.

- در نسل­کشی ارمنیان برخلاف هولوکاست ارامنه بیش از ۴۰۰۰ کلیسا و آثار باستانی،۷۰۰ مدرسه ارمنی وتاریخ و فرهنگ خود را از دست داده­اند.­

شما تصویب قطعنامه پارلمان اروپا را تا چه حد مهم ارزیابی می­کنید؟

"تصویب این قطعنامه ، از آن جهت حائز اهمیت است که طی سالیان گذشته مسئله نسل­کشی ارمنیان در پارلمان اتحادیه اروپا بر پایه قوانین حقوقی مطرح نمی­شد، ولی این بار به نظر می­رسد این قطعنامه در فرم جدید و بر پایه مبانی حقوقی مطرح و به تصویب رسیده است، که می­تواند به زیان ترکیه تمام شود".

"در این قطعنامه پارلمان اروپا از ترکیه خواسته است قتل عام ارامنه در زمان امپراتوری عثمانی را که پیش از آن در سال ۱۹۸۷ به رسمیت شناخته بود به عنوان نسل­کشی به رسمیت شناسد، با تاریخ خود روبرو شده و به روند شتاب­گیری آشتی بین دو ملت کمک کند. همچنین تصویب این قطعنامه می­تواند احتمال عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا را به صفر رسانده و روابط آنکارا و کشورهای اروپایی را بیش از پیش دچار کدورت کند".

پیرزنی ارمنی برای من صحنه­ای را توصیف می­کرد که سربازان ترک کودکان زنده را جمع کرده، و سوزانده بودند. مادر این زن برایش تعریف کرده بود که فریاد این کودکان صدای روح آنها بود که به آسمان می­رسید.

آیا این مشابه همان عملی نیست که امروز داعش در قبال گروه­های قومی در آن سوی مرزهای ترکیه مرتکب می­شود؟ انگار آبستن خطر است.

بیائید این سئوال را از خود بپرسیم که، اگر آلمان همچنان تأکید می­کرد خواسته یهودیان برای شناسایی وقایع سال­های 1939 الی 1945 به عنوان نسل­کشی جنبه تبلیغاتی داشته و تحریف تاریخ و واقعیت­ها است، چه اتفاقی رخ می­داد؟

این همان چیزی است که دولت ترکیه پس از مصوبه هفته گذشته پارلمان ترکیه و درخواست از این کشور برای شناسایی رسمی نسل­کشی ارامنه انجام داد.

به گفته وزارت خارجه ترکیه، اتحادیه اروپا تسلیم تبلیغات ارامنه درخصوص وقایع سال 1915 میلادی و تحریف تاریخ شده است.

در سالروز ۲۴ آوریل مصادف با نسل­کشی ارامنه توسط عثمانی­ها  جمهوری اسلامی ایران در اقدامی هدفمند با بسیج کردن ارامنه ایران تظاهراتی را در تهران به پا نمود که این تظاهرات با شعارهای مرگ بر دولت ترکیه دنبال شد در واقع بیش از آن­که این عمل در جهت محکوم کردن جنایات ۱ قرن پیش عثمانی­ها را محکوم کند بیشتر رنگ و بوی سیاسی روز را داشت .

و به­نوعی در حمایت از مجادلت و تنش­های سیاسی این روزهای اخیر فیما­بین جمهوری اسلامی ایران و دولت اردوغان بوده از این جهت این تظاهرات اخیر ارامنه که به رسم یاد بود نیاکان و اجداد خود شرکت کرده بودند، قابل تقدیر است .

 ولی از نظر من از نگاه یک برادر مسیحی  انتظار نمی­رفت مسیحیان ارمنی در جهت منافع جمهوری اسلامی ایران شعارهای  مرگ­بر این و مرگ­بر آن سر دهند.­ خداوند ما سرور صلح و سلامتی فرمود اگر کسی طرف راست صورتت را سیلی زد، طرف چپ را نیز جلو بیاور، این تعلیم خداوندمان، تأکید فراوان بر فروتنی دارد. به طور کلی جنایت­های جنگی و نسل­کشی در هرجای جهان و توسط هر گروه یا قشری انجام شود محکوم است و باید آن­قدر به این جنایات اعتراض شود که در هیچ کجای جهان شاهد این جنایات که بر ضد بشریت است نباشیم؛ تاکنون نسل­کشی­های فراوانی در تاریخ شاهد بوده­ا­یم در کشور ایران نیز سال­ها پیش قتل­عام زندانیان سیاسی توسط حکومت جمهوری اسلامی ایران نسل­کشی است که آنان را بدون دادگاهی کردن اعدام کرد .

امروزه نیز نسل­کشی­هایی در دنیا درحال اتفاق افتادن است نظیر بوسنی فلسطین­، میانمار، عراق، سوریه و یمن می­باشیم .­ارمنیان ایران خواهان به رسمیت شناختن نسل­کشی ارمنیان به­دست ترکان عثمانی از مجلس و رئیس جمهور آقای روحانی می­باشند . یک­صدسال از آن تاریخ شوم می­گذرد که ارمنیان در سرزمین اجدادی خود قربانی اولین نسل­کشی قرن بیستم شدند. دولت ترکیه امروزه با وجود مدارک انکار­ناپذیر، سیاست جعل و انکار را پیش گرفته است.

انکار نسل­کشی ارمنیان و خودداری از مقابله با تاریخ از طرف دولت ترکیه، سکوت در برابر جنایت انجام شده و تبعات آن و نیز سعی در توجیه آن، اعمالی هستند که می­توانند دیگران را ترغیب به ادامه نسل­کشی و یا اقدام به نسل­کشی­های جدید کنند .امروز خواست ارمنیان اجرای قانون و عدالت طبق موازین حقوق بین­المللی است؛ پذیرش و شناسایی نسل­کشی ارمنیان توسط مجامع و سازمان­های بین­المللی و مجازات عاملین و احیای حقوق از دست رفته قربانیان طبق کنوانسیون­ها و قطعنامه­های مربوطه تضمین جلوگیری از تکرار جنایات علیه بشر می­باشد.

 

 

آزادی بیان در مطبوعات در ایران

مقدمه

مطبوعات وسیله‌یی است برای استفاده از آزادی بیان، آزادی که امروز یکی از حقوق انسانی همه به شمار می‌رود و در اعلامیه جهانی حقوق بشر در ماده نوزدهم تصریح شده: «هر کس حق آزادی عقیده و بیان دارد و حق مذبور شامل آن است که از داشتن عقاید خود بیم و اضطرابی نداشته باشد و در کسب اطلاعات و افکار و در اخذ و انتشار آن با تمام وسایل ممکن و بدون ملاحظه‌های مرزی، آزاد باشد.» بنابراین ، آزادی بیان یک حق بشری است که در آن تمام انسان‌ها حقی دارند و هر کس می‌تواند از آن برای بهبود وضع زندگی اجتماعی استفاده کند و هیچ قوه‌یی نمی‌تواند آن را از انسان بگیرد

آزادی رسانه و مطبوعات همانند یک ضمانت نامه از جانب دولت‌ها به رسانه های عمومی، در مقابل مواجهه با روندهای محدود کنندهٔ ابراز نظر در جوامع، می‌باشد که حقوق قانونی رسانه‌ها و همچنین مراجع رفع اختلاف بین رسانه‌ها و شاکیان را مشخص می‌کند. این حقوق در بسیاری از کشورها به صورت قانونی و در چهارچوب قوانین اساسی آن کشور تعبیه شده‌است تا از آزادی مطبوعات حمایت کند. در کشورهای توسعه یافته آزادی مطبوعات و رسانه‌ها بر این امر تاکید می‌کند که تمام مردم حق ابراز نظر، گفتن و نوشتن در رسانه‌ها را دارا می‌باشند.

 

آزادی بیان مطبوعات در جهان

در ماه نوامبر سال 1991 بنا بر پیشنهاد یونسکو، مجمع سازمان ملل متحد سوم ماه می هر سال را به عنوان روز جهانی مطبوعات معرفی نمود.

هر ساله، سازمان گزارشگران بدون مرز فهرستی را انتشار می‌دهند که کشورها را بر اساس میزان آزادی مطبوعات و رسانه‌ها رده بندی می‌کند، این رده بندی‌ها بر مبنای پاسخ‌های تحقیقاتی دریافتی از روزنامه نگاران عضو سازمان، متخصصان هر کدام از رشته‌های مربوط، حقوق دانان و فعالین حقوق بشر می‌باشند.

این تحقیقات به پرسشگری در مورد حمله مستقیم به روزنامه نگاران و رسانه‌ها بعلاوهٔ دیگر منابع غیر مستقیم برای فشار وارد کردن و محدود کردن رسانه‌ای آزاد برای افشای خبرها و نشر اطلاعات می‌باشد، می‌پردازند.

البته سازمان باید مراقب این باشد که فهرست‌های تهیه شده به میزان آزادی مطبوعات و رسانه‌ها بپردازد، نه به کیفیت کارهای خبرنگاری در کشورها و مناطق مختلف.

رده‌بندی آزادی رسانه‌ها در جهان در سال ۲۰۱۴، بر اساس هفت شاخص از سوی سازمان گزارشگران بدون مرز اعلام شد. این شاخص‌ها به نقل از کریستف دولوار، دبیراول این سازمان عبارتند از: سطح سرکوب و فشار، کثرت‌گرایی، استقلال، فضای عمومی و خودسانسوری، چارچوب‌های قانونی، شفافیت و توانمندی زیرساخت‌ها.

طبق این شاخص‌ها کشورهایی که حداکثر آزادی مطبوعات را رعایت می‌کنند در میان ۱۸۰ کشور جهان، فنلاند، هلند و نروژ . صرف نظر از کشورهای اشاره شده در بالا، در سال های گذشته  نیز کشورهای دانمارک، ایرلند، اسلواکی، سوییس در صدر جدول قرار گرفتند که به‌دنبال آنها نیوزیلند و لاتویا قرار گرفتند.
کشورهایی که حداقل آزادی مطبوعات را رعایت می‌کنند شامل ترکمنستان، کره شمالی و اریتره در قعر آن قرار گرفته‌اند. ایران رتبه ۱۷۳ را دارد.

لوسی موریون مسئول بخش پژوهش‌ گزارشگران بدون مرز گفته است که رده‌بندی سال ۲۰۱۴ آزادی رسانه‌ها، پژواکی از تاثیر منفی جنگ علنی یا غیرعلنی در عرصه آزادی اطلاع‌رسانی است. سوریه در میان ۱۸۰ کشور، در رده ۱۷۷ جای دارد و خطرناک‌ترین جای دنیا برای روزنامه‌نگاران خوانده شده است.

آزادی بیان مطبوعات در ایران

وضعیت آزادی اطلاع‌رسانی در ایران نسبت به سال قبل تغییر چندانی نکرده و کنترل همه‌جانبه دولتی بر این عرصه حاکم است. سانسور "از حضور سپاه پاسداران تا کمک‌های مادی به رژیم اسد" تا "انرژی هسته‌ای یا حقوق بشر" و وضعیت زندانیان عقیدتی را شامل می‌شود. درپایان سال ۲۰۱۳ میلادی، ایران با ۵۰ روزنامه‌نگار و وب‌نگار زندانی، یکی از ۵ کشور دنیا بوده که زندان روزنامه‌نگاران محسوب می‌شود: «با وجود آزادی برخی زندانیان سیاسی، وعده‌های حسن روحانی برای آزادی همه زندانیان سیاسی و بهبود وضعیت آزادی اطلاع‌رسانی بی‌نتیجه مانده است. فشار دستگاه امنیتی بر روزنامه‌نگاران رسانه‌های بین‌المللی و مستقل مستقر در خارج از کشور و خانواده‌های آن‌ها در داخل کشور همچنان ادامه دارد.»

بدون ابزارهای قدرتمند مطبوعاتی و رسانه‌ای که به نوعی کنترل کنندهٔ فعالیت‌های جامعه هستند، یک کشور نمی‌تواند به حیات سالم خود ادامه دهد. پس از روی کار آمدن حکومت‌  خودکامه و ایدئولوژیست در ایران که چنگال قدرتشان را در تنهٔ تمام قوانین فرو بردند و از ایدئولوژی به عنوان ابزار و از مردم به عنوان برده برای بقای سیاسی خود استفاده می‌برند، حیات مطبوعات و سلامت افشا اطلاعات نیز در خطر افتاد و می‌توان گفت رسانه‌ها در چنین حکومت‌هایی از اولین هدفهایی می‌باشند که حکومت‌ها سعی در نابودی و یا سفارشی سازی آنها دارند         .
در ایران این سفارشی سازی در نبود
احزاب آزاد و سازمانهای کنترل کننده به سرعت رنگی خشونت آمیز به خود گرفته و در دوره‌های مختلف تاریخی این کشور، ما شاهد تعطیلی روزنامه‌ها و به زندان افکندن و کشته شدن روزنامه نگاران فعال و مدافعین حقوق بشر بوده‌ایم. این‌ها در حالی است که در دو ماده از فصل سوم قانون مطبوعات ایران تصریح شده‌است که «در ایران مطبوعات حق دارند نظرات، انتقادهای سازنده، پیشنهادها، توضیحات مردم و مسولین را با رعایت موازین اسلامی و مصالح جامعه درج و به اطلاع عموم برسانند و همچنین هیچ مقام دولتی و غیردولتی حق ندارد برای چاپ مطلب و یا مقاله‌ای درصدد اعمال فشار بر مطبوعات برآید و یا به سانسور و کنترل نشریات مبادرت ورزد»

شرط همیشگی رعایت موازین اسلامی و مصالح جامعه که بیشتر قوانین ایران را دو پهلو و مبهم کرده‌است، در قانون مطبوعات نیز آمده‌است و از این طریق هر کدام از مسئولین می‌توانند بنا به موهومیت این گونه جملات هر گونه سوء استفاده را در لباس قانونی از تعبیر این قوانین ببرند.  قانون مطبوعات ایران مصوب ۱۳۶۴ مجلس شورای اسلامی است. این قانون از بحث‌انگیزترین قوانین در تاریخ ایران بوده‌است .

این قانون با ۳۶ ماده و ۲۳ تبصره دارای شش فصل به شرح زیر است:

فصل اول: تعریف مطبوعات

  • فصل دوم: رسالت مطبوعات
  • فصل سوم: حقوق مطبوعات
  • فصل چهارم: حدود مطبوعات
  • فصل پنجم: شرایط متقاضی و مراحل صدور پروانه
  • فصل ششم: جرایم

«عدم توجه کافی به حقوق روزنامه‌نگاران» و «سکوت کامل درباره هیأت منصفه» از اصلی‌ترین انتقاداتی است که از این قانون شده‌است .

بر اساس ماده ۱۱، رسیدگی به درخواست صدور پروانه و تشخیص صلاحیت متقاضی و مدیر مسئول به عهده هیأت نظارت بر مطبوعات است و در صورتی که صاحب پروانه یکی از شرایط مقرر در قانون مطبوعات را از دست بدهد، به تشخیص هیأت نظارت پروانهٔ نشریه لغو می‌شود.

هیئت نظارت بر مطبوعات

هیأت نظارت بر مطبوعات به موجب مواد ۱۰ و ۱۱ قانون مطبوعات شکل گرفته‌است. دبيرخانه اين هيات در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مستقر شده است.

اعضای هیأت نظارت بر مطبوعات، طبق قانون مطبوعات باید «از افراد مسلمان و صاحب صلاحیت علمی و اخلاقی لازم و مؤمن به انقلاب اسلامی می‌باشند» و شامل:

براساس گزارش سازمان گزارشگران بدون مرز در سال ۲۰14 آزادی مطبوعات در ایران در ردهٔ 173 از میان 180 کشور قرار گرفته‌است. این گزارش همچنین دربارهٔ ایران که رده 173 از میان 180 کشور بررسی شده را دارد می‌گوید که روزنامه‌نگاران ایرانی «با برخورد بسیار تهاجمی حکومتگران که اجازه بیان هیچ‌گونه انتقاد و یا خواست سیاسی و اجتماعی را نمی‌دهند، مواجه‌اند .

 

 

اعدام می­کنم­، پس هستم !

شهرام مسعود­وزیری

یکی از پرمعنی­ترین گفته­های فلاسفه غالبأ در این جمله کوتاه خلاصه می­شود­: "­من می­اندیشم،پس هستم"­. اما وقتی سخن از خامنه­ای و بیت رهبری اوست، باید بگوید : "­من اعدام می­کنم، پس هستم". 36 سال است کشور ایران برای ایرانیان به جهنم غیرقابل تصوری بدل شده است.

عده­ای قاتل و دزد و قاچاقچی­، کشور ثروتمندی را به گروگان گرفته و در خلال مدت سه­و­نیم دهه­، ویرانه­ای فقرزده به جا گذاشته­اند که سنگ روی سنگ بند نمی­شود.

همه روزنامه­ها و دهان­ها رابسته­اند و هر چند روز از ترس شورش مردم به­جان آمده، با اجرای مانور­های سرکوب، به مردم می­فهمانند: "دست از مقاومت بردارید، والا زندان و اعدام در انتظارتان است." برای اثبات گفته­های خود،تجربه ثابت کرده، از هیچ جنایت و رذالتی تحت عنوان احکام قانونی در پشت بی­دادگاه­های اسلامی فرو­گزار نیستند .موج اعدام در ایران همچنان ادامه دارد؛ در طی ۶ روز  بیش از ۶۰ اعدام گزارش شده که ۴۳ مورد آنها تایید شده است.

حقوق­بشر ایران، ۱ اسفند ۱۳۹۳­: به گزارش رسانه­های دولتی ایران، صبح روز شنبه ۱۶ اسفند سه زندانی در زندان اردبیل اعدام شدند.

به گفته این گزارش، این زندانیان که هویت آنها شناسایی نشده به اتهامات مرتبط با مواد مخدر در سه پرونده متفاوت محکوم به اعدام شده بودند.

بنا به گزارش‌های گروه­های مدافع حقوق­بشر، در روز شنبه ۱۶ اسفند حداقل ۹ زندانی در زندان قزل حصار کرج اعدام شدند.

از قصاص تا اعدام : رسانه‌های داخلی‌ ایران از اجرای حکم قصاص چشم یک زندانی خبر دادند. به گزارش روزنامه همشهری سه­شنبه صبح، ۱۲­اسفند ماه قرار بود احکام قصاص چشم دو نفر به اتهام اسید­پاشی در زندان رجایی­شهر اجرا شود. بنا­به این گزارش حکم قصاص یکی‌ از این افراد که نامش فاش نشده است اجرا شد و پزشکان چشم چپ این فرد را تخلیه کردند. قصاص چشم راست این فرد برای شش ماه عقب افتاد.

این زندانی به اتهام اسید­پاشی که منجر به از دست رفتن بینایی فرد دیگری شده بود، به قصاص دو چشم، پرداخت دیه و ۱۰ سال زندان محکوم شده بود.

سازمان حقوق­بشر ایران اجرای مجازات قرون وسطایی قصاص چشم توسط حکومت ایران را شدیدا محکوم می‌کند. محمود امیری مقدم، سخنگوی این سازمان گفت:

حکومت ایران با اجرای این عمل یکی‌ دیگر از ابعاد غیر­انسانی‌ خود را به نمایش گذاشت. وی همچنین خواهان واکنش شدید جامعه جهانی‌ شد و اضافه کرد: عدم واکنش قوی جامعه بین­المللی به­مثابه قبول مجازات‌های وحشیانه تلقی‌ می­شود. او همچنین خطاب به پزشکانی که در اجرای این احکام همکاری می­کنند گفت: "شرکت در چنین عمل غیرانسانی‌، نقض سوگند بقراط  است و چنین افرادی نمی‌‌توانند خود را پزشک بنامند.

حقوق بشر ایران، ۲۹ اسفند ۱۳۹۳: به گزارش وب­سایت خبری جام­جم آنلاین، دو مرد جوان در ملأعام در جیرفت به دار آویخته شدند. یکی از این زندانیان به نام اصغر به اتهام قتل دو خواهر، و زندانی دیگر که هویت آن شناسایی نشده، به اتهام قتل یک دختر محکوم به اعدام شده بودند؛ به گفته این گزارش، اعدام در روز ۲۷ اسفند انجام شده است

.این همه قتل و آدم­کشی دولتی که تحت عنوان " قانون" و "قصاص"­های اسلامی­های صورت می­گیرد­، فضائی از ترس و هراس و نگرانی در میان مردم به وجود آورده است. درحقیقت براساس گزارش­های به­دست آمده، هدف و مقصود حکومت جمهوری اسلامی هم از این خشونت­های بربر منشانه و داعش­گونه، چیزی جز ایجاد خوف و هراس در میان مردم نیست تا در پناه آن به غارت­های میلیاردی دست بزند .

سپاه پاسداران با در دست داشتن دستگاه اطلاعات موازی، زندان­های گوناگون و عوامل پشت­پرده، نه تنها به انتقال مهمات و جنگ­افزار به کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا مشغول است، بلکه از طریق قاچاق مواد مخدر و سیگار، طلا و انواع مواد روانگردان دیگر از قبیل شیشه و کراک، به ثروت­های باد آورده بی­حسابی دست یافته است.

در پشت اعدام و شکنجه و زندان­های طویل­المدت و خشونت­های بربرمنشانه جمهوری اسلامی­، سپاه­پاسداران به عنوان دست و بازوی علی خامنه­ای به دزدی­های میلیاردی و غارت بیت­المال مردم ایران مشغول است­.

حالا که محاصره اقتصادی و مذاکرات و فشار 5+1 سبب شده تا این حکومت مجبور به خوردن جام زهر دیگری شود، جمهوری اسلامی به زعم خود، برای این که ابهت و اقتدارش در داخل کشور و در میان مردم فرو نریزد و مورد تمسخر مردم قرار نگیرد، تصمیم دارد با خشونت­های شبیه به داعش­، سبعیت و اعدام­های شبانه­روزی، ناکامی­هایش  در عرصه جهانی را به زعم خود جبران کند و از مردم ایران همچنان زهر چشم بگیرد­.

 

 

nf00424016-3.jpg

ماهی ها در خاک نمی میرند

 سارا منظری

اواخر دو هفته گذشته بود که پیکرهای ۱۷۵ غواص شهید وارد کشور شدند. این شهیدان در عملیات کربلای۴ با دستان بسته توسط نیروهای بعثی به شهادت رسیده و زنده به گور شده بودند. سردار باقر‌زاده فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح در این باره گفت:

«برخی از پیکرهای مطهر این شهدا کشف شد که هیچ جراحتی نداشت و متوجه شدیم که آن‌ها زنده به گور شدند و امروز همین جنایات توسط تکفیری‌ها در کشورهای مسلمان رخ می‌دهد.»علیرغم اینکه از شهادت این غواصان حدود۳۰ سال گذشته اما انتشار خبر نحوه شهادت این عزیزان موجی از نفرت نسبت به جنایات رژیم بعث عراق را برانگیخت. جنایت ددمنشانه ارتش عراق آنقدر فجیع و غیرانسانی بوده که دل هر ایرانی آزاده ای را به درد می آورد و نشان می داد چه مردان با غیرت و شجاعی برای امنیت و آرامش امروز ما جان خود را فدا کرده اند.واکنش هایی از جنس غیرت و تعصب و عشق به ایران و ایرانی درخور تحسین بود. یادشان گرامی و سبز

دراويش گنابادی

نادر زندی

سلسله نعمت­اللهی يكی از طريقت­های تصوف است كه توسط سيد نورالدين شاه نعمت­الله ولی در قرن هشتم هجری بنيان شده است. سلسله نعمت­اللهی در عصر حاضر از معروفترين سلسله تصوف است؛ كلمه نعمت­اللهی از نام شاه نعمت­الله ولی گرفته شده است و چون در دوران ايشان­، پيروان او را نعمت­اللهی می­خواندند اين عنوان به كسانی كه بعد از وی از عقايد و روش صوفيانه وی تبعيت كرده­اند داده شده. قبل از شاه نعمت­الله نام طريقت همنام با قطب وقت بوده چنان­كه در زمان معروف كرخی به معروفيه و در زمان جنيد بغدادی به جنيديه مشهور بوده است.

 

خصوصيات سلسله نعمت­اللهی

١- عزلت را نمی­پسندند و خلوت در انجمن را بر آن ترجيح می­دهند­.

٢- سخت مخالف استعمال حشيش و اعتيادات از اين نوع­اند.

٣- درويشان نعمت­اللهی بايد به كاری مشغول باشند و بيكاری در اين طريقت نهی است.

٤-لباس مخصوص را انتخاب نكرده­اند.

٥- انسان­ها را از هر مذهب و ملت كه باشند دوست دارند و احترام می­گذارند و در زندگی روش ايشان شفقت به خلق­الله است.

٦- طرفدار صلح و برادری وبرابری هستند.در سال ­های اخير فشار­های زيادی از طرف حكومت بر دراويش وارد شده است. برای مثال در سال ١٣٨٧ سركوب سلسله نعمت­اللهی اتفاق افتاد و در پی انتشار اطلاعيه­ای در نمازجمعه اصفهان عليه دراويش­ گنابادی، صبح روز چهارشنبه ٣٠ بهمن ١٣٨٧ مقبره درويش ناصر علی (اسدالله ايزدگشسب) در آرامگاه تخت فولاد اصفهان مورد حمله قرار گرفته و با بولدوزر به طور كامل تخريب و اموال آن غارت شد.

در دوران دولت محمود احمدی­نژاد پيش از اين هم در حملات ديگری حسينيه­های دراويش در قم، بروجرد و منزل مسكونی معلمی با نام رحمت الله جوادی در چرمهين كه محل برگزاری مراسم مذهبی دراويش بوده نيز تخريب و همچنين عده كثيری از دراويش نيز دستگير و زندانی و از تحصيل منع شده­اند.

در اواخر شهريور و اوايل مهر ماه پارسال نيز خيابان­های تهران شاهد تجمع اعتراضی دراويش بود كه خواهان احترام به حقوق شهروندی خود بودند.آنها چندی قبل اقدام به نام­نويسی از دراويش داوطلب كرده بودند تا در كمپين كوچ دراويش در ايران به اوين حضور يابند.

در روز­های ٢٩ و ٣٠ شهريور ماه دراويش در جلوی ساختمان دادگستری تجمع كردند كه پيش از شكل­گيری تجمع مأموران شروع به ضرب­و­شتم و در پايان بيش از ٤٠٠ نفر از دراويش را بازداشت كردند و اين داستان روز بعد هم ادامه داشت و دراويش داوطلبانه سوار ون­های نيروی انتظامی می­شدند و به بازداشتگاه منتقل می­شدند، و ساعاتی بعد آزاد شدند.

 

البته در ٦ مهر ماه هم تجمع ديگری در تهران بود كه با حضور نماينده دادگستری به پايان رسيد. دراويش گنابادی معمولاً علاقه­ای به دخالت در سياست ندارند و ترجيح می­دهند تا آداب و مراسم مخصوص خود را بدون آزار رساندن به ديگران به جای آورند.فرهاد نوری سر دبير سايت مجذوبان نور­، درباره دلايل دو عنصر قدرت سياسي و ديانت در حاكميت ايران پاسخ به اين مسأله را دشوار می­كند از طرفی حكومت به ماهوی حكومت فارغ از مسايل عقيدتی و دينی ممكن است از جمعيت دراويش كه روحيه همدلی و همبستگی نيز قويا در آنها وجود دارد ايجاد توهم كند و آنها را مشكل و معظل امنيتی قلمداد كرده و تهديدی برای قدرت سياسی بداند، از طرف ديگر اين امكان نيز وجود دارد حاكميت ايران به مثابه يك نهاد دينی، مكتب تصوف را به عنوان يك رقيب ايدئولوژيك تصور كند، و بيم زير سئوال بردن قرائتی كه حاكميت از اسلام دارد را داشته باشد او البته تأكيد می­كند كه حاكميت شناخت درستی از دراويش ندارد چرا كه آنها هرگز به دنبال قدرت و يا حتی تبليغ سيستماتيك و مدون انديشه­های خود نبوده و نيستند. در هر حال اعتراضات دراويش از نگاه كنشگران مدنی ايران به عنوان يك نمونه خوب از اعتراضات شناخته می­شود.

 

آیا اعتراض حق من است؟

محمدرضا برزگر

صرف‌نظر از این­کە روایت واقعی مرگ فریناز خسروانی چە بودە؟ آیا می­توان ادعا نمود کە شهروندان حق دارند درمورد چگونگی این واقعە از مسئولین حکومتی و قضائی سئوال کنند؟اجازە بدهید مسئلە را تبینن نمایم در ٣مەی طی رخدادی دختری جوان از ساختمان یک هتل کە درآن اشتغال داشت سقوط می­کند و حادثە منجر بە مرگ وی می­شود دو روایت کاملاً متفاوت وجود دارد:

 1- وی قربانی یک تبانی شدە است در تبانی، حکومت و ساختار فاسد آن متهم اصلی هستند.

2- وی قربانی نیست و جوانی است کە با فردی غیرە همجنس رابطە خودخواسته خارج از چارچوب عرف داشتە است. چون در ایران رسانە غیرە حکومتی و آزاد وجود ندارد شبکەهای اجتماعی بە رسانە بازتاب دهندە ذهنیت مردم و افکارعمومی تبدیل می­شود شبکەهای اجتماعی (افکار عمومی) روایت اول را قبول دارد شبکەهای خبررسانی رسمی و غیررسمی وابستە بە حکومت بر روایت دوم تأکید دارند و در ضمن در تمام مصاحبەهای مسئولین شهری نوعی تهدید وجود دارد؛ آنها اظهار می­کردند و می­کنند اگر مردم روایت اول را قبول کنند مدارکی دال­بر تایید روایت حکومتی یا روایت دوم ارائە خواهند داد و حاکمیت بە هیچ شیوە مسئلە "قربانی بودن" را قبول ندارد و تلاشی نیز برای تبینن این مسئلە انجام نمی‌دهد این در حالی است کە تقریباً همە این را قبول دارند کە حاکمیت باید در مورد مسائلی کە بە سئوال برای مردم تبدیل شدە است، شفاف‌سازی نماید این کشمکش رسانەای بالغ­بر ٤ روز طول کشید هر دو بر روایت خود تأکید داشتند و در ضمن حکومت با زبان تهدید بر کشمکش و تنش لفظی می‌افزود.

کشمش از سطح رسانەها خارج و بە خیابان رسید؛ مردم بر روایت خود تأکید داشت و حکومت هیچ بر این عقیدە نبود و نیست کە مسئول است در برابر یک پرسش سادە کە برای افکار عمومی درست شدە، پاسخگو باشد.

 

 

همزمان با عدم پاسخگویی بە این پرسش رفتار حاکمان در گذشتە و طی ٣٦ سال قبل بە مردم قبولاندە است کە همیشە در دیار کوردستان دو روایت وجود دارد روایتی ازآن مردم و روایتی برای حکومت؛ کلیە ارگان­های حکومتی نیز موظف بە دفاع از روایت حکومت هستند و در ارگان­های حکومتی چیزی بە اسم روایت مردم از ارزش برخوردار نیست. پس مردم از "حق اعتراض" استفادە نمودند اعتراض بە روایت حکومتی در کوردستان "اغتشاش" خواندە می­شود و این کافی است تا با متعرضین برخورد شود، بعد از اغتشاش خواندن "اعتراضی مردمی" مستلزم هزینە فراوان خواهد شد.

1- کشتە و زخمی شدن متعرضین

2- ایجاد ناامنی یا بهتر است بخوانیم توجیهی برای ناامن خواندن شهر از طرف حاکمیت جمهوری اسلامی.

3- تأکید حکومت­بر عدم پاسخگوی و شفاف‌سازی در مورد رویداد اول و هزینەهایی کە در پی "اغتشاش" بر دست مردم گذاشتە می­شود.

در اینجا یک خلط مبحث نیز روبرو هستیم تحلیلگران "اعتراض" را "غیرمنطقی" می­پندارند و یک هزینە گزاف تقلی می­کنند، معترضین بر شفاف‌سازی حادثە کشتەشدن یک شهروند تأکید دارند و حکومت بر روایت و عدم پاسخگویی بە دلیل "اغتشاش" تایید دارد و شهروندان را "افرادی اغتشاشگر" می­خواند اما آن­چە فراموش می­شود؛ "حق اعتراض شهروندان"، "اغتشاش خواندن اعتراض" و "عدم شفاف‌سازی در حکومتداری" است.

مسبب وضعیت موجود و هزینەهای کە بە شهر مهاباد وارد شدە است جوانانی هیجانی و پرشور نیستند؛ بلکە حاکمیتی است کە هم از مشروعیت اجتماعی در جامعە کوردستان برخوردار نیست و هم خود را موظف بە پاسخگوی و شفاف‌سازی در برابر مردم نمی‌دانند.

در ضمن با استفادە از تکنیک­های رسانە و خلط مبحث حکومت رفتار خود را قانونی و عادی تلقی نمودە و "حق اعتراض" و "شفاف‌سازی در حاکمیت" کە حق شهروندان است را پایمال می­کند.

آنچە در شرایط کنونی در کوردستان روی می­دهد یک "حق" برای ارتقاء دموکراسی و حق شهروندی است نە یک "اغتشاش" برای ویرانی شهر، شهروندان از حق "سئوال کردن" و پاسخ "شفاف‌" در برابر حکومت برخوردارند و اگر تحلیل­گر بر این عقیدە است کە شهروند از این "حق" نباید استفادە کند تنها بە ساختار توتالیتر خدمت کردە است نە شهر مهاباد.

 

خشونت در برابر زنان

سامیه ایرانی (س.ع)  

واژه­ای که دامنه شناساندن و آگاهیدن بسیار گسترده­ای دارد؛ خشونت در برابر زنان را می­توان به چندین بخش تقسیم  کرد­: خشونت زبانی، خشونت روانی­، خشونت جسمی و روانی­، خشونت اقتصادی. که در خشونت زبانی، زن در برابر  تهدیدها و یا واژه­ها و سخن­های کوچک کننده قرار می­گیرد­؛ می­توان به پدر و مادر و یا دور و بری­ها اشاره کرد، که برای دلداری پسر بچه­ها به او می­گویند: مگه تو دختری­؟

و یا تو که دختر نیستی و از این­گونه واژه­ها ... که همین دختران ما را از کودکی مورد تاخت و تاز گونه­ای از خشونت قرار می­دهد و یا متلک­های زشت و زننده خیابانی تا  ناسزاگویی­های داخل خانه چه از سوی پدر، مادر، برادر و چه از سوی شوهر، که گاهی به بالاترین درجه ترساندن نیز می­رسد­، که شوربختانه این گونه از خشونت در کشور ایران از هیچ گونه دادیکی برخوردار نیست .هر چند گونه­های دیگر خشونت هم تنها دادیک دارند وبی از دید انجامی به هیچ جایی نمی رسند و همیشه در دادیک­های جمهوری اسلامی دست زن کوتاه بوده است­.

مگر در گونه های ویژه چون  قتل و  یا می­توان همان سوختن با اسید را نام برد که باز درباره هر دو این­ها نمی­توان با ایمان گفت که همه چی به خوبی انجام می­شود و به گفته­ای "­حق به حق­دار می­رسد­". در خشونت­های روانی، همان اجازه داشتن یا نداشتن زن برای کار بیرون کردن­، یا از خانه بیرون رفتن یا با دیگری رفت­و­آمد داشتن و یا حتی اجازه دیدن پدر و مادر خود را داشتن و غیره، و نیز می­توان چند همسر بودن مردان را نام برد­، که کشوردارهای جمهوری اسلامی ایران دست این گونه افراد را از دید دادیکی باز گذاشته­اند ، چون برابر با آیه قرآنی مرد اجازه داشتن 4 همسر را دارد و شوربختانه در بیشتر فرهنگ­ها یک چیز پیش پا افتاده  و نهادین است.

در خشونت اقتصادی نیز می­توان به زورگویی و انجام فرمانروایی­، زمانی­که مرد نان­آور خانه  و دستمزد بگیر است، گفت؛ که در این خشونت زن اجازه بهره­برداری آزادانه از پول را ندارد و با  باید و نبایدها روبرو است.

 در همین گونه از خشونت که گویا به دیده کسی هم نیاید، زمانی است که مرد و زن هر دو کار می­کنند و بنا­بر خواسته مرد هر دو پول را روی هم می­گذارند­، برای خرید­های خانه یا ماشین و .... در خشونت جسمی و روانی­، همان­گونه که از نامش پیداست­، به دست درازی و کتک­زدن زن­، پیوسته است­.

و یا می­توان به جریان­های اسید­پاشی بر روی زنان و یا دختران چه در بیرون از خانه و چه در داخل خانه که به دست پدر­، برادر­، شوهر و یا حتی بیگانگان انجام می­شود. در این­گونه از خشونت­، خشونت­هایی هم هستند که خاموش و پنهان می­مانند و حتی بیشتر زنان آن­را بدید خشونت نمی­نگرند­، چون تجاوز به زن به دست شوهر­، که این گونه خشونت با بی­میلی زن و گاهی با زور انجام می­شود که از دید روانی نیز هنایش بدی در زن می­گذارد و او را دچار دل­زدگی واز خود بیزاری می­کند و یا ختنه زنان که خشونت پنهان و فرهنگی است که در بین بیشتر مردم نهادیک شده است­. این­ها گونه­هایی از خشونت هستند که خاموش  خاموشند به­ویژه گونه نخست­، همان تجاوز شوهر به همسر خود که از دید دادیکی بی­مفهوم است­،

چرا که دادیک جمهوری اسلامی ایران بر پایه اسلام و آیه­های قرآنی نوشته شده است و در اسلام تن زن برای شوهر­، خوانده شده و مرد "­مالک­" آن است و گفته شده چه زن خشنود باشد چه نه­، زمانی­که شوهر او را برای همخوابی می­خواهد­، باید آماده باشد­. شوربختانه گونه­های خشونت در کشورهای اسلامی بیشتر به دیده می­آید ، چرا که از دید اسلام زن "­ناقص­العقل­" شناخته شده و اداره زن پیش از پیوند زناشویی به پدر و مادر و پس از آن به شوهر داده شده است­­.

و خود زن به تنهایی از دادیکی برخوردار نیست که پشتیبان او باشد­. در دادیک­های اسلامی دیه زن"­نیم­" دیه مرد است و یا شهادت "­دو زن­" برابر با "­یک مرد­" است و این­ها همه نمونه­های خشونت­ستیزی اسلام و کشورداران جمهوری اسلامی ایران در برابر زنان است­.

همان­گونه که در سوره بقره آیه 282 گفته­؛ و دو شاهد به شهادت گیرید­، اگر دو مرد نبود­، یک مرد و دو زن که به آن­ها رضایت دهید­، شهادت بدهند­، تا اگر یکی فراموش کرد دیگری به یادش بیاورد.

همان­گونه که در این آیه به روشنی پیداست وجود دو زن برابر با یک مرد است. ای کاش زنان، گونه­های گوناگون خشونت را شناخته و در برابر آن به پا خیزند و کشورداران را وادار به دگرگونی دادیک زن­ستیز خود کنند­، زنان  باید آگاه به هوده­ها و آزادی­های خود باشند­.

آزادی­هایی که در بر­گیرنده همه ماده­های حقوق­بشری آدمی است و باید که زن و مرد هر دو از این هوده­ها بهره­مند شوند­، جدا از هر فرهنگ و هر دین و آیینی­؛ و این کار را می­توان از درون خانه و با آگاهی و به­دور از هر گونه خشونتی به پسران و دختران خود آموزش داد .

به امید روزی بدون خشونت از هر گونه­اش در جهان و در ایران.

 

گزارش گروه اینترنتی کانون دفاع از حقوق بشر در ایران در مای  2015 

  محمد حسین بیداروند

نمایندگی های در داخل آلمان

#

نام سازمان

مسئول امور اینترنتی

آدرس وبلاگ

عملکرد وبلاگ

1

نمایندگی هانور   

آقای محمدحسین بیداروند

http://hannover.bashariyat.org

به روز

2

نمایندگی هامبورگ

آقای مصطفی خداکرمی

http://hamburg.bashariyat.org

به روز

3

نمایندگی گیسن- لیمبورک

آقای فریدون درویشان

http://giessen.bashariyat.org

به روز

4

نمایندگی کیل 

خانم آذر بزچلوئی

http://kiel.bashariyat.org

به روز

5

نمایندگی اشتوتگارت

آقای اشکان صادقی

http://stuttgart.bashariyat.org

به روز

6

نمایندگی الدنبورک- برمن

خانم رزا خلیلی

http://oldenburg.bashariyat.org

به روز

7

نمایندگی زاکسن آنهالت

آقای بیژن سامانی

http://sachsen-anhalt.bashariyat.org

به روز نمیباشد

نمایندگی های خارج از آلمان

#

نام سازمان

مسئول امور اینترنتی

آدرس وبلاگ

عملکرد وبلاگ

1

کشور ترکیه

آقای شهرام شهیدی

http://turkey.bashariyat.org

به روز

2

کشور سوئد

خانم مینو مهرفومنی

http://sweden.bashariyat.org

به روز

3

کشور سوئیس

آقای محمد جاوید گوانی

http://switzerland.bashariyat.org

به روز

4

نمایندگی دانمارک

 آقای محمود نعیمی

http://denmark.bashariyat.org

با تاخیر

5

نمایندگی اسپانیا

خانم فاطمه تابع بردبار

http://spain.bashariyat.org

به روز

کمیته ها

#

نام سازمان

مسئول امور اینترنتی

آدرس وبلاگ

عملکرد وبلاگ

1

کمیته کودک و نوجوان

خانم صدیقه جعفری

http://koodak.bashariyat.org

به روز

2

کمیته جوان و دانشجو

آقای امیر افشین حیدری

http://daneshjoo.bashariyat.org

به روز

3

کمیته پیروان ادیان

آقای فرشید شهیدی کاویانی

http://adian.bashariyat.org

به روز

4

کمیته زنان

خانم کبری الیاسی

http://zanan.bashariyat.org

به روز

5

کمیته اقوام و ملل ایرانی

آقای شهریار ایازی

http://aghvam.bashariyat.org

به روز

6

کمیته روابط عمومی

خانم رزا خلیلی

http://ravabet.bashariyat.org

به روز

7

کمیته محیط زیست

آقای غلامعلی اخلاقی

http://mohitzist.bashariyat.org

به روز

8

کمیته دفاع از حقوق هنر و هنرمند

خانم نازنین آقاسیدهاشم کدخدا

http://honar.bashariyat.org

به روز

                 

 

03 safhe ahdad 159.jpg

 ابتدای صفحه | بازگشت

all rights reserved @ Bashariat